0

عبادت ، بندگی عاشقانه خداست - 2

 
m_salehy
m_salehy
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 443
محل سکونت : اصفهان

عبادت ، بندگی عاشقانه خداست - 2

عبادت ، بندگی عاشقانه خداست - 2

 

پس متصف شدن به اوصاف حضرتش و جلوه حق شدن با تخلق به اخلاق الهی ، چگونه با امر معامله گری با او جمع می شود ، وقتی که :

** بسیار ما مسلمانها ، در اعمال خود ، دائم به امید پاداش بهشت و لذات آن بسر می بریم و خدای را به فراموشی سپرده ایم .

** هر عمل که قصد انجامش داریم ، و یا توصیه ای برای آن می کنیم ،  اول و آخر کلاممان ، جمله " ثواب دارد " را بر زبان می آوریم ، و وقتی او را می خوانیم ، از او بهشت و حورالعین می خواهیم نه خودش را ،

آنجا که در دعاهایمان عاجزانه می خوانیم :

" رَبّاهُ یا اَللهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بِنا ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَ نَجِّنا مِنَ النّارِ بِعَفْوِکَ، وَ اَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ، وَ زَوِّجْنا مِنَ الْحُورِ الْعِینِ . " 11

" پروردگارا اى خدا درود فرست بر محمّد وآل محمّد و انجام ده درباره ما آنچه را تو شایسته آنى و ما را با عفو خود از آتش نجات ده و به رحمت خویش ما را داخل بهشت گردان و با جود خود ما را به حورالعین تزویج فرما  "

** و یا بسیار دیگرمان ، نه در طلب بهشت ، که از ترس عذاب و جهنم ، خلافی را انجام نمی دهیم ، بی آنکه بدانیم در محضر بزرگ و عزیزی بنام حضرت دوست قرار داریم و خلاف و حرام ، جایی در میدان جاذبه کبریائیش ندارد .

و از آنجا که انسان در انجام اعمال خود ، نتیجه گراست و در معاملات خود ، بدنبال نتیجه و سود سریع و در دسترس می باشد ، باعث می شود که : این هر دو تلقی از محرکه اعمالمان ( معامله با شراب و حور بهشت و یا ترس از شعله های سرکش عذاب جهنم ) ، بدلیل امکان سالیان سال زنده ماندنمان قبل از مرگ و زود نبودن دست یافتن به بهشت و یا افتادن در جهنم ، ما را به خلافهایی می کشاند که ذره ای با هدف عبادت گونه خداوند از هستی همخوانی ندارد .

  • اگر به نماز می ایستیم ، فقط به ظاهر چند رکعت نشست و برخاست اکتفا می کنیم ، چرا که شنیده ایم ، نحوه نشست و برخاست تکلیف گونه مان در نماز ، چگونه جبران شک کردن ، کجا بلند و آهسته خواندن و... بطلان و صحت نماز را معلوم می کند . و این در حالیست که خداوند ، در نماز ، توجه ما را می خواهد و هشیاری را ، چرا که هر چه هست ، کلام گویی با حضرت اوست و این با بیقراری دنیوی و یا نعشه جسمانی ، سازگاری ندارد ،

آنجا که می فرمایند :

" يا ايها الذين امنوا لا تقربوا الصلاة و انتم سکارى حتى تعلموا ما تقولون . " 12

" اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديک نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! "

او ، نماز را نمی خواهد ، مگر با هشیاری و توجه ، و الا حفظ ظاهر آن ، ارزشی جز انجام یک تکلیف نداشته و نه تنها جلوه ای از عشق بهمراه ندارد که اخطار و توبیخ خداوند را نیز یدک خواهد کشید ،

آنجا که می گوید :

" فويل للمصلين  الذين هم عن صلاتهم ساهون  الذين هم يراؤن  و يمنعون الماعون . " 13

" پس واى بر نمازگزارانى که... در نماز خود سهل‏انگارى مى‏کنند، همان کسانى که ريا مى‏کنند، و ديگران را از وسايل ضرورى زندگى منع مى‏نمايند! "

  • و اگر به روزه می پردازیم ، فقط هم و غممان آنست که چیزی نخوریم و یا عمل لذت گونه ای انجام ندهیم ، چرا که هر چه شنیده ایم ، ثواب تشنگی در آفتاب بمنزله جهاد در راه خدا و یا .. بوده است و یا خوابمان هم با ارزش .
  • و یا وقتی قصد حج می کنیم ، باید اموالمان را به محاسبه بگذاریم تا خمس آنرا بگیرند و حلال شود ، حال در رفتارهای فردی و اجتماعی خود از چه کسی باید حلالیت بطلبیم و کجا جبران چه چیز را بنماییم و کدام قهر را باید به آشتی مبدل کنیم ، و یا دستگیری کدام نیازمند را باید انجام دهیم و ... دیگر مهم نیست ، چرا که با پرداخت سهم خمس ، سفرت مجاز می شود و حجت مقبول .
  • و یا آنگاه که به تکلیف امر بمعروف و نهی از منکر می پردازیم ، جز خشونت و نادانی ، به چیز دیگری فکر نمی کنیم ، و این در حالیست که ، خودمان غرق در ریا و تظاهر بوده و از انجام مثلا وظیفه مان ، هم کرامت انسانی را زیر سوال برده ایم و هم نفرت عمومی را به ارمغان آورده ایم .
  • و هم چنین دیگر اعمال عبادی فروع دین ، که انتقال و تعلیم آنها از منظر فقهی ، همگی از دو چهره تجارت مابانه منتج به بهشت و یا از ترس و بیم از جهنم برخوردار بوده و جایی برای عبادت عاشقانه خداوند نگذاشته اند .

و اینها همه منتج به آن شده اند که جامعه اسلامی ما که متشکل از فرد فرد ما مسلمانهاست ، علیرغم انجام همه آن عبادات ، غرق در رذایل اخلاقی دروغ ، ریا ، رشوه ، ربا ، توهین و غیبت ، تهمت ، خودخواهی و تکبر ، خشونت ، تجاوز به حقوق دیگران و ... بوده ، آنچنان که زشت ترین چهره ها را از معصومین به دنیا عرضه کرده ایم ، بگونه ایکه مصداق فریاد امام صادق شده ایم ،

آنجا که می فرماید :

" معاشر الشيعه كونوا لنا زينا و لا تكونوا علينا شينا قولوا للناس حسنا احفظوا السنتك . " 14

" اى گروه شيعه! براى ما زينت باشيد نه ننگ و عار، با مردم خوش گفتار بوده و از سخنان بيهوده و زشت برحذر باشيد . "

و این یعنی ، نه تنها آئینه تجلی اخلاق خداوندی نشده ایم ، که نمایشگر بسیار کریه و زشتی از حضرات معصومین گشته ایم .

و خود به قضاوت بنشینیم ، آیا هدف خداوند را از خلقت ما ، که به آن مباهات کرده است ، به انجام رسانده ایم .؟

آنجا که می فرماید :

" فتبارک الله احسن الخالقين . " 15

" پس مبارک باد بر خدایی که نیکوترین خلق را آفرید . "

هر چند اگر هم معامله می کنیم ، باید بدانیم خریدار کسی است که همه چیز را شاهد است و ترازوی قضاوت هم بدست اوست ،

آنجا که در کلام امام علی (ع) داریم :

" فان الشاهد هو الحاکم " 16

" پس همان کس که شاهد اعمالست ، خود نیز به داوری خواهد بود . "

پس بیائیم و اگر معامله ای هم می کنیم در آن خیانت نکرده و کم فروشی نکنیم که ،

خداوند می فرماید :

"  ويل للمطففين  . " 17

" وای بر کم فروشان "

ادامه دارد :

عبادت ، بندگی عاشقانه خداست - 1

محمد صالحي

http://mahsan.rasekhoonblog.com

شنبه 22 خرداد 1395  8:15 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها