0

مجالس تعلیم و دیدارهای نامنظم امام بارسول خدا (بخش اول)

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

مجالس تعلیم و دیدارهای نامنظم امام بارسول خدا (بخش اول)

دوران تاریخی نشر و روایت حدیث در مکتب اهل البیت علیه السلام از زمان حیات پیامبر گرامی اسلام علیه السلام آغاز می گردد. اصل و ریشه حقایق و احکام اسلام در قرآن کریم است و شرح و بیان و تفصیل آن بر عهده پیامبر اکرم و سایر مبلغین دست اول اسلام علیه السلام قرار داده شده است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله حدیث خویش یعنی آنچه به ایشان وحی شده و یا بشر تا روز قیامت بدان احتیاج دارد، همه و همه را به پسر عم خویش علی علیه السلام املاء فرموده و آن حضرت این تعالیم را تدوین می نمود.

 
اهل بیت

 


انتقال تعالیم پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام در مجالس گوناگونی صورت می گرفت که ذیلا به شرح آنها می پردازیم:

مجالس تعلیم منظم

مجالس تعلیم و دیدارهای منظم امیرالمومنین علیه السلام با پسر عمویش رسول خدا صلی الله علیه و آله برای فراگیری دانش از آنحضرت به تفصیل نقل شده است. برای نمونه در این مورد به کتاب (کافی) مراجعه می کنیم و از قول امام علیه السلام چنین می خوانیم:

از احادیث بسیار چنین بر می آید که امام علی بن ابی طالب علیه السلام چندین کتاب داشته که حاوی مجموعه احکام و معارف دین اسلام بوده است.

من هر روز یکبار و هر شب یکبار نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می رفتم و آن حضرت تشریف می برد، من نیز در خدمت ایشان بودم. همه اصحاب آن حضرت این را می دانستند که پیغمبر خدا جز با شخص من با هیچکس دیگر چنین دیدارهائی ندارد. این دیدارها غالبا در خانه من صورت می گرفت و آن حضرت به خانه من تشریف می آورد. اگر من برای دیدار آن حضرت در یکی از خانه های او وارد می شدم ، همسرانش را از اتاق بیرون می فرستاد و با من خلوت می کرد، به طوری که جز شخص من کسی دیگر در خدمت آن حضرت نبود. اما هرگاه رسول خدا به خانه من تشریف می آورد، از آن روی که با من به تنهایی سخن گوید، نه فاطمه از کنار ما بر می خاست و نه هیچیک از فرزندانم. در چنین دیدارهائی، من هر چه را از حضرش می رسیدم جواب کافی دریافت می کردم و چون خاموش می شدم و سوالاتم پایان می پذیرفت، آن حضرت خود آغاز سخن می کرد. هیچ آیه ای از قرآن رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل نشد، مگر آنکه برای من خواند و تقریر فرمود تا آن را به خط خود نوشتم و حضرتش تاویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و خاص و عام آن را به من بیاموخت و از خدای درخواست کرد که قدرت فهم و حفظ آن را به من مرحمت فرماید. من، پس از آن دعائی که حضرتش در حق من فرمود، هیچ آیه ای از کتاب خدا، و نیز هیچیک از مطالبی را که ایشان املاء کرده و من نوشته بودم، از خاطر نبرده و فراموش نکردم . اینک ادامه کلام امام علی علیه السلام در روایت گذشته: رسول خدا صلی الله علیه و آله همه اوامر و نواحی و حلال ها و حرامها، خواه مربوط به مسائل زمان حال و خواه مربوط به مسائل آینده و نیز آنچه در کتابهای آسمانی بر پیامبران گذشته نازل شده و از طاعت و معصیت خدا آگاهشان ساخته بود، همه و همه را به من تعلیم فرمود و من هم تمام آنها را به خاطر سپردم و حتی یک حرف آن را نیز فراموش نکردم. سپس دستش را بر سینه ام نهاد، و از خدا خواست تا قلبم را از دانش و فهم و حکمت و نور لبریز سازد.

مجالس تعلیم و دیدارهای نامنظم امام با رسول خدا

طی مطالبی که گذشت دیدارهای مرتب و از پیش معین شده امام با رسول خدا صلی الله علیه و آله را، که در کتابهای معتبر هر دو مکتب به ثبت رسیده آوردیم. اینک با نقل حدیث زیر که در (سنن ترمذی ) و دیگر مصادر معتبر مکتب خلفا آمده است، به بررسی دیدارهای نامنظم امام با رسول خدا صلی الله علیه و آله می پردازیم:
ترمذی می نویسد: از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده است که گفت: در جنگ طائف رسول خدا صلی الله علیه و آله علی را به حضور طلبید، و با او به نجوا نشست . 

پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می دهد که اولین وصیتش برای دیگر اوصیاءبنویسد

 

علی پرسید: ای پیغمبر خدا، شرکاء من چه کسانی هستند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله جواب داد: امامانی از نسل تو هستند که به برکت آنها باران رحمت بر امتم می بارد، و به واسطه آنان دعایشان مستجاب می شود و به یمن وجود آنهاست که خدا بلاها و آفات را از امتم بر طرف می گرداند و به خاطر آنها رحمت الهی از آسمان بر ایشان نازل می شود.

در امالی شیخ طوسی و بصائر الدرجات و ینابیع الموده؛ آمده است: احمد بن محمد بن علی فرزند امام باقر علیه السلام از پدران بزرگوار خود روایت کرده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمود: (آنچه که می گویم بنویس) علی علیه السلام پرسید: ای رسول خدا، از آن می ترسی که فراموش کنم؟ فرمود:(فراموش نمی کنی و از این جهت بر تو بیمی ندارم. من از خدا خواسته ام که این علوم را در حافظه ات حفظ نماید و دچار فراموشیت نفرماید و بلکه برای شکایت (در امر امامت) بنویس ) علی پرسید: ای پیغمبر خدا، شرکاء من چه کسانی هستند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله جواب داد: امامانی از نسل تو هستند که به برکت آنها باران رحمت بر امتم می بارد، و به واسطه آنان دعایشان مستجاب می شود و به یمن وجود آنهاست که خدا بلاها و آفات را از امتم بر طرف می گرداند، و به خاطر آنها رحمت الهی از آسمان بر ایشان نازل می شود.
از احادیث بسیار چنین بر می آید که امام علی بن ابی طالب علیه السلام چندین کتاب داشته که حاوی مجموعه احکام و معارف دین اسلام بوده است. در اینجا به بررسی پیرامون یکی از این کتب که در طی احادیثی تحت عنوان (جامعه) مطرح شده است اکتفا می نمائیم. این کتاب به املاء رسول خدا صلی الله علیه و آله و خط حضرت علی علیه السلام تدوین شده است و ظاهرا مقصود از (کتاب علی علیه السلام) در پاره ای روایات دیگر نیز همین کتاب می باشد.
شیخ کلینی در کتاب اصول از قول از قول سلیم بن قیس چنین آورده است: من شاهد وصیت امیرالمومنین علیه السلام به فرزندش حسن علیه السلام بودم. آن حضرت پس از انجام وصیت، حسین علیه السلام و محمد حنفیه و همه ی پسرها و بزرگان شیعیانش و خانواده اش را بر آن گواه گرفت و آنگاه کتاب و سلاح خود را به فرزندش حسن علیه السلام تحویل داد و گفت: پسرم، رسول خدا به من امر فرموده است که تو را را وصی خود گردانم کتابها و اسلحه ام را به تو تحویل دهم، همانطور که رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا وصی خود قرار داد و کتابها و اسلحه اش را به من سپرد و نیز فرمان داده است تا به تو دستور دهم که چون مرگت فرا رسد، آنها را به برادرت حسین علیه السلام تحویل دهی. سپس امیرالمومنین علیه السلام روی به جانب حسین علیه السلام کرد و به او فرمود: و رسول خدا صلی الله علیه و آله تو را نیز فرمان داده است که آنها را بدین پسر خویش (علی بن الحسین علیه السلام) تحویل دهی. سپس دست علی بن الحسین علیه السلام را گرفت و فرمود: و رسول خدا صلی الله علیه و آله تو را نیز فرمان داده است تا آنها را به پسرت محمد تحویل دهی و از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله و من به او سلام برسان.
در بخش دوم در مورد سرفصل های زیر را بیان خواهیم کرد:
  مواریث امامت و امام محمد باقر علیه السلام
  مواریث امامت و امام صادق علیه السلام
  امام موسی بن جعفر علیه السلام
  امام رضا علیه السلام
  امامان مکتب اهل البیت به (جامعه ) مراجعه می کنند                                                 

 


 

 

منابع: 
کافی 1 / 62 - 63
وسائل الشیعه (طبع قدیم ) 3 / 394 ح 1 
مستدرک الوسائل 1 / 393 
احتجاج طبرسی ص 134 
تحف العقول ص 131 - 132 
وافی 1 / 63 
مراه العقول 1 / 210 
تاریخ ابن عساکر 2 / 310 و 311 
تاریخ ابن کثیر 7 / 356 
اسد الغابه 4 / 27

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

یک شنبه 16 خرداد 1395  12:58 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

سیره نبوی در به ودیعه نهادن قرآن و سنت به امامان (2)

دوران تاریخی نشر و روایت حدیث در مکتب اهل البیت علیهم السلام از زمان حیات پیامبر گرامی اسلام علیه السلام آغاز می گردد. اصل و ریشه حقایق و احکام اسلام در قرآن کریم است و شرح و بیان و تفصیل آن بر عهده پیامبر اکرم و سایر مبلغین دست اول اسلام علیهم السلام قرار داده شده است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله حدیث خویش یعنی آنچه به ایشان وحی شده و یا بشر تا روز قیامت بدان احتیاج دارد، همه و همه را به پسر عم خویش علی علیه السلام املاء فرموده و آن حضرت این تعالیم را تدوین می نمود. در بخش اول توضیحاتی تاریخی در مورد سیره نبوی در به ودیعه نهادن تفسیر آیات و سنت به امامان تا دوره امام علی علیه السلام بیان کردیم. در این بخش به بیان نمونه های تاریخی پس از این امام همام می پردازیم.

 
پنج تن آل عبا

 

مواریث امامت و امام محمد باقر علیه السلام

در کافی و اعلام الوری و بصائر الدرجات و بحار الانوار، از قول عیسی بن عبدالله (282) از پدرش از جدش چنین آمده است: در بستر مرگ، امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام به فرزندانش که پیرامون او گرد آمده بودند، نظری افکند و سپس چشم به فرزندش محمد به علی (امام باقر علیه السلام ) انداخت و به او فرمود: (محمد! این صندوق را بگیر و به خانه خود ببر) سپس امام به سخن خود ادامه داده فرمودند: (در این صندوق به هیچ عنوان دینار و درهمی وجود ندارد، بلکه آکنده از علوم است)
و نیز در بصائر الدرجات و بحار الانوار، از همین عیسی بن عبدالله بن عمر روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمود: پیش از آنکه علی به الحسین علیه السلام بدرود حیات گوید سبد یا صندوق را حاضر کرده به فرزندش فرمود: محمد! این صندوق را ببر. او نیز صندوق را توسط چهار نفر حمل نمود و برد. چون امام سجاد به شهادت رسید، عموهایم برای گرفتن سهم خود از محتویات آن صندوق به پدرم مراجعه کرده گفتند: بهره ما را از آن صندوق بپرداز! امام باقر علیه السلام در پاسخ آنها فرمود: به خدا قسم که شما را نصیبی در آن نیست. اگر شما را بهره ای در آن می بود آن را (پدرم ) به من تحویل نمی داد. سپس امام صادق علیه السلام اضافه می فرماید: در آن صندوق سلاح رسول خدا صلی الله علیه و آله و کتابهای او قرار داشت.

مواریث امامت و امام صادق علیه السلام

در بصائر الدرجات از قول زراره آمده است که  امام صادق علیه السلام فرمود: هنوز امام باقر علیه السلام حیات داشت که آن مواریث و کتابها به من منتقل شد.

امام موسی بن جعفر علیه السلام

نخستین امامی که به کتاب امیرالمومنین علیه السلام اشاره کرده و از آن سخن گفته است، امام علی به الحسین زین العابدین علیه السلام می باشد، این مطلب در کتابهای کافی ، من لایحضره الفقیه، تهذیب، معانی الاخبار، و وسائل آمده است

در کتاب غیبت نعمانی و بحار الانوار مجلسی از قول حماد صائغ آمده است که گفت: در آن مجلسی که مفضل بن عمر مسائلی را از ابوعبدالله امام صادق علیه السلام می پرسید حاضر بودم ...
در این هنگام ابوالحسن موسی (امام کاظم علیه السلام ) وارد شد. امام صادق علیه السلام رو به مفضل کرده پرسید: دوست داری که مالک کتاب علی (بعد از من) را ببینی؟ مفضل پاسخ داد: چه از این بالاتر و بهتر! امام اشاره به امام کاظم کرده فرمود: (این وارث و مالک کتاب علی است)

امام رضا علیه السلام

در کافی و ارشاد مفید و غیبت شیخ طوسی و بحارالانوار از امام کاظم علیه السلام روایت می کنند که فرمود: فرزندم علی بزرگترین فرزند من، و نیکترین آنان در نظر من و محبوبترینشان برای من می باشد. او در کنار من به کتاب جفر نگاه می کند و هیچکس جز پیغمبر یا وصی پیغمبر بدان نظر نکرده است.

 

امامان مکتب اهل البیت به (جامعه) مراجعه می کنند

نخستین امامی که به کتاب امیرالمومنین علیه السلام اشاره کرده و از آن سخن گفته است، امام علی به الحسین زین العابدین علیه السلام می باشد، این مطلب در کتابهای کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، معانی الاخبار و وسائل آمده است و ما آن را از کتاب کافی نقل می کنیم.
از ابان بن تغلب روایت شده که می گفت: از علی بن الحسین علیه السلام در مورد کسی سوال شد که درباره مقداری از مال خود وصیت کرده است. (یعنی به طور مبهم وصیت کرده است که قدری از مال مرا به فلان مصرف برسانید، ولی مقدار آن را مشخص نکرده و عبارتی مانند (شی ء من مالی ) به کار برده است).
آن حضرت در پاسخ فرمود: (شی ء) در کتاب علی علیه السلام یک ششم محسوب می شود. و نیز در کتابهای خصال و عقاب الاعمال و وسائل الشیعه از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: در کتاب علی علیه السلام آمده است: سه خصلت است که دارنده آن نمی میرد مگر اینکه زیان آنها را در ایام حیات خود ببیند، آنها عبارتند از: سرکشی، بریدن از بستگان و خویشاوندان و سوگند دروغ) امام صادق علیه السلام نیز در مورد اثبات اول ماه با رویت هلال به کتاب امیرالمومنین علی علیه السلام اشاره فرموده است.

دوازده امام اهل البیت علیهم السلام گاه می شد که حکم مساله ای را از کتاب امام علی بن ابی طالب علیه السلام می گفتند و به کتاب امام تصریح می کردند و گاه نیز همان حکم را بدون اینکه نامی از کتاب امام علیه السلام ببرند ذکر میکردند. از همین روست که تمامی احادیث ائمه اهل البیت علیه السلام را سندی واحد است، احادیث آنها با هم از یک ریشه برخاسته و از یگانگی کامل با هم برخوردارند

بجز مواردی که ذکر شد، ما خود سی و نه مورد دیگر از روایت هائی که در آنها دو امام بزرگوار، امام باقر و امام صادق علیه السلام از کتاب امیرالمومنین علی علیه السلام سخن گفته اند به دست آورده ایم. گذشته از اینها مواردی نیز بوده است که همین دو امام بزرگوار عین کتاب امیرالمومنین را بیرون آورده متن آنرا برای برخی از اصحاب خود چون زراره، محمد بن مسلم، عمر بن اذینه  ابوبصیر، و ابن بکیر، و عبدالملک بن اعین و معتب خوانده اند.
و نیز گاهی دیده شده است که امام باقر و امام صادق علیه السلام کتاب امیرالمومنین را در برابر پیروان مکتب خلفا گشوده و مطالبی از آن را به ایشان نشان داده اند. حدیث زیر مبین همین مطلب است.
نجاشی روایت کرده است که :
عذافر صیرفی در معیت حکم بن عتیبه به خدمت امام باقر علیه السلام رسیدند. حکم آغاز سخن کرد و مسائلی را مطرح ساخت و امام با اینکه دیدار حکم را خوش نداشت، او را پاسخ می داد تا اینکه در مساله ای بینشان اختلاف نظر افتاد (او حکم پاسخ امام را نپذیرفت) در این هنگام امام باقر روی به فرزند خود کرده فرمود: (پسرم بر خیز و آن کتاب علی علیه السلام را بیاور) فرزند امام فرمان برد و کتابی بزرگ که طومار وار روی هم پیچیده شده بود پیش روی آن حضرت نهاد. امام آن را گشود و به جستجوی مساله مورد بحث پرداخت تا آن را بیافت و سپس فرمود: این املاء رسول خدا صلی الله علیه و آله و خط علی علیه السلام است .سپس روی به حکم کرده و فرمود: (ای ابواحمد، تو و سلمه  و ابوالمقدام، به هر طرف که می خواهید، به شرق و به غرب بروید، که به خدا سوگند علمی از این مطمئن تر که نزد ما خانواده است و جبرئیل بر ما فرود آورده، نزد هیچکس دیگر نخواهید یافت)
دوازده امام اهل البیت علیه السلام گاه می شد که حکم مساله ای را از کتاب امام علی بن ابی طالب علیه السلام می گفتند و به کتاب امام تصریح می کردند و گاه نیز همان حکم را بدون اینکه نامی از کتاب امام علیه السلام ببرند ذکر میکردند. از همین روست که تمامی احادیث ائمه اهل البیت علیه السلام را سندی واحد است، احادیث آنها با هم از یک ریشه برخاسته و از یگانگی کامل با هم برخوردارند. تا اینجا مشخص ساختیم که ائمه اهل البیت علیه السلام عملا چگونه امت اسلامی را آگاه می ساختند که ایشان وارثان پیغمبر در علوم و معارف اسلامی هستند و این علوم را علی علیه السلام به خط خود و املاء رسول خدا صلی الله علیه و آله در کتابی ویژه مدون ساخته است. 


 

منابع:
 2 کافی 1 / 62 - 63
 2 وسائل الشیعه (طبع قدیم ) 3 / 394 ح 1
 2 مستدرک الوسائل 1 / 393
 2 احتجاج طبرسی ص 134
 2 تحف العقول ص 131 - 132
 2 وافی 1 / 63
 2 مراه العقول 1 / 210
 2 تاریخ ابن عساکر 2 / 310 و 311
 2 تاریخ ابن کثیر 7 / 356
 2 اسد الغابه 4 / 27

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

سه شنبه 18 خرداد 1395  11:36 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها