0

کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن از زبان حمید جبلی

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن از زبان حمید جبلی

 
خبرگزاری صبا: محبوب‌ترین عروسک ایران، امسال 25 ساله شد. کلاه قرمزی 25 ساله است، ولی سازندگان اصلی آن، حمید جبلی و ایرج طهماسب کمتر درباره او گفته‌اند. حمید جبلی از شکل‌گیری کلاه قرمزی و ماجراهای آن گفته است.

محبوب‌ترین عروسک ایران، امسال 25 ساله شد. کلاه‌قرمزی 25 ساله است، اما هیچ خبری از گذر زمان در شمایل و صدایش نیست. هنوز شاد و شنگول و حواس‌پرت و خرابکار است و با تکان‌های تند دستش لجِ «آقای مجری» یا به زبان خودش «آیِ مُرجی» را درمی‌آورد.
 
حمید جبلی از شکل‌گیری کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن گفت
 
«روزی یکی از روسای تلویزیون به من گفت که با پخش برنامه کلاه‌قرمزی، رابطه من و خانومم بهتر شده است؛ چون دیگر همسرم به جای «هوی»، «جیگر» خطابم می‌کند!» این را «حمید جبلی» می‌گوید؛ کسی که بیشتر از چهره و اسمش، صدایش را می‌شناسیم؛ یک صدای شوخ و کودکانه که تند حرف می‌زند و کلمات را جویده جویده ادا می‌کند تا کاراکتر «کلاه قرمزی» را بسازد. یا صدایی آرام و با طمانینه و مهربانانه و گاهی شاکی، که هرکجا به گوش رسید، بدانیم «پسرخاله» دنبال کمک کردن است.

حمید جبلی، در جمع عروسک‌گردان و کارگردان‌های نمایش عروسکی هم که باشد باز حرف به کلاه‌قرمزی می‌رسد. او در کارگاهی که شانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک، برای فعالان نمایش عروسکی ترتیب داده بود، سخن گفت. شاید برای اینکه ایرج طهماسب و حمید جبلی، سازندگان کلاه قرمزی، در این 25 سال آنقدر بی‌حاشیه و کم حرف بوده‌اند که همه دوست دارند بدانند پشت این برنامه دوست داشتنی چه خبر است.

کلاه‌قرمزی یک «مورچه شاخ‌دار» بود

حمید جبلی از روزهای شکل‌گیری برنامه‌ای می‌گوید که سال‌هاست ما به اسم «کلاه‌قرمزی» آن را می‌شناسیم. برنامه‌ای که در چند هفته اول آن خبری از کلاه‌قرمزی یا عروسک دیگری در آن نبود: «25 سال پیش که برنامه را شروع کردیم و فکر نمی‌کردیم بتواند خیلی موفق باشد. اگر یادتان باشد نام این برنامه اول «صندوق پست» بود؛ ایرج طهماسب، به‌عنوان آقای مجری نامه‌هایی که بچه‌ها برای تلویزیون فرستاده بودند را می‌خواند. یک‌جور تشویق بود، که مثلا بچه‌ای از یکی از شهرها امشب مسواکش را خودش زده و مامانش ازش راضی است.»

برنامه‌ای که در ابتدا بچه‌های زیادی را با خود همراه می‌کرد، کم‌کم به‌نظر برنامه سازانش به‌طرف کسالت می‌رود. برنامه‌ای که توسط ایرج طهماسب، حمید جبلی، مرضیه محبوب و دنیا فنی‌زاده در قاب تلویزیون می‌رود. حمید جبلی می‌گوید: «برای اینکه برنامه به یکنواختی نیفتد، می‌خواستیم عروسکی وارد آن کنیم، اما بودجه‌مان خیلی کم بود و حتی امکان ساخت یک عروسک را هم نداشتیم. یک‌روز گفتند می‌توانید در آرشیو عروسک‌های سازمان صداوسیما دنبال عروسک و شخصیت بگردید. در آرشیو، همه عروسک‌ها مثل یک خاکروبه روی هم ریخته بود. ما هم گشتیم و از بین آنها یکی را پیدا کردیم و شکلش را تغییر دادیم.»

اینجا تازه کلاه‌قرمزی به‌عنوان قهرمان کودک‌های پس از جنگ و متولدین دهه 60 وارد تلویزیون می‌شود؛ جبلی داستانش را اینطور ادامه می‌دهد: «یک روز مورچه‌ای را پیدا کردیم که کچل بود و دوتا شاخ بلند هم روی سرش داشت و لباس راه‌راهی تنش بود.» حرف از مورچه‌ی پارچه‌ای است که در برنامه «سقائک و شانه‌به‌سر دانا» به کارگردانی خود ایرج طهماسب استفاده شده بود.

عروسکی که ناگهان جذاب شد

کلاه‌قرمزی با برنامه «صندوق پست» یا آنطور که معروف شده، برنامه «جغجغه و فرفره» پایش به تلویزیون باز شد؛ در برنامه‌ای که قرار بود درباره بد حرف زدن بچه‌ها باشد. سال 1370 بود که سازندگان برنامه «صندوق پست» تمرکز خود را روی بد حرف زدن برخی بچه‌ها گذاشتند؛ بچه‌هایی که لغات را درست تلفظ نمی‌کردند و موقع حرف زدن آب دهان‌شان پرت می‌شد روی صورت بزرگ‌ترها. «حمید جبلی» می‌گوید کلاه قرمزی آمد تا نقش این بچه‌ی بد را بازی کند. پس مرضیه محبوب، عروسک مورچه‌ای را تمیز کرد و قیافه‌اش را تغییر داد: «ایرج گفت باید قیافه‌اش کودکانه باشد. قرار بود اولین‌بار که به برنامه می‌آید، کفش آقای مجری را واکس بزند.»
 
حمید جبلی از شکل‌گیری کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن گفت
 
جبلی از استقبال شگفت‌انگیزی می‌گوید که همه از همان اول از کلاه‌قرمزی کردند. کلاه‌قرمزی با همان یک برنامه جایش را در دل بیننده‌ها باز کرد و نه مثل یک عروسک، که مانند یک بچه‌ی بد اما دوست‌داشتنی خودش را در برنامه ثابت کرد: «اولین قسمت را که گرفتیم آمدیم دیدیم عوامل پشت صحنه خیلی هیجان‌زده شده‌اند، فیلم را دوباره نگاه می‌کنند و می‌خندند. هفته بعد عکس‌العمل‌ها خیلی شدیدتر شد و نامه‌ها و تماس‌های زیادی از بچه‌ها و پدر مادرها داشتیم که دوست داشتند کلاه‌قرمزی در برنامه بماند.» حمید جبلی به یادمان می‌آورد که آن اول‌ها کلاه‌قرمزی چه صورت زشت و کثیفی داشت: «عروسک کلاه‌قرمزی در آشغال‌ها افتاده بود و خیلی کثیف بود. اما از هفته بعدش دیگر پای ثابت برنامه شد.»

پسرخاله وارد می‌شود

«پسرخاله» با صورت گرد و خال کنار بینی‌اش، شخصیتی بسیار جدی و جوانمرد بود؛ آن سال‌ها می‌خواست برای سالمندها و فقیرها «نفت» و «نون» بخرد. کاراکتری که به گفته حمید جبلی، آمد تا بی‌تربیتی‌های کلاه‌قرمزی را خنثی و تعدیل کند: «بعد از چند هفته از ورود کلاه‌قرمزی،‌ دیدیم این شخصیت خیلی لوده و بی‌تربیت است و بدآموزی دارد. فکر کردیم باید یک شخصیت متضاد با کلاه‌قرمزی هم بسازیم. شخصیتی که مهربان، مودب و فداکار باشد. این شد که پسرخاله هم به مجموعه اضافه شد.»

این دو کودک پارچه‌ای، 18 سال تنها دوستان هم و مخاطبان‌شان بودند؛ کلاه‌قرمزی و پسرخاله 18 سال، با آقای مجری برنامه ساختند و مخاطبان‌شان را سرگرم کردند و خنداندند. اما هشت سال است که شخصیت‌های دیگری هم به مجموعه اضافه شده‌اند.

حمید جبلی دوست سال‌های دور ایرج طهماسب است؛ علاوه بر این، سال‌ها هم با او همراه بوده است. جبلی با یادی از دوستی‌اش با طهماسب، می‌گوید: «من و ایرج از سال 1350 با هم‌دیگر کار می‌کنیم. از نوجوانی با هم دوست بودیم و همدیگر را خوب می‌فهمیم و می‌دانیم چه کاری را باید بکنیم که باهم در کار هماهنگ باشیم. اما معمولا بچه‌های جدید که به کار اضافه می‌شوند کمی مشکل دارند.»

بداهه‌پردازی 18 نفره

خیلی از ما، وقتی عیدهای این چند سال اخیر، پای برنامه کلاه‌قرمزی می‌نشینیم، یادمان می‌رود با چند عروسک طرفیم؛ با خودمان می‌گوییم این همه طنازی و جملات بانمک و خلاقیت از کجا می‌آید؟ حمید جبلی جواب این سوال‌ها را دارد: «برای برنامه کلاه قرمزی، متن داریم، اما خیلی به بداهه‌پردازی‌ها اجازه بروز می‌دهیم.» او ادامه می‌دهد: «برای برنامه‌های عید کلاه‌قرمزی، از سه ماه قبل تمرین را شروع می‌کنیم. در این هشت سال خیلی‌ها آمدند اما نتیجه نداد.» حمید جبلی کلاه‌قرمزی را محصول یک کار جمعی می‌داند و می‌گوید: «هرچه می‌بینید نتیجه خلاقیت جمع است. برای رسیدن به خلاقیت، گوینده‌ها را آزاد می‌گذاریم تا هرچه می‌خواهند بداهه حرف بزنند.»

«ببعی» سلبریتی دبستانی‌هاست

آنها که از روزهای اول آمدن کلاه‌قرمزی به تلویزیون مخاطبش بوده‌اند و دوستش دارند، حتی اگر به شیرینی کاراکترهای دیگر برنامه بخندند، گاهی گلایه می‌کنند که چرا کلاه‌قرمزی انقدر در برنامه کمرنگ شده است؛ حمید جبلی می‌گوید با بودن 18 پرسوناژ، به هر شخصیت چند دقیقه بیشتر نمی‌رسد. اما به عقیده او، با وجود این همه کاراکتر، بعضی از شخصیت‌ها برای بچه‌ها خیلی جذا‌ب‌تر هستند و این به خاطر سن‌شان است: «آن موقع که تصمیم گرفتیم «ببعی» را وارد کار کنیم من فکر می‌کردم این شخصیت هیچ‌وقت موفق نمی‌شود. چون فکر می‌کردم بازی با زبان انگلیسی بیننده را اذیت می‌کند. اما الان، همه نظرسنجی‌های هر سال می‌گوید گروه دبستانی مخاطب کلاه‌قرمزی، آرتیست‌شان «ببعی» است!»
 
حمید جبلی از شکل‌گیری کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن گفت
 
البته رده‌های سنی دیگر هم آرتیست محبوب خودشان را دارند؛ جبلی از «فامیل دور» مثال می‌زند که اصلا عده‌ای از آدم بزرگ‌ها، کلاه‌قرمزی را به‌خاطر او نگاه می‌کنند‍. به عقیده حمید جبلی، کلاه قرمزی، امروز مجموعه تمام این شخصیت‌هاست نه فقط کلاه قرمزی.

همه منتظرند بازهم شخصیت جدید بسازیم

عروسک‌های زیادی در این سال‌ها به داستان کلاه‌قرمزی اضافه شده‌اند که بیشترشان به قول سازنده آنها مرضیه محبوب، از روستای «کلاه‌قرمزی‌آباد» آمده‌اند. اما همه این 18 پرسوناژ همیشه هم باهم نبوده‌اند. مثلا در فرمت سینمایی کلاه‌قرمزی، خبری از پرسوناژهای دیگر نبود. حمید جبلی می‌گوید: «مثلا در فیلم سینمایی «کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه»، به جز کلاه قرمزی، پسرخاله و پسرعمه‌زا، کاراکتر عروسکی دیگری نداشتیم. چون تعدادی شخصیت انسانی هم در این فیلم وجود داشت که باعث می‌شد کار شلوغ شود.»

به اعتقاد صداپیشه عروسک کلاه‌قرمزی، هرکسی در هر رده سنی یکی از کاراکترهای این برنامه را دوست دارد و راضی نگه داشتن همه آنها کار سختی است. اما وقتی تلویزیون برای همه است پس باید همه را هم راضی کرد. حمید جبلی می‌گوید هر سال، تماشاگر توقع دارد که در برنامه عید سال بعد یک شخصیت جدید عروسکی به کلاه قرمزی اضافه شود و اعتراف می‌کند: «واقعیت هم این است که حضور صرفا دو پرسوناژ کلاه قرمزی و پسرخاله در کار حوصله‌سربر می‌شد. 25 سال پیش که این دو تنها بودند ریتم آنقدر تند نبود. یک عروسک برای یک برنامه بس بود. اما حالا ریتم زندگی و تغییرات تند شده است و برای سرگرم نگه داشتن بیننده، به تعداد پرسوناژها اضافه شد.»

کلاه‌قرمزی بچه ماند اما مخاطب‌هایش 25 سال بزرگ شدند
 
حمید جبلی از شکل‌گیری کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن گفت

برنامه کلاه‌قرمزی عید، سال‌هاست که ساعت 8.30 شب از تلویزیون پخش می‌شود. حمید جبلی می‌گوید خودشان هم می‌دانند که کلاه‌قرمزی دیگر برنامه کودک نیست؛ او می‌گوید این را حتی تلویزیون هم می‌داند، چون ساعتی را برای پخش آن در نظر گرفته که اصولا بچه‌ها باید بروند و بخوابند.

حمید جبلی می‌گوید: «مخاطب کلاه قرمزی 25 سال پیش، رده سنی پیش دبستانی تا کلاس سوم بود.» و ادامه می‌دهد: «حالا همان مخاطب‌ها با کلاه قرمزی بزرگ شده‌اند. مخطبان کلاه قرمزی 25 سال پیش دوست داشتند این عروسک هم پابه‌پای آنها بزرگ شود؛ مدرسه برود، سربازی و دانشگاه برود و ازدواج کند. اما ما نمی‌توانستیم پرسوناژ عروسکی کلاه‌قرمزی را پیر کنیم؛ این شد که کلاه قرمزی همیشه بچه باقی ماند اما مخاطبانش در این سال‌ها بزرگ شدند.»

30 ساله‌ها بیشترین مخاطب کلاه‌قرمزی

علاوه بر نظرسنجی‌هایی که خود سازمان صداوسیما انجام می‌دهد، برنامه‌سازان کلاه‌قرمزی هم هر سال نتایج کارشان را بررسی می‌کنند. به‌طوری که به گفته حمید جبلی، متوجه شده‌اند که معدل سنی بیننده‌های کلاه‌قرمزی 30 سال است.

حمید جبلی می‌گوید تماشاچی برنامه که بزرگ شد، به ناچار برنامه هم با او بزرگ شد و بیانش هم تغییر کرد. او ادامه می‌دهد: «امروز، کلاه‌قرمزی دیگر برنامه کودک نیست اما برای بچه‌ها مضر هم نیست. مثلا وقتی ما در برنامه آیتم نمایشی داریم که شوخی با هملت شکسپیر است معلوم است که این برنامه برای مخاطب بزرگ‌سال است. مخاطب کودک ما اصلا هملت را نمی‌شناسد که بخواهد به آن بخندد. اما معتقدم این برنامه برای بچه‌ها بد نیست.»
 
حمید جبلی از شکل‌گیری کلاه‌قرمزی و ماجراهای آن گفت

حمید جبلی فکر می‌کند حتما برنامه‌شان از سن‌های بالاتر هم مخاطبانی دارد: «خاصیت سنین بالا معمولا این است که واکنش بیرونی نشان نمی‌دهند و آنقدر با رسانه در تماس نیستند که سن‌شان بتواند این معدل سنی تماشاگران را تغییر دهد.»

خط قرمزها برای کلاه‌قرمزی زیاد است

اگر امسال که کلاه‌قرمزی به دلیل مشکلات مالی تلویزیون ساخته نشد را هم حساب کنیم، این عروسک محبوب 25 ساله شده است. در همه این سال‌ها این برنامه، با کاراکترهای دیگر و آقای مجری‌اش، محبوب و دوست‌داشتنی بوده است. هرچند که از موانع و سختی‌های زیادی عبور کرده تا روی آنتن بیاید.

حمید جبلی، از برنامه‌سازان کلاه‌قرمزی می‌گوید: «در ساخت این مجموعه همیشه دو خط قرمز داشته‌ایم. یکی خط قرمزی که صداوسیما برای ما ترسیم کرده و دومی هم حساسیت‌های خودمان که همیشه رعایت خانواده‌ها را که مخاطب‌مان هستند کرده‌ایم. کنار هم قرار گرفتن این دو، خط قرمز را خیلی باریک کرده؛ به‌طوری که ما باید از بین یک راهروی باریک به عرض یک مو عبور کنیم و جلو برویم.»

«جغرافیای کشور ما جالب است؛ همه نوع قوم و رنگی داریم. گستره عظیمی از فرهنگ‌ها و زبان‌ها داریم.» حمید جبلی با گفتن این جمله‌ها ادامه می‌دهد: «فکر می‌کنید چرا این‌همه در برنامه لهجه وجود دارد اما به کسی برنمی‌خورد؟ چون لهجه قومیت خاصی نیست و توهین نمی‌کند. معلوم نیست این لهجه برای کدام شهر است. تهران هم که شهری دویست ساله است و کسی نمی‌تواند بگوید پدربزرگِ پدربزرگم هم تهرانی است! ما سعی کردیم در این سال‌ها در برنامه به فارسی‌ای صحبت کنیم که برای همه مفهوم باشد. کافی است اعراب‌گذاری یک کلمه و جمله را جابه‌جا کنید تا ببینید که به یک لهجه نزدیک شده‌اید. پس باید حواس‌مان باشد که با مخاطب انبوهی سروکار داریم و نباید شوخی بدی کنیم که خدای نکرده به او بربخورد.»

جبلی از حساسیت‌های زیاد برنامه‌سازان کلاه‌قرمزی می‌گوید: «در این سال‌ها روی میز آقای مجری هیچ‌وقت میوه یا شیرینی خاصی نبوده است. چون همیشه به این فکر کرده‌ایم که ممکن است بچه‌ای در جنوب ایران یا شمال و کویر و جاهای دیگر، این چیزها را ببیند، دلش بخواهد و نتواند تهیه‌اش کند. ما از این پرهیز کرده‌ایم. حتی در چیزهای ساده مثل لباس عروسک‌ها هم دقت کرده‌ایم که لباس یک قوم خاص نباشد. ببینید باید در چه راه نازکی حرکت کنیم.»

این «جیگر» دردسرساز!

شاید خیلی‌ها ماجرای ممنوع‌التصویری «جیگر» را به خاطر داشته باشند. عروسکی که یک کره الاغ بود و سال 91 به مجموعه اضافه شد. شهریور همان سال و در بازپخش برنامه، آیتم‌هایی که در آن «جیگر» حاضر بود، حذف شد تا این شایعه قوت بگیرد که این الاغ عروسکی به دلیل بدآموزی‌های رفتاری ممنوع‌التصویر شده است؛ هرچند که مدتی بعد این شایعه تکذیب شد اما حاشیه‌ها دست از سر جیگر برنداشتند.

حمید جبلی به خاطرات این عروسک محبوب اشاره می‌کند و می‌گوید: «یک‌بار یکی از روسای تلویزیون می‌گفت با پخش کلاه‌قرمزی رابطه من و خانمم بهتر شده است؛ چون دیگر همسرم به جای «هو»، «جیگر» خطابم می‌کند!»
 
 

این برنامه‌ساز می‌گوید حتی آموزش و پرورش سال‌ها با آنها دعوا داشته که شما بچه‌ها را مثلا با همین تکان دادن زیاد دست هنگام حرف زدن عروسک‌ها، بد تربیت می‌کنید و ادامه می‌دهد: «در دبستان‌ها خیلی از بچه‌ها بهم فحش‌های ناجور و زشتی می‌دهند که حتی معنی‌اش را نمی‌دانند؛ بهتر نیست بچه‌ای به جای این فحش‌ها به دوستش بگوید "جیگر"؟»

به گفته حمید جبلی، این تصورها از برنامه کلاه‌قرمزی و عروسک‌هایش پشت ذهن بیننده شکل می‌گیرد. او مثال دیگری هم می‌زند: «جمله‌ای را کلاه‌قرمزی در یکی از برنامه‌ها گفته بود اما 7 ماه بعد تازه یک نماینده مجلس آمد اعتراض کرد چون معنی جدیدی از آن کشف کرده بود؛ یعنی این بعد از هفت ماه فهمیده که کلاه‌قرمزی چه گفته است.»

شوخی را حذف کنیم، می‌شویم یک معلم بداخلاق

حمید جبلی می‌گوید کل برنامه شوخی است اما این شوخی‌ها تا به حال به کسی برنخورده است. به عقیده او، کلاه‌قرمزی از خیلی چیزها پرهیز کرده که اولین مورد آن «توهین» است. حمید جبلی می‌گوید: «اگر این شوخی‌ها را حذف کنیم یک برنامه کسالت‌بار آموزشی بی‌رمقی خواهیم داشت که حتی مخاطب بزرگ‌سال هم حوصله‌اش سر می‌رود چه برسد به بچه‌ها.» به اعتقاد او، آموزش در حالت کلی برای کودک چندان خوشایند نیست: «ما مجبوریم این آموزش‌های کسالت‌بار را با شوخی همراه کنیم. مثلا همین که حرف زدن نامفهوم پسرعمه‌زا برای بزرگ‌ترها نامفهوم است کودک خود به خود یاد می‌گیرد برای اینکه دیگران حرف‌هایش را بفهمند، جملات را درست ادا کند. یا اگر مثلا پسرخاله خیلی غلوآمیز به دیگران محبت می‌کند بچه‌ها شاید در اندازه کوچک‌تری آن را تقلید کنند.»

به اعتقاد صداپیشه کلاه‌قرمزی و پسرخاله، هرموقع چیزی را به‌صورت مستقیم به مخاطب بگوییم آن را پس می‌زند: «اینجوری، می‌شویم یک معلم بداخلاق که عروسک دستش گرفته است. درحالی که کار ما آموزش و سرگرمی است.»

عروسک‌ها جادو می‌دانند

حمید جبلی سال‌ها با عروسک‌ها زندگی کرده است و به آنها عشق می‌ورزد و در عین‌حال به قدرت اثرگذرای‌شان باور دارد. او به اهمیت قصه و جادوی عروسک‌ها در کودکی اشاره می‌کند و می‌گوید بعضی از خاطرات کودکی را به یاد داریم چون در آن روز یک قصه کودکانه را شنیده‌ایم. جبلی، خاطره‌ای را از کودکی خود تعریف می‌کند: «وقتی دوساله بودم، پدربزرگم همیشه قصه‌ای را تعریف می‌کرد که با این شروع می‌شد: «نون و پنیر و پسته، بربری‌ها نشسته». همان دو سالگی یک شب خواب دیدم که دور حوض حیاط خانه پدربزرگم، پنیر و پسته‌ها روی زمین هستند و دورتا دورشان بربری‌هایی نشسته‌اند که مدام دولا و راست می‌شوند.»

به اعتقاد جبلی این قصه آنقدر در ناخودآگاه او اثر گذاشته بود که شب هم خوابش را می‌دیدد و الان تا میان‌سالی هم به یادش مانده است. جبلی می‌گوید: «معتقدم نمایشگران عروسکی می‌توانند این اتفاق را برای بیننده به وجود بیاورند. چون هیچ چیزی برای بچه‌ها جالب‌تر از عروسک نیست، زیرا برای خودشان است و می‌توانند به آن شخصیت و اسم بدهند.»
 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

شنبه 15 خرداد 1395  10:42 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها