دستور خداوند به مجادله احسن با مردم يعني چگونه ؟
سوال :
پیامبر در راستای ابلاغ دعوت خود ، از آموزه های متعدد علمی و تاریخی سود جسته است و این هردو ، در حوزه کارکرد علم تجربی و فهم بشری بوده که در گذر زمان دچار تغییرات زیادی گشته و طبیعتا ، علم گوینده آنها را به چالش می کشد .
و وقتی که پیامبر از آنها در راستای مقاصد خود کمک گرفته و عنوان وحی الهی مضبوط در کتاب قرآن را به آنها داده است ، آیا علم خدا و یا خدایی بودن دعوت پیامبر را به چالش نمی کشد ؟
جواب :
انسان ، در میدان بیان افکار و اندیشه های خود و دعوت دیگران به فهم و تمکین نظرات او ، ناچار از برقراری ارتباط دوستانه و ایجاد اطمینان در مخاطب خود بوده ، بگونه ای که عقل و بدنبال آن ، منطق استدلالی آنها را به مبارزه علمی و جدال بکشد . و این همان مجادله به کمک بهترین و موثرترین ابزار می باشد .
آنجا که خداوند می فرماید :
" ادع الى سبيل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبيله و هو اعلم بالمهتدين . سوره نحل – آيه 125
" با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه نيكوتر است مجادله نماى در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است .
و پیامبر نیز از این منظر که بشری بود همانند دیگر افراد انسانی ، و در جامعه ای زندگی می کرد که آموزه های معرفتی و یا شاخص های علمی خاص خود را داشت ، و در زمانی می زیست که یافته های علمی و منطق استدلالی آن دوره تاریخ بر آن مستولی بود ، از این قاعده مستثنی نبود ، و نشاندن خداوند در جایگاه او جهت صحت سنجی و ارزش دهی آموزه هایش ، به این معنا که می توانست بدون در نظر گرفتن فهم تاریخی آن دوران سخن گفته باشد ، و یا نشاندن عقلانیت مدرن و فهم منطقی عقلای امروزین در جایگاه معیار سنجش شیوه و گفتار آن مردمان و مخاطبان عصر نزول ، یک اشتباه مسلم غیر عقلانی بوده که بیشتر به سفسطه و تجاهل می ماند تا نگران عقلانی بودن تاریخ گذشته پیامبر .
اما آن مجادله احسن ، که به دستور خداوند ، مبنای بیان و دعوت پیامبر بود ، چه معیارهایی دارد ؟
1. حداکثری از ابزارهای طرف مقابل ( گزاره های علمی و یا اندوخته های تاریخی طرف مقابل )
2. پایبند بودن به ابزارهای زبانی و اصطلاحات و آرایه های ادبی و شیوه های تفهیم مطلب مخاطب مستقیم مورد مجادله .
3. خارج نشدن از محدوده فهم طرف مقابل ( استفاده از ادله و یا مطالب موجود در منابع معرفتی و استدلالی طرف مقابل)
4. از افراد مورد تایید طرف مقابل ( تایید و یا بکارگیری نظریه های رایج دانشمندان و اطبا و منجمین و تاریخ دانان و متنفذین عصر نزول )
5. از مواجه شدن با افرادی که مورد تایید و یا احترام توده مردمند و این مواجهه سودی در پیشبرد اهداف مجادله ندارد . ( دانشمندان بند 3)
6. از ایجاد میدان های جدید و متعدد در مبارزه ( دانشمندان بند 3 را به رویارویی با خود تحریک نکنیم . )
7. نگوئیم که توان و یا ابزار تجربی اثبات آن را نداریم . ( مانند ورود به مباحث علوم نجوم و فیزیک و پزشکی و ... که تجهیزات و آزمایشگاه های خود را می طلبد و نظریه های رایج ، برگرفته از اندوخته های موروثی گذشتگانی است که به تکرار و تواتر برای مردم ارزش علمی صحیح پیدا کرده اند و صاحبان و حاملان آنها را آگاهان به جهان درون و پیرامون خود می دانند و قابل مکرمت و تعظیم . )
با توجه به قواعد و معیارهای فوق ، این نکته روشن می شود که هر انسانی که بخواهد اندیشه خود را بیان و رواج دهد ، بایستی به زبان و شیوه ای سخن بگوید که نه تنها طرف مقابل را تحریک به مقابله نکند ، بلکه آموخته های قبلی او را که تاثیری در تکذیب و یا نگاه منفی به اندیشه او ندارند را یا به چالش نکشد و یا مسکوت گذارد و یا در مواقع لزوم ( با یکسری پالایشها ) به خدمت استدلال های خود در آورد .
و نه تنها پیامبر نیز چنین کرده ، چرا که بشر بوده و جز این مسیر ، راه عقلانی دیگری نداشته ، که خداوند نیز برای ابلاغ مقصود خود به بشری به نام پیامبر ، از تنزیل و انزال و فروکاستن به حد فهم او استفاده کرده است .
آنجا که خداوند می فرماید :
" إِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ... عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ - شعرا – 192
" و راستى كه اين [قرآن] فروکاستن ( مقصود ) پروردگار جهانيان است .... بر قلب تو تا بتوانی
خلق را انذار کنی .
براي مطلب كامل و آيات و روايات مربوطه به مقاله زير در بلاگ مراجعه شود :
چرايي وجود آيات علمي و تاريخي در دعوت توحيدي پيامبر(ص)
محمد صالحی 25/ 8 / 92
http://mahsan.rasekhoonblog.com
@beshnofekrkon