پروین اعتصامی
وی فرزند یوسف اعتصام الملك آشتیانی در سال1285 ه.ش در تبریز به دنیا آمد.چون پدرش مردی فاضل و دانشمند بود از همان كودكی فارسی و عربی را نزد پدر و آموزگاران خصوصی آموخت.وی از هشت سالگی زبان به شاعری گشود و هنگامی كه در عنفوان جوانی در گذشت، در شمار معروفترین شاعران زمان بود.
پروین به پیشنهاد پدرش برای فراگیری زبان انگلیسی وارد كالج امریكایی تهران شد و پس از آن در سفرهای داخل و خارج همراه پدرش بود. نخستین شعرهایش را در مجله بهار كه پدرش منتشر می كرد ، چاپ كرد و اهل ادب او را تشویق بسیار كردند.
حشر و نشر پدر او با ادبا و نویسندگان مشهور از عوامل دیگر تقویت ذوق و قریحه شاعری او به شمار می رود.
یكی از مشوقین راستین او ملك الشعرای بهار بود كه بعد ها بر دیوان او مقدمه نوشت . پدر او قطعات دلكش و زیبا را از كتب خارجی به فارسی ترجمه كرده و دختر خردسالش را تشویق می كرد تا آنها را به نظم در آورد.همین امر سبب علاقه مفرط پروین به شعر و شاعری وسبب ورود او به عرصه شعر شد. پروین در ازدواج زناشوئی خود ناكام بود چون بیش از دو ماه نتوانست با همسر خود زندگی كند و به دلیل عدم توافق اخلاقی از او جدا شد و به تهران بازگشت.
وی در اشعار خود قطعات دردناكی در عطوفت به كودكان و در ماندگان دارد كه شاید طعم تلخ ناكامی در ازدواج در آن بی تاثیر نبوده است.
اندیشه های او نو ومتضمن نكات اجتماعی و اخلاقی و انتقادی هستند، و تمثیلات نغز و اندرزهای حكیمانه و تفكرات او مایه شگفتی است.
پروین در غالب آثارخویش مانند مادری مهربان با فرزند دلبند خویش سخن میگوید ، واقع بین است و بدین سبب تلخیهای حیات را خوب درك میكند و آن را به خواننده عرضه میدارد.
در قصاید خود پیرو سبك شاعران قرن پنجم و ششم بخصوص ناصر خسرو است و قطعات و مثنویات . غزلیات او غالباَ ساده هستند و به شیوه عراقی سروده شدهاند. بیشتر قطعات او به صورت "مناظره" هستند.
دو طرف مناظرهدر شعر وی گاهی دو انسان هستند مانند :دزد و قاضی، هشیار و مست ،یا دو جانور همچون :گربه و شیر ، مور ومار ، یا دو شی ء مانند سیر و پیاز ، كرباس و الماس، گل و شبنم.
پروین در روزگاری می زیست كه اختناق سیاسی و مشكلات اجتماعی زیادی مشهور بود، ولی بر خلاف شعرای دیگر با تكیه بر لطافت روح و مناعت اندیشه به جای منعكس كردن آن وضع نامطلوب ، با طرح كلیات اخلاقی و بیان فقر و محرومیت ونیازهای شدید عاطفی بویژه در نسل جوان، به نوعی برداشت اجتماعی- اخلاقی بسنده كرده است.