0

آقا ترین بابا

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

آقا ترین بابا

بابای من هر شب

با ماه می آید

با خنده و لبخند

از راه می آید

 

در دست خود دارد

یک جعبه شیرینی

گاهی کمی میوه

یا نان ماشینی

 

آقا ترین بابا

 

گاهی نمی آید

با دست های پر

خسته است، با این حال

کم می کند غرغر

 

غم های من، لاغر

غم های او، چاق است

گاهی به این خاطر

بابا بداخلاق است

 

آقا ترین بابا

 

اما دلش آبی است

اندازه ی دریا

من مطمئنم اوست

آقاترین بابا!

 

شاعر: عباس تربن

آفتاب آمد دلیل آفتاب     گر دلیلت باید از وی رخ متاب

پنج شنبه 6 خرداد 1395  10:40 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها