سیدمحسن موسویبلده، پیشکسوت قرآنی کشور طی سخنانی در رابطه با آشنایی خود با تلاوتهای مرحوم استاد محمد رفعت بیان کرد: بنده در حدود سالهای بین ۴۰ تا ۴۵ بود که به تدریج در بحث قرائت وارد شدم در زمان دانشآموزی از رادیوهای کشور عربی بهویژه مصر برای اولین بار تلاوت محمد رفعت را که واقعاً تأثیرگذار بود، شنیدم.
وی افزود: بهعنوان دانشآموز تازهوارد در این حیطه این حس را داشتم که این تلاوت، تلاوت سنگین و دارای کلاس بالایی است؛ چون در آن زمان افرادی نظیر استادان عبدالباسط، منشاوی، کامل یوسف و محمود علی البنا نیز تلاوت میکردند، اما وقتی تلاوتهای محمد رفعت را میشنیدیم، این حس بود که یک تلاوت بسیار قوی و اصولی است.
موسویبلده با اشاره به اینکه در آن زمان حتی فکر نمیکردیم که بخواهیم برای تقلید از سبک استاد رفعت استفاده کنیم در نتیجه برای این کار برای نمونه به سراغ قرائی نظیر استاد عبدالباسط میرفتیم و سعی میکردیم سبک ایشان را تقلید کنیم، ولی برای این کار به سمت صدای محمد رفعت نمیرفتیم؛ چرا که بسیار مشکل بود.
پیشکسوت قرآنی کشور در ادامه سخنان خود در مورد مهمترین ویژگیهای تلاوت محمد رفعت اظهار کرد: یکی از ویژگیهایی که در تلاوت استاد رفعت وجود دارد، مسئله خشوع است. تلاوت ایشان همان تلاوتی است که انسان دوست دارد که خشوع را در آن حس کند. این ویژگی بسیار بارز تلاوت استاد است که سرشار از خشوع است. به هر حال این تلاوت وقتی که این قدر خاشعانه باشد، نمیتواند از یک قلب غیر خاشع برآید و براساس همین میتوانیم قضاوت کنیم که این خشوع در دل رفعت بود و این امر مورد تأیید تمام اساتید و شاگردان ایشان نیز هست.
جنبه فنی بالا؛ ویژگی دیگر سبک رفعت
وی در ادامه بیان کرد: ویژگی بعدی که در صدای محمد رفعت وجود دارد، جنبه فنی تلاوت ایشان است که از پائینترین پردههای صدای بم تا پردههای زیر صدا را در تلاوت خود همراه با قدرت تحریرزنی خارقالعاده اجرا میکند.
موسویبلده در مورد تقلید از سبک محمد رفعت نیز بیان کرد: تقلید از محمد رفعت بسیار مشکل است، زیرا در این بالا و پائین بردنها و این ترجیعات صوتی که ایشان با صدای بم و زیری که ایجاد میکند و نیز به کار بردن تحریرهای بسیار ریز که با زیبایی هرچه تمامتر و خشوع تمام به طوریکه این تحریرهای فنی خشوع را تحت تأثیر خود قرار نمیدهد، نکات دقیقی دارد که این موضوع را با مشکل مواجه میکند.
پیشکسوت قرآنی کشور گفت: به خاطر همین امر است که در برخی از قرا، مشاهده میکنیم که همین تحریرها وجود دارد، اما احساس میشود که قاری فقط برای تحریر زدن اجرا میکند، ولی در استاد محمد رفعت این دو ویژگی چنان قرین یکدیگر هستند که نه خشوع باعث شده از کارهای فنی غفلت شود و نه کارهای فنی و این ابداعات بسیار مشکل، باعث شده که خشوع تحت تأثیر قرار بگیرد.
وی در ادامه در مورد اینکه چرا این روزها در بین قراء مصری نمیتوانیم مستمع تلاوتهای اصیل و روخوانی قاریانی در سطح و طراز استاد رفعت و معاصرین وی باشیم؟ اظهار کرد: البته این افول که در تلاوتهای ایران نیز دیده میشود، در مصر نیز چنین اتفاقی افتاده و خود اساتید مصری نیز اذعان دارندکه منش قرائت امروز رو به سراشیبی است که این امر، مقداری به زندگی کلی و سیر زندگی بشر برمیگردد؛ چرا که همگی در یک جهت پیش میرویم که متأسفانه زندگی مادی در حال غلبه بر زندگیهاست و جنبههای مادی بر جنبههای معنوی غلبه کرده است که چنین چیزی در مصر نیز اتفاق افتاده است.
موسویبلده تصریح کرد: دلیل دیگر این قضیه این است که به معنای واقعی کلمه این عدهای که در تاریخ مصر یعنی از زمانی که صدا ضبط شد و برجای ماند که در زمان خود محمد رفعت نیز اولین بار این امر واقع شد، شاید اغراق نباشد که بگوییم این اساتید بزرگ، گویی نغمات و زیباییهای تلاوت را تمام کردند و هر کدامشان یک استوانه بسیار قوی تلاوت بودند. دوران این اساتید را دوران طلایی قرائت خطاب میکنند و به نظر میآید که این اساتید همه نغمات و الحان را تمام کردند و چیزی برای بقیه نگذاشتند نه اینکه صددرصد اینطور بگوییم، اما اصول را آنها خواندند.
رقابت بسیار فشرده در میان قاریان مصری
وی در گفت: در صحنه قرائت، رقابت بسیار فشردهای در مصر وجود دارد و کسی که ابداعی کند، مطرح میشود والا اگر بخواهد مانند اساتید قبلی بخواند، مطرح نخواهد شد؛ لذا این فشردگی رقابت باعث شده قراء جدید از تلفیق نغمات چیزی را برای خود درست کنند که بگویند از خود ابتکار به خرج دادهایم و این امر باعث شده تا در نسلهای بعدی قاریان جوانشان به کارهایی در قرائت پناه برند که از مقوله آسیبهای قرائت ناشی میشود، یعنی بیش از حد به دنبال چیزی رفتند که در تمامی منابع کتاب و قرائت از آن منع شده است.
پیشکسوت قرآنی کشور در این زمینه تصریح کرد: روزی از استاد ابوالعینین شعیشع پرسیدند؛ که چرا قرائت در مصر در حال افول است؟ وی در پاسخ بیان کرد که این بدین دلیل است که تشجیعکنندگان در مصر کم شدهاند یعنی از زمانی که جوی حاکم شد که تشویق قراء نباید زیاد در مصر انجام شود، از این زمان رشد قراء کم شد یعنی قاریان تحت تأثیر تشجیع مردم قاری میشدند که این امر به ما ایرانیان نیز هشدار میدهد که بالأخره این سیل به طرف ما نیز میآید و ما باید مواظب باشیم به آسیب مصریها دچار نشویم.