0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

نظر کنيد که آن شهسوار ميگذرد
قرار جان من بيقرار ميگذرد
اگر نه قصد هلاک منش بود در دل
چنين کرشمه کنان بر چکار ميگذرد
دريغ صيد نزارم از آن بزاري زار
مرا بکشت و براي شکار ميگذرد
کمان کشيده کمين خسته چون کند جولان
خدنگ غمزه اش از جان زار ميگذرد
هزار طاير قدسي کند ز سينه هدف
ز شوق تير که از شست يار ميگذرد
اگر چه گرد برانگيخت دردش از جانم
هنوز بر دلش از من غبار ميگذرد
شد آشنا و بصد عشوه ام بخويش کشيد
کنون چه بد که چو بيگانه وار ميگذرد
بجرم آنکه شبي آستان او بوسيد
حسين از در او شرمسار ميگذرد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

اگر طريقه تو جمله ناز خواهد بود
وظيفه من شيدا نياز خواهد بود
مرا چه ديده بروي تو باز شد در دل
بغيرت از سر غيرت فراز خواهد بود
چراغ مجلس هر کس مشو وگرنه چو شمع
نصيب من ز تو سوز و گداز خواهد بود
نظر بقامت تو زان قيامت جانها
مرا وسيله عمر دراز خواهد بود
چه غم خورد دل بيچاره ام ز درد و بلا
اگر عنايت تو چاره ساز خواهد بود
تو شاه ملک جهاني و بنده بنده خاص
ز بنده تا بکيت احتراز خواهد بود
غلام حضرت معشوق اگر چه بسيار است
کدام بنده چو عاشق نياز خواهد بود
بجان خويش تعلق از آن همي ورزم
که او فداي چو تو دلنواز خواهد بود
پس از وفات ز يمن وفات قبر حسين
چو کعبه مقصد اهل حجاز خواهد بود
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

خرم دل آن کس که تمناي تو دارد
شادي کسي کو غم سوداي تو دارد
تا حشر بود سجده گه اهل محبت
جائي که نشاني ز کف پاي تو دارد
شايد که ز خورشيد فلک ديده بدوزد
هر کس که نظر در رخ زيباي تو دارد
هرگز بسوي طوبي و جنت نکند ميل
آن دل که هواي قد رعناي تو دارد
اصلا نکند جانب فردوس نگاهي
هر ديده که امکان تماشاي تو دارد
پروانه صفت گر تو بسوزي ز غم دل
آن شمع شب افروز چه پرواي تو دارد
اي دوست حسين اين همه سرمايه سودا
از سلسله زلف سمن ساي تو دارد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

چون شب و روز مرا از تو عنايت باشد
من و ترک غم عشق اين چه حکايت باشد
چون ز سر تا بقدم لطفي و جاني و کرم
حاش لله که مرا از تو شکايت باشد
طالب وصل نيم بنده فرمان توام
بنده را بندگي شاه کفايت باشد
فتنه آموخت بدآموز ولي معلوم است
کآخر فتنه او تا بچه غايت باشد
عالمي گر شودم دشمن از آن باکي نيست
گرم از لطف تو اي دوست حمايت باشد
حال ملک دل من چيست تو هم ميداني
زانکه شه با خبر از حال ولايت باشد
آن کريمي که تو از غايت لطف و کرمت
پيش تو ذکر گنه نيز جنايت باشد
اگر از مصحف حسنت ورقي شرح دهم
سوره يوسف از آن يک دو سه آيت باشد
مونس جان حسين است جفا و ستمت
که ز تو جور و جفا لطف و عنايت باشد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

دوش از جمال دوست شبم روز گشته بود
کان آفتاب شمع شب افروز گشته بود
اقبال بود همنفس و بخت گشته يار
ياري دهنده طالع فيروز گشته بود
در هر طرف شکفته گلي سرو قامتي
در ماه دي ببين که چه نوروز گشته بود
پروانه داشت شمع من از من وليک دوش
بر حال من نگر که چه دلسوز گشته بود
مه را قران مشتري و آفتاب من
با من قرين برغم بدآموز گشته بود
آن ماه چارده جگر پاره مرا
دوش از خدنگ غمزه جگردوز گشته بود
اندوخت شادي همه عالم حسين دوش
زين پيشتر اگرچه غم اندوز گشته بود
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

سلام من سوي آن شاه سرفراز بريد
پيام من بر آن ماه دلنواز بريد
بنازنين جهاني نيازمندي ما
از اين شکسته مهجور پر نياز بريد
ببارگاه سلاطين پناه معشوقي
حقيرمندي و مسکيني و نياز بريد
از اين ستمکش محروم از آن حريم حرم
حکايتي بسوي محرمان راز بريد
حديث مختصري چون دهان او گوئيد
نه همچو غصه من قصه دراز بريد
چو عقل بر محک عشق کم عيار آمد
درون بوته دردش پي گداز بريد
ز روي بنده نوازي حديث درد حسين
بخاک درگه آن شاه سرفراز بريد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

دل هميشه تکيه بر فضل الهي ميکند
جان گداي او شده است و پادشاهي ميکند
هر که از مستي جام عشق ملک جم نخواست
سلطنت از اوج مه تا پشت ماهي ميکند
غره شاهي مشو درويش اين درگاه باش
در حقيقت هر که درويش است شاهي ميکند
اي شده مغرور ملک نيمروز آگاه شو
زان اثرهائي که آه صبحگاهي ميکند
ما خجالتها بسي داريم ليکن آن کريم
از کمال لطف هر دم عذرخواهي ميکند
هر که انديشد ز خجلتهاي هنگام شمار
من عجب دارم که چون ميل مناهي ميکند
مو سپيد و دل سيه گشت از گنه زانرو حسين
آب ديده لعل گون و چهره کاهي ميکند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

رندان که مقيمان خرابات الستند
از غمزه ساقي همه آشفته و مستند
برخاسته اند از سر مستي بارادت
زانروز که در ميکده عشق نشستند
تا چشم بنظاره آن يار گشادند
از ديدن اغيار همه ديده ببستند
زان شورش و مستي که ز هستي نهراسند
نشکفت اگر ساغر و پيمانه شکستند
از نشئه آن باده که از عشق قديمست
از جوي حوادث همه يکبار بجستند
دست از همه آفاق فشاندند ز غيرت
اي دوست بينديش که باري ز چه رستند
از ذوق بلا نوش خرابات خرابند
در شوق بلي گوي مناجات الستند
از هستي خود جانب مستي بگريزند
تا خلق ندانند که اين طايفه هستند
مانند حسين از سر کونين گذشتند
با اين همه از طعن بدانديش نرستند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

هر که را سلطان ما بيچارگي روزي کند
بازش از روي عنايت چاره آموزي کند
شمع در آتش نهد پروانه را وز بهر او
گاه در مجلس بگريد گاه دلسوزي کند
سوي درگاهش نيابد عاشق سرگشته راه
گرنه انوار جمال او قلاووزي کند
هم جراحت زو رسد هم راحت دلها از او
گاه دل را پاره سازد گاه دلدوزي کند
آن کند با جان مشتاقان نسيم وصل او
کاندر اطراف حدايق باد نوروزي کند
گو ميفروز آسمان هرگز چراغ صبح را
ماه من چون چهره بگشايد شب افروزي کند
گر حسين از طلعت ديدار يابد بهره اي
طالع او بر فلک پيوسته فيروزي کند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

عاشقان چون با خيال يار خود پرداختند
خلوت دل را ز غير دوست خالي ساختند
هر دم از نور تجلي چهره ها افروختند
در سعادت بر سر عالم علم افراختند
تا ز اکسير سعادت مس خود را زر کنند
نقد دل در بوته سوداي او بگداختند
از جمال دوست ناگه عيد اکبر يافته
تيغ قربان بر سر نفس بهيمي آختند
حال اين آشفتگان درد را از ما بپرس
کاندرين گوشه بذکر دوست چون پرداختند
گه چو عود از آتش هجر عزيزان سوختند
گه چو ني با شکر لبهاي جانان ساختند
منزل ادناي ايشان قاب قوسين آمده
اسب همت را چو در ميدان وحدت تاختند
چون دل پردرد ايشان تختگاه عشق شد
رخت غير از گوشه خاطر برون انداختند
نقد جان اندر قمارستان وحدت اي حسين
با حريف نرد درد عاشقي درباختند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

سحرگه باد نوروزي چو از گلزار ميآيد
مرا از بهر جان بخشي نسيم يار ميآيد
ببوي زلف رخسارش چو من سوي چمن آيم
گل و سنبل بچشم من سنان و خار ميآيد
توانم در ره جانان بآساني سپردن جان
وليکن زيستن بي دوست بس دشوار ميآيد
دلم آزرده و مجروح مرهم يافتن مشکل
دگر هر لحظه آزاري بر اين آزار ميآيد
اگر در گوشه اي تنها حديث درددل گويم
فغان و ناله و آه از در و ديوار ميآيد
چو لاله داغ دل دارم که بي دلدار در گلشن
چو در گل بنگرم يادم از آن رخسار ميآيد
حسين ار وصل دريابي نثار دوست کن جانرا
که جان بهر چنين روزي مرا در کار ميآيد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

بر آستان خرابات عشق مستانند
که نقد هر دو جهان را بهيچ نستانند
براق همت عالي بتازيانه شوق
در آن فضا که بجز دوست نيست ميرانند
ز هر چه هست بکلي دو ديده بردوزند
ولي ز روي دلارام خويش نتوانند
نظر حرام شناسند جز بروي حبيب
بغير دوست خود اندر جهان نميدانند
گداي کوي نيازند و خاک راه وليک
فراز مسند اقليم عشق سلطانند
شهان بي حشم و مفلسان محتشمند
از اين طوايف رسمي بکس نميمانند
فتاده بي سر و پايند بر در دلدار
ولي بگاه روش سروران ميدانند
چو لاله گرچه بسي داغ بر جگر دارند
ز شوق چون گل سوري هميشه خندانند
براي آنکه ز غيرت بغير دل ندهند
بر آستانه دل چون حسين دربانند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

صباح عيد ز بهر صبوح برخيزند
بر آتش دل ما آب زندگي ريزند
بحال گوشه نشينان بغمزه پردازند
هزار فتنه بهر گوشه اي برانگيزند
نفس نفس چو مسيحا ز لب شفا بخشند
زمان زمان بجفا چون زمانه بستيزند
چو عشق کشته خود را حساب تازه دهد
ز کشته گشتن خود عاشقان نپرهيزند
کسي ز خويش چو ره در حريم يار نه برد
ز باده مست شوند و ز خويش بگريزند
چو لوح عالم علوي قرارگاه شماست
در اين رصدگه خاکي چو مي برانگيزند
حسين چون ز هواي حبيب خاک شود
عبير و عطر بهشتي ز خاکش آميزند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

دوست چون خواهد که عاشق هر نفس زاري کند
خانمانش سوزد و ميل دل آزاري کند
ساختن بايد بسوز عشق آن ياري که او
کو بسوزد آشکارا در نهان ياري کند
کي توان برداشتن بار بلاي عشق را
گر نه لطف او به پنهاني مددکاري کند
کاله پر عيب دل را کز همه وامانده بود
مشتري ماهرو هر دم خريداري کند
تو بزاري ساز و از آزار او رخ برمتاب
نيست عاشق هر که آزاري ز بيزاري کند
گر بدست ديگران بنياد ما را بر کند
ني در آخر از طريق لطف غمخواري کند
گر کند ساقي مجلس نرگس خمار دوست
کيست کاندر دور او دعوي هشياري کند
هر که روزي بسته بند غمش شد چون حسين
سالها گر بگذرد باري گرفتاري کند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:29 PM
تشکرات از این پست
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج

ز شست عشق چو تير بلا روان کردند
نخست جان من خسته را نشان کردند
کسي که زد قدمي در ره وفاداري
بهر جفا و بهر جورش امتحان کردند
مس وجود دهي کيمياي عشق بري
بيا بگو که در اين ره که رازيان کردند
هزار جان گرامي بيک نفس دادند
اگر چه دل بربودند و قصد جان کردند
بسر نکته اوحي اليه ما يو حي
رموز عاشق و معشوق را بيان کردند
براي جلوه حسن و جمال خويش حبيب
چو ساخت آينه اي نام او جهان کردند
جمال دوست بر عارفان بود پيدا
اگر چه در نظر غافلان نهان کردند
مرا به بندگي از هر دو کون داده خلاص
ترا فريفته بند اين و آن کردند
خليل عشق مگر در دل حسين آمد
کز آتش دل او باغ و گلستان کردند
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها