یکی از موانعی که در انجام کارها با آن مواجه هستیم، نبود امکانات است. مثلا نداشتن ابزار یا فضای کار یا سرمایه و اعتبار، عده ای را از کارهای اقتصادی باز می دارد. با این حال عده دیگری نیز هستند که در همان شرایط سخت، به کمک امکانات دیگری که سایرین از آن غافلند، به سوی اهداف خود رهگیری می کنند. ویژگی این افراد آن است که خود را محدود به راه های رسمی و شناخته شده نمی دانند و به راه های ابتکاری نیز فکر می کنند.
حضرت امام زین العابدین علیه السلام از جمله کسانی است که وقتی راه های معمول را بسته می بینند، دست از کار نمی کشد و از راه های ابتکاری به دنبال رضایت خدا گام بر می دارند. می توانیم ایشان را امام این دسته از افراد بدانیم.
قدری درباره صفات "حجتهای خدا" بیندیشیم
آیا از صفات فرزندان معصوم پیامبر صلی الله علیه و آله که حجت های خدا بر ما هستند اطلاع داریم؟
آنان در علم جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله هستند. یعنی ممکن نیست سوالی عاقلانه از آنها بپرسیم و پاسخ آن را ندانند.
آنان در شجاعت نیز جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله هستند. نه از شرکت در نوک جبهه جنگ هراس دارند و نه از مبارزه با هوای نفس خود در مقابل شهوت و غضب و ریاست طلبی و غیره.
آنان در جود و سخاوت نیز جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله هستند.
آنان در سیاست و تدبیر زندگی خود و جامعه نیز جانشین پیامبرند، هر چند مردم این فرصت را در اختیار آنها قرار ندادند.
آنان در فکر و گفته و کردار نیز جانشین پیامبرند. نه تنها اهل گناه و خطا نیستند؛ بلکه رفتار و گفتارشان از منبع نبوی می جوشد.
آنان در رابطه با خدا نیز جانشین پیامبرند. هر کسی به آنان رجوع کند را می توانند ارتقاء دهند بدون اینکه از رابطه خودشان با خدا چیزی کاسته شود.
زینت عابدان و محدودیتهای پیش رو
آن حضرت در سفرها با کسانی هم سفر می شدند که ایشان را نشناسند و به عنوان خادم، کارهایشان را انجام می دادند. (8) طبیعی است که آن حضرت برای رضای خدا دست به چنین کاری می زدند و نیز گهگاهی که ایشان شناخته می شد، یک درس عملی بزرگ برای خدمت به مومنین و یک شناسایی بزرگ از پاکیزگی روحی امام برای مردم به شمار می رفت.
با همه توانمندیهایی که برای ائمه پاکنهاد علیهم السلام ذکر کردیم، معمولا در طول تاریخ دست آنها برای اصلاح جامعه بسته بوده است. حضرت سجاد علیه السلام نیز در دوران یزید و جانشینان یزید امامت می فرمود و پیداست که جوّ حکومتی بسیار علیه ایشان بود.
کافی است اشاره کنیم که در آن دوران شخصی مثل حجاج بن یوسف ثقفی فرماندار شده بود که در قساوت قلب و دشمنی با دوستان علی علیه السلام شهره تاریخ است. فشار تبلیغاتی حکومت نیز در راستای کوبیدن علی علیه السلام و خاندان و شیعیان او قرار داشت. (1)
این مشکلات کافی است که مصلحان جامعه را از دستیابی به آرمانهای خود مأیوس کند، اما حضرت سجاد علیه السلام به ما نشان دادند که برای کار کردن در راه خدا، می توان از راه های نو و ابتکاری نیز استفاده کرد. در اینجا به تعدادی از این ابتکارات اشاره می کنیم.
زنده نگهداشتن نهضت حسینی با گریه
آن حضرت حلقه واسطه ای میان حادثه کربلا و مردم بود و مراقبت می نمود که حادثه عاشورا به فراموشی سپرده نشود. از این روست که بعد از طی شدن سالیان سال از واقعه عاشورا، آن حضرت در مقابل دیگران بر مصائب ابا عبد الله علیه السلام گریه می نمود؛ به گونه ای نامش در کنار حضرت آدم، یعقوب، یوسف و فاطمه زهراء علیهم السلام به عنوان گریه کنندگان بزرگ در تاریخ قرار گرفت.(2)
بدیهی است که این گریه های طولانی مدت از عاطفه فرزند و پدری محض یا از افسردگی ریشه نمی گیرد، بلکه اهدافی پیامبرگونه و در راستای شناسایی اسلام حقیقی در مقابل اسلام بنی امیه در آن وجود دارد.(3)
زنده کردن روح مردم از طریق تعلیم دعا و عبادت
مرده دلی باعث می شود که مردم طریقه سخن گفتن با خدا را نیز از یاد ببرند. وضعیت فرهنگی و اجتماعی مردم در دوران حضرت سجاد علیه السلام به حدی تنزل یافته بود که با یاد خدا و عبادت و دعا فاصله بسیار گرفته بود. آن حضرت به طور عملی دست به کار شدند و الگوی عبادت در عصر خود شدند به گونه ای که "زین العابدین و سید الساجدین" لقب گرفتند.(4) ضمنا از آن حضرت دعاهای بسیاری برای ما به یادگار مانده است که خود ایشان عمدا تمایل به انتشار آنها در جامعه داشته اند.(5)
مبارزه با اشتباهات فکری مردم از طریق تعلیم دعا
نداشتن امکانات تدریس و وجود اختناق سیاسی در جامعه باعث نمی شد که امام سجاد علیه السلام در مقابل اشتباهات فکری مردم سکوت کند. آن حضرت به کمک دعاهایی که به مردم تعلیم می فرمود، اشتباهات فکری آنها را نیز برطرف می فرمود. مثلا آن حضرت روزی در مسجد النبی شنید که گروهی خدا را به مخلوقات تشبیه می کنند. ایشان با حالت توجه برانگیزی به سوی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفتند و با صدای بلند اینگونه دعا کردند: خدایا قدرتت آشکار شد ولی به صورت دیدنی آشکار نشد و از این رو به تو جهل ورزیدند و برایت اندازه تعیین کردند و به غیر از خودت شبیهت کردند و خدایا من از آنانکه از طریق تشبیه تو را طلب کردند بیزارم. هیچ چیز مانند تو نیست و آنان تو را درک نکردند... (6)
شاگرد پروری، به سبکی مبتکرانه
آن حضرت در کنار همه عبادتهای فراوان و بخششها و رسیدگی به فقیران، معلمی بزرگ نیز بود. در شرایطی که عملا امکان تدریس برای ایشان وجود نداشت، آن حضرت برده ها و کنیزهای فراوانی را می خریدند و مدتی نزد خود نگه می داشت و با علم و آداب اسلامی آشنا می کرد و سپس آنها را به بهانه های مختلفی آزاد می نمود. امام در واقع مدرسه ای راه انداخته بودند و خود هم آن را مدیریت می فرمودند. این رفتار آن حضرت جزو بزرگترین خدمتهایی بوده که می شده در آن زمان انجام داد که به فکر هیچکسی نمی رسید. برخی از این برده ها بعدا مشهور و نقش آفرین شدند و برخی از آنها به مقامات معنوی دست یافتند و همه اینها در سایه پرورش در سایه امام سجاد علیه السلام بود.
خدمات رسانی پنهانی به مردم
حضرت امام زین العابدین علیه السلام از جمله کسانی است که وقتی راه های معمول را بسته می بینند، دست از کار نمی کشد و از راه های ابتکاری به دنبال رضایت خدا گام بر می دارند. می توانیم ایشان را امام این دسته از افراد بدانیم.
از جمله کارهایی که حضرت سجاد علیه السلام برای آن وقت زیاد می گذاشتند، رسیدگی به فقرا بود. به بسیاری از فقیران نیز به طور پنهانی غذا می رساندند. به گونه ای که بعد از شهادتشان بسیاری از مردم متوجه شدند که صد خانه در مدینه را ایشان به طور پنهانی رسیدگی می کرد و به هنگام غسل دادن پیکرشان، آثار کبودی مربوط به حمل بارهای سنگین آذوقه بر دوش ایشان پیدا شد. (7)
همچنین آن حضرت در سفرها با کسانی هم سفر می شدند که ایشان را نشناسند و به عنوان خادم، کارهایشان را انجام می دادند. (8) طبیعی است که آن حضرت برای رضای خدا دست به چنین کاری می زدند و نیز گهگاهی که ایشان شناخته می شد، یک درس عملی بزرگ برای خدمت به مومنین و یک شناسایی بزرگ از پاکیزگی روحی امام برای مردم به شمار می رفت.
تفکر درباره زندگی چهارمین حجت خدا بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله به ما می فهماند که اگر نیتهای الهی و صادقانه داشته باشیم، حتی در تنگناهای شدید، راه های نو و ابتکاری وجود دارد که به وسیله آنها می توانیم به اهداف خداپسندانه خود در زندگی برسیم.
پانوشت:
1. تعجب آور نیست که در تاریخ صحنه های فراوانی از توهینهای مردم به حضرت سجاد علیه السلام آمده که ایشان با حلم خود توانستند آن توهین کنندگان را به اشتباه خود متوجه کنند. پیداست که یک فشار تبلیغاتی علیه ایشان وجود داشته است. برای اطلاع از برخی از این رخدادها رجوع کنید به اعیان الشیعه، ج1، ص 633
2. خصال، شیخ صدوق، ج1، ص272و نیز نگاه کنید به ص 273
3. درباره گریه های حضرت یعقوب نیز بسیار جفاکارانه است که تنها عاطفه پدر و فرزندی را عامل این گریه ها بدانیم.
4. مثلا ایشان در شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارند: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص 143
5. مثلا دعای سحرهای ماه رمضان را به یکی از شاگردانشان به نام ابوحمزه ثمالی تعلیم کردند که همین در میان ما مشهور است. مجموعه غنی از دعاها را نیز که به "صحیفه سجادیه" مشهور است تحت نظر خودشان تدوین و انتشار یافت.
6. الإرشاد، شیخ مفید ،ج 2، ص153
7. کشف الغمه، ج2، ص77 و نیز نگاه کنید به دعائم الاسلام، ج2، ص 330
8.عیون اخبار الرضاء، ج2، ص 145