فرزندم را آب برده و مردمان را خواب ...بخواب فرزندم، این دنیا این قدر بیرحم است که هرگز به یاد مرگ تو نخواهد گریست. آدمهای این دنیا چنان بیتفاوتاند که هرگز تو را به یاد نخواهد سپرد ...
فراموش نمیکنم آن لحظهای که این لباس را تنت کردم و این کفشها را پوشیدی ،مدام به این فکر میکردم که آنها را در خاک یونان از پا در میاوری.
اما نمیدانستم دشمن ، دریای کشور مرا هم غصب کرده ...
لعنت خدا بر آن قومی که این ظلم را به ما روا داشتند
ما را از خانهی خودمان فراری دادند تا دریای بیرحم مأمن و پناهمان باشد
لعنت خدا بران کسانی که حق کودکی را از تو گرفتند
فرزندم !
فراموش نکن
اینکه اینها با تو چه کردند ...
این ها تماما حرمله های زمان اند ...
همانند حرمله که تیر سه شعبه به کام علیاصغرم گذاشت. اینها هم چکمه های کثیف شان را بر گردن نازک تو گذاشتند ...
فرزندم اینها را فراموش نکن
به یاد داشته باش ...
چرا که روز موعود نزدیک است ...
من باور دارم ،کسی به خونخواهی تو قیام میکند
و حق تو را ،کنار حق علیاصغرم خواهد گرفت ...
شک نکن آنکه جان شیرینت را از تو گرفت ،کنار حرمله مجازات خواهد شد ....
قطعاً او که یادم داد بخوانم :" این قاصم الشوکه المعتدین..."
بیدلیل نبود،
که من منتظرم بیاید
در هم شکننده شوکت و قدرت تجاوزگران ....
منبع : http://www.zohoor313.com