بعثت رسول خدا(ص) سر منشا تغییرات و تحولات زیادی در زندگی بشر بود. اهمیت این مسئله تا آنجاست که ائمه(ع) در ابن باره سخن گفته اند و به توضیح در مورد اوضاع گذشته مردم و تغییراتشان پس از بعثت حضرت محمد(ص) پرداخته اند.
حضرت مولی الموحدین، علی(ع) نیز در اولین خطبه نهج البلاغه اشاره ای به حضور سایر پیامبران(ع) می کنند و سپس درباره ی حضرت رسول(ص) می فرمایند:
«تا خداوند محمّد رسول اللّه (ص) را براى به انجام رساندن وعده اش و به پايان بردن مقام نبوت مبعوث كرد، درحالى كه قبولى رسالت او را ازتمام انبياگرفته بود، نشانه هايش روشن، و ميلادش باعزت و كرامت بود. در آن روزگار اهل زمين مللى پراكنده، داراى خواسته هايى متفاوت، و روشهايى مختلف بودند، گروهى خدا را تشبيه به مخلوق كرده، عده اى در نام او ازحق منحرف بوده و برخى غير او را عبادت مى نمودند. چنين مردمى را به وسيله پيامبر از گمراهى به هدايت رساند و به سبب شخصيّت او از چاه جهالت به در آورد. آن گاه لقايش را براى محمّد(ص) اختيار كرد و جوار خود را براى او پسنديد. با فراخواندنش از اين دنيا به او اكرام نمود و براى او فردوس اعلا را به جاى قرين بودن به ابتلائات وسختيهابرگزيد، و اورا كريمانه به سوى خودبرد و آن حضرت (به وقت انتقال به آخرت) هر آنچه را انبياء گذشته در امت خود به وديعت نهادند در ميان شما به وديعت نهاد كه پيامبرانْ امتها را بدون راه روشـن، و نشانه پابرجا، سرگـردان و رهـا نگذاشتند.»
آن حضرت در قسمتی از خطبه 33 بعثت پیامبر اکرم(ص) را چنین توصیف می کند:
«خداوند سبحان محمّد(ص) را به نبوت برانگيخت در حالى كه احدى از عرب كتابخوان نبود و ادّعاى نبوت نداشت. آن حضرت ايشان را رهبرى كرد تا در محل اصلى آدميت مستقر ساخت، و به زندگى نجات بخش رساند، تا كجى هاى آنان استقامت يافت، و احوال متزلزل آنان آرام گرديد».
در خطبه 94 نیز در وصف انسانها قبل از بعثت می فرماید:
«خداوند پيامبر(ص) را وقتى فرستاد كه مردم در وادى گمراهى حيران بودند و در فتنه كوركورانه مى رفتند، هواهاى نفسانى عقل و خرد را از آنان ربوده، كبر و خودپسندى آنان را دچار لغزش كرده، و جاهليت تاريك سبكسر و بى اعتبارشان نموده بود. در كارها ناآرام و سرگردان، و ملتى گرفتار نادانى بودند. رسول حق صلى اللّه عليه وآله خيرخواهى را نسبت به آنها به نهايت رساند، به راه حق حركت كرد و آنان را به حكمت و موعظه حسنه دعوت فرمود».
امیر مؤمنان(ع) درخطبه 95 می فرماید:
«سپاس خدا را، اوّلى كه پيش از او چيزى نبوده، و آخرى كه پس از او چيزى نباشد، آشكارى كه آشكارى فوق او نيست، و نهانى كه چيزى نهان تر از او نمى باشـد.و پس از آن به توصیف حضرت محمد(ص) می پردازند:
قرارگاهش بهترين قرارگاه، و محل روييدنش شريفترين محل است، در معادن بزرگوارى و گهواره هاى سلامت. قلب خوبان شيفته او شد، و توجه ديده ها به جانب او گشت. خداوند به بركت او كينه ها را دفن كرد، و آتش دشمنى ها را خاموش نمود. مردم را به دست او با هم (به خاطر) ايمان برادر ساخت، و نزديكان را (به خاطر كفر) از هم دور كرد.»
و سرانجام در خطبه 108 در توصیف پیامبر اکرم(ص) و رسالت ایشان می فرمایند:
«رسول حق دنيا را حقير و كوچك شمرد، و پَستش دانست و نزد ديگران خوار نمود، مى دانست كه خداوند با اختيار خود دنيا را از او دور كرد، و به خاطر حقارتش آن را براى ديگران گشاده ساخت. پس او با قلبش از دنيا روى گرداند، و يادش را از باطن خود ميراند، و عاشق غايب شدن زينتش از مقابل خود بود،تا از آن لباس آرايشى برنگيرد، يا اقامت در آن را هوس ننمايد. در رساندن احكام از جانب خدا براى قطع عذر مردم كوشيد، و براى مردم با ترساندن از عذاب خيرخواهى نمود، و با مژده هايى كه داد به بهشت دعوت فرمود و با تهديدهايى كه كرد از آتش ترسانـد.
ما درخت نبوت، و جايگاه رسالت، و محل رفت و آمد ملائكه و معادن دانش، و چشمه هاى حكمتيم. يار و عاشق ما منتظر رحمت و دشمن و كينه توز ما در انتظار عقوبت است.»
منبع:
نهج البلاغه، ترجمه شیخ حسین انصاریان.