![27 رجب روز بعثت حضرت محمد(ص) مبارک 27 رجب روز بعثت حضرت محمد(ص) مبارک](data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw==)
بنام خدا
بعثت رسول اكرم (ص)
سالهاي طولاني بود كه مردم جهان به خصوص مردم جزيرة العرب از نور مستقيم خورشيد نبوت دور گشته و در تاريكي جهل و خرافات غوطه ميخوردند، از گردابي بيرون آمده، در گردابي ديگر فرو ميرفتند. با آلودگي به اشرافيت، غارتگري، قساوت، تعصبات نژادي، قبيلهاي، ماديگري و بت پرستي فضايل اخلاقي پايمال و رذايل اصول زندگي گشت.
دوران بعثت در كلام اميرالمؤمنين (ع)
اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايند:
«خداوند پيامبر اسلام (ص) را زماني فرستاد كه مردم در فتنهها گرفتار شده و رشتههاي دين پاره شده بود... چراغ هدايت بينور و كوردلي همگان را فرا گرفته بود. خداي رحمان معصيت ميشد و شيطان ياري ميگرديد... با دست مردم جاهل، نشانههاي شيطان آشكار و پرچم او افراشته گرديد. فتنهها، مردم را لگدمال كرده و يا سمهاي محكم خود نابودشان كرده و پابرجا ايستاده بود. اما مردم حيران و سرگردان، بيخبر و فريبخورده، در كنار بهترين خانه (كعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگي ميكردند. خواب آنها بيداري و سرمۀ چشم آنها اشك بود، در سرزميني كه دانشمندان آن لب فروبسته و جاهل گرايي بود.»[1]
بعثت رسول اكرم (ص) و اهميت آن
در اين هنگام كه بشريت در كوير خشك رذايل گرفتار بود؛ مردي در دل كوههاي مكه، خدا را عبادت ميكرد. در كنار بتها و ظلمها زندگي كرد ولي هيچگاه بت را سجده نكرد و دامن مقدسش به ظلم آلوده نشد. به فرمودۀ امام حسن عسكري (ع):« چون چهل سال از عمر ايشان گذشت؛ حق تعالي دل او را بهترين دلها و خاشعتر و مطيعتر و بزرگتر از همه دلها يافت. پس به ديده آن حضرت نور ديگر داد و امر فرمود كه درهاي آسمان را گشودند و فوج فوج ملائكه به زمين آمدند و آن حضرت نظر ميكرد و ايشان را ميديد و رحمت خود را از ساق عرش تا سر آن حضرت متصل گردانيد. پس جبرئيل فرود آمد و اطراف آسمان و زمين را فرو گرفت و بازوي آن حضرت را حركت داد و گفت: يا محمد بخوان، فرمود: چه بخوانم، گفت:
«اقرء باسم ربك الذي خلق خلق الانسان من علق»[2] [3]
بنابراين لطف الهي شامل جهانيان گرديد و پيامبر خاتم (ص) به رسالت مبعوث گشت و خداوند او را چونان باران بهاري براي تشنگان حقيقت و مايه سربلندي و عزت و شرافت يارانش قرار داد. اگر روز هجرت پيامبر (ص) از مكه به مدينه بسيار مهم بود و به همين جهت به پيشنهاد حضرت علي (ع) آغاز تاريخ مسلمانان گرديد؛ اهميت آن بدين جهت ميباشد كه هجرت زمينهساز تحقق اهداف و آرمانهاي بعثت به شمار ميرفت و در واقع روز بعثت «روز تولد شخصيت والاي پيامبر اكرم (ص)» است. پيامبري كه اشرف مخلوقات است و سيد اوصياء پيامبري كه خداوند ميثاق او را از تمام عوالم هستي، حتي ابناء الهي گرفت؛ «مأخوذاٌ علي النبيين ميثاقه»[4] پيامبري كه محور پرستش در كل عالم تكوين است. پيامبري كه خداوند فرمود:«لولاك لما خلقت الافلاك» او كه نسبت به مؤمنين مظهر رحمت است و رأفت؛ « بالمؤمنين رؤوف رحيم»[5] و براي جهانيان رسول رحمت؛ «و ما ارسلناك إلا رحمة للعالمين».[6]
او كه پيشواي پرهيزكاران و وسيله بينايي هدايت خواهان است. چراغي با نور درخشان، ستارهاي فروزان و شعلهاي با برقهاي خيرهكننده و تابان است. راه و رسم او با اعتدال، روش زندگي او صحيح و پايدار، سخنانش روشنگر حق و باطل و حكم او عادلانه است.[7]
نكته مهم اين است كه رسالت حضرت، رسالتي است تاريخي. اوست كه محور تهذيب در كل تاريخ است. اوست كه پيامآور اخلاق در كل تاريخ است و پايان تاريخ چيزي نيست، جز همان مدينه عدل نبوي. مدينهاي كه در آن ريشۀ رذايل خشك گرديده و اخلاق كريمه جهاني ميگردد چرا كه برايند تاريخ رو به تكامل است چون تحت مشيت الهي است لذا سير نزولي را برنميتابد و در نهايت جامعه واحد جهاني بر محور نبي اكرم شكل گرفته و همگان بطور هماهنگ، خداوند را پرستش كرده و متخلق به اخلاق حميده ميگردند به بركت ظهور حضرت بقية ا...الاعظم. ان شاء ا....
پی نوشت ها :
[1] . نهج البلاغه- خطبه 2
[2] . سوره علق – آيات 1و 2
[3] . قمي، شيخ عباس؛ منتهي الآمال، مؤسسه انتشارات هجرت، قم، تابستان 1382، چاپ پانزدهم، ج 1، ص 103
[4] . نهج البلاغه- خطبه 1
[5] . سوره توبه- آيه 128
[6] . سوره انبياء - آيه 107
[7] . نهج البلاغه – خطبه 94
منبع : پایگاه پژوهشکده باقر العلوم(ع)