هرگاه به هفتمین جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله توجه می کنیم توجهمان متوجه "کاظم" می شود که یکی از القاب مشهور ایشان است.(1) معنی کاظم را همه می دانیم: آنکه خشم خود را می خورد. در اینجا می خواهیم درباره این صفت بیشتر بیندیشیم و توجه کنیم که در شناخت این صفت نیز ممکن است دچار اشتباه شویم.
باطنِ پرتلاطم، ظاهرِ آرام
کاظم از ریشه کظم است. در زمان قدیم که آب خوردن را در ظرفهای مخصوص "مشک" قرار می دادند، هرگاه مشکها را پر از آب می کردند و دهانه آن را محکم می بستند، می گفتند آن را کظم کردم. به عبارت دیگر" كظم" در لغت به معنى بستن سر مشكى است كه از آب پر شده باشد، و به طور كنایه در مورد كسانى كه از خشم و غضب پر مى شوند و از إعمال آن خوددارى مى نمایند به كار می رود. (2) غیظ نیز به معنای شدیدترین حالات خشم است. (3)
از این گفته ها می فهمیم که کاظم به معنای کسی است که درون خود دچار ناراحتی و فشار بسیار شدیدی است که در حال معمول هر کسی آن را بیرون می اندازد اما اشخاص "کاظم" آن را نگه می دارند. شدت ناراحتی و غضب در آنها باعث نمی شود که بر مبنای خشم آنی خود دست به کار یا گفته هیجانی بزنند. بنابراین اشخاص "کاظم" را ممکن است با ظاهری آرام ببینیم اما در درون، پرتکاپو هستند. کاظم بودن نوعی از فعالیت و از نوع کنترل درونی است. مثلا کسی که دچار غضب می شود اگر مثل بقیه مردم باشد، حالت خود را آشکار می کند اما شخص کاظم آن را نگه می دارد و به اصطلاح معروف آن را "می خورد".
کاظم بودن پسندیده و کاظم بودن ناپسند
کظم غیظ تنها در صورتی پسندیده است که بر محور "احسان" قرار داشته باشد. یعنی اولا انسان قدرت بر غیظ و غضب خود را داشته باشد و ثانیا سکوت او باعث ایجاد کینه در دل نشود. شخص کاظم در صورتی کارش درست است که غضب آنی را تبدیل به کینه مدفون در دل خود نکند
در روایاتی که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است، در تأیید کاظم بودن مطالب فراوانی وجود دارد (4) اما نباید از یاد ببریم که این صفت همیشه هم پسندیده نیست. به عبارت دیگر باید بدانیم که کجا کظم کنیم و کجا کظم نکنیم.
ضمنا توجه داریم آنانکه چاره ای جز این کار ندارند نیز از گردونه کاظمین پسندیده خارج هستند زیرا به جز کظم غیظ هیچ کار دیگری در توان ندارند.
از این رو شناختن موارد درست کظم غیظ جزو دین شناسی به حساب می آید. ممکن است عمری خود را به خاطر صفت کظم غیظ بستاییم در حالیکه دچار کارناپسندی بوده ایم یا اینکه در مواردی باید کظم غیظ می کرده ایم، انجام نداده ایم.
کلیدی برای شناخت کاظم حقیقی
در سوره آل عمران می خوانیم: «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ». (5) در این آیه بعد از توصیه به انفاق در حال رفاه و نیز در حال سختی، به کظم غیظ و گذشتن از مردم سفارش شده است و در نهایت یادی از صفت کلیدی "احسان" کرده است. به عبارت دیگر در همه این صفات باید مراقب باشیم که در حالت "احسان" قرار داشته باشیم و الا ممکن است انفاق و کظم غیظ و حتی عفومان از مردم اثر خوبی نداشته باشد.
بنابراین کظم غیظ تنها در صورتی پسندیده است که بر محور "احسان" قرار داشته باشد. یعنی اولا انسان قدرت بر غیظ و غضب خود را داشته باشد و ثانیا سکوت او باعث ایجاد کینه در دل نشود. شخص کاظم در صورتی کارش درست است که غضب آنی را تبدیل به کینه مدفون در دل خود نکند.
همچنین در مواقعی که تکلیف دینی ما ایجاب می کند که خشم خود را نشان بدهیم و کظم و عفو نکنیم این گونه کظم غیظها بر پایه احسان نیست؛ (6) در نتیجه جزو محسنین نخواهیم بود و عمل ما محبوب خدا نیست هر چند در ظاهر با کاظمان حقیقی یکسان به نظر برسیم.
از اینجا متوجه می شویم که کظم غیظ از صفات والای انسانی است و تشخیص آن نیز کار ساده ای نیست. حال اگر در مقابل عصبانیت خود ساکت باشیم خود به خود دلیلی بر درستی کارمان نیست. گاهی وظیفه داریم داد بزنیم تا ظالمان را رسوا کنیم و جلوی ظلم را بگیریم. ممکن است سکوت ما ناشی از ترسها یا تنبلیهای ما باشد که در این صورت نباید آن را جزو "کاظم" بودن خود به حساب بیاوریم.
در درجه بعدی باید ببینیم که آیا سکوت ما باعث ایجاد عقده و کینه نشود. برخی از افراد در برابر فشارها و عصبانیتها سکوت اختیار می کنند اما در حقیقت در حال ایجاد کینه و دشمنی برای فرصتی دیگر هستند. این افراد نیز در ظاهر همانند "کاظمان" هستند اما در حقیقت کاظم پسندیده نیستند.
دین شناسی و خود شناسی مقدمه کاظم بودن
در زندگی هر یک از ما مواردی پیش می آید که باید بین شدت عمل یا کظم غیظ یا عفو انتخاب کنیم. این انتخاب نیاز به فهم درست دین دارد؛ همچنین نیاز به شناخت صحیح از حالات خودمان. به عبارت دیگر باید بدانیم که دین در کجا می گوید شدت عمل به خرج بده؛ در کجا می گوید که خشمت را کنترل کن؛ و در کجا می گوید که علاوه بر آن، از تقصیر مردم هم در گذر.
باید بین شدت عمل یا کظم غیظ یا عفو انتخاب کنیم. این انتخاب نیاز به فهم درست دین دارد؛ همچنین نیاز به شناخت صحیح از حالات خودمان. به عبارت دیگر باید بدانیم که دین در کجا می گوید شدت عمل به خرج بده؛ در کجا می گوید که خشمت را کنترل کن؛ و در کجا می گوید که علاوه بر آن، از تقصیر مردم هم در گذر
همچنین باید خودمان را هم بشناسیم. علت خشمگین شدنمان را بدانیم. نقایص و حساسیتهای خود را بدانیم تا بفهمیم که آیا خشم ما درست و بجاست یا خیر. شدت عمل ما در راستای هدف الهی و روشن است یا غیر آن. عفو ما از سر ناچاری است یا در اوج قدرت. آیا عفو کردن ما حقیقی است یا تنها پوششی برای ذخیره سازی کینه و عقده و بیماریهای جسمی روانی است یا خیر.
کظم را با عفو اشتباه نگیریم
قرآن ریزبینی های روحیات انسان را مد نظر قرار می دهد. در قرآن بین "کظم غیظ" با "عفو مردم" تفاوت قرار داده شده است در حالیکه هر دو طایفه را ستایش می کند. به عبارت دیگر ممکن است عفو نکنیم اما کاظم باشیم و به خاطر کاظم بودنمان مورد ستایش خدا هم باشیم. این آیه اشاره ای دارد به اینکه مومنان حتی در بخششهای خود نسبت به مجرمان هم حساب دارند.
ما در زندگی خود نیازمند فهم دینی هستیم و این مورد هم همینگونه است. یعنی نباید گفت به شکل یک قانون کلی همیشه بهتر است که عفو کنیم زیرا گاهی نباید عفو کرد. به عبارت دیگر گاهی باید کاظم بود و گاهی افزون بر کاظم بودن بایستی عفو نیز کرد. همه این موارد باید با دین شناسی و تفقه صحیح فهمیده شود. ضمن آنکه باید مراقب نیتها و حالتهای درونی خودمان نیز باشیم.
پی نوشت:
1. صابر، صالح و امین از القاب دیگر حضرت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام است. (کشف الغمة، ج2، ص212)
2. تفسیر نمونه، ج3، ص 97؛ ضمنا کظم به معنای مسیر نفس کشیدن نیز هست. (مفردات راغب، ص 712)
3. مفردات راغب، ص 619
4. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر کس خشم شدیدی را فرو خورد در حالیکه بتواند آن را اعمال کند و حلم بورزد خدا به او اجر شهیدی را می دهد. (امالی صدوق، ص429) محبت خدا استقرار می یابد بر کسی که غضبناک شود اما حلم ورزد. (کنز العمال، ج3، ص 131)
و امام سجاد علیه السلام می فرمایند: محبوبترین جرعه ها نزد خدا دو جرعه هستند. یکی خشم شدیدی که مومن آن را (همانند جرعه) با حلم خود برطرف می کند و دیگری مصیبتی که (همانند جرعه) مومن آن را با صبر رد می کند. (خصال، ج1، ص 50)
امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند: هر کس خشم شدید خود را که توانایی به کار بستن آن را داشته باشد، تحت کنترل کامل قرار دهد خدا قلبش را در روز قیامت پر از رضایتش می کند. (کافی، ج2، ص110)
در این باره روایات دیگری نیز آمده است.
5. سوره آل عمران، آیه 134
6. تفسیر الفرقان، دکتر صادقی تهرانی، ج 5، ص 385 با قدری تصرف