رؤیاهای دولت یاغی جرج بوش در خاورمیانه علیرغم پیروزیهای به ظاهر چشمگیر اولیة نظامیان آمریکا در افغانستان و عراق به تدریج به کابوس نومیدی و هراس امریکا و غرب تبدیل شده است. جنگ افروزی امریکا نتیجه ای جز افزایش نفرت مسلمانان و افکار عمومی جهانیان از سیاستهای خشونت بار و نامشروع امریکا و فرورفتن هر چه بیشتر دولتمردان این کشور در باتلاق خود ساختة پیچیدگیهای بحران خاورمیانه و عراق در بر نداشته است. در عرصه سیاسی نیز امریکا بازندة اصلی و واقعی جنگهای اخیر لقب گرفته است چرا که امریکا با وجود هزینه سرسام آوری که برای نبرد در عراق پرداخته است حتی از تأسیس یک دولت طرفدار خویش در عراق نیز ناکام ماند و با پیروزی مسلمانان مخالف وابستگی عراق به بیگانگان در انتخابات و تصویب قانون اساسی این کشور امیدهای امریکا روز به روز کم فروغتر گردید و هم اکنون کاخ سفید به انتظار طوفانهای سیاسی داخلی و خارجی ناشی از بحران ناکامیهای این کشور به سر می برد.
با اینهمه، نباید از این نکتة مهم غفلت ورزید که یکی از هدفهای اساسی لشکرکشیهای امریکا به خاورمیانه تحکیم موقعیت گردانندگان اصلی سیاستهای نظامی کاخ سفید یعنی صهیونیستها در منطقه و علیه مسلمانان بوده و خواهد بود. همزمان با گردنکشیهای آشکار جرج بوش با ادعای مبارزه با تروریسم، وزن حمایت کاخ سفید از مقابلة رژیم غاصب صهیونیستی با جهاد مقدس مردم فلسطین نیز افزایش یافت و دیپلماسی فشار بر کشورهای عربی و اسلامی خصوصاً لبنان و سوریه و تهدید نیروهای جهادی فلسطین و لبنان رو به فزونی نهاد. گر چه مقاومت انتفاضة فلسطین، رژیم صهیونیستی را وادار به عقب نشینی محدود از کرانه باختری رود اردن نموده است اما بدون تردید، تحکیم امنیت غاصبان فلسطین همچنان در اولویت نخست سیاستهای کاخ سفید قرار دارد.
رژیم صهیونیستی در پوشش چتر حمایتی حضور علنی نیروهای امریکایی در کشورهای منطقه کوشش می کند تا با بهره مندی از تهدیدهای بالفعل امریکا، دولتهای منطقه را به تبعیت از سیاست ننگین انور سادات معدوم و دولت مصر در پذیرش ننگ رسمیت غصب فلسطین وادار نماید.
اخیراً تحرکات سیاسی امریکا و صهیونیستها با پا در میانی جناح وابسته به سیاستهای امریکا در ترکیه برای توسعه حلقه دولتهای خائن به آرمان فلسطین روبهفزونی نهاده است. خبر دیدار یکی از مقامات دولت پاکستان با مسئولین رژیم صهیونیستی در ترکیه، به عنوان آزمونی برای سنجش حساسیتهای جهان اسلام پس از لشکرکشی امریکا به عراق منتشر شد. واکنش متعهدانه مسلمانان غیرتمند پاکستان و دیگر ممالک اسلامی حاکی از آن بود که برخلاف انتظار امریکا و صهیونیستها نهتنها قدرتنمایی زورگویانه امریکا در خاورمیانه تأثیری بر کاهش حمایت مادی و معنوی جهان اسلام از آرمان آزادسازی قدس شریف و سرزمین مقدس فلسطین نداشته است بلکه سیاستهای اخیر امریکا باعث افزایش احساسات ضدامریکایی و ضدصهیونیستی در منطقه شده است. گام نهادن در مسیر پذیرش رسمیت غدة سرطانی صهیونیسم در قلب جهان اسلام، بزرگترین خیانتی است که تنها از امثال عناصر خودفروخته و خائنی چون انورسادات ساخته است و جزای چنین خیانتی نیز جز مرگ نخواهد بود.
بیش از 50 سال است که در پرتو حمایت آشکار انگلیس و امریکا صدها هزار زن و مرد مسلمان فلسطینی بی هیچ جرم و گناهی مظلومانه از خانه و کاشانه خویش آواره شده اند و سرزمین آباء و اجدادی آنها را صهیونیست های آدمکش تصاحب کرده اند. صهیونیستها برخلاف همة معیارهای حقوق اولیه انسانی در تمام این سالها به جنایت و بی رحمی علیه صاحبان سرزمین فلسطین ادامه داده اند و بر صدها قطعنامه و بیانیه سازمان ملل و سازمانهای بین المللی ریشخند زده اند و پشیزی ارزش برای واکنشهای افکار عمومی جهان قائل نشده اند و همچنان بر استمرار غصب سرزمین دیگران با زور اسلحه و کشتار ادامه می دهند. بهراستی در چنین جهانی زورمدار و بی منطق راهی شرافتمندانه تر و ممکنتر از جهاد و مقاومت مقدس و جانانه باقی مانده است؟
از کسانی که احتمالاً تحت تأثیر ادبیات ژورنالیستی لیبرالی، راه حل مسأله فلسطین را از رهگذر مذاکره و سازش جستجو می کنند باید پرسید به راستی اگر با شما و هموطنان شما چنین کنند، از خانه و کشورتان با زور و کشتار عزیزانتان بیرونتان کنند و سرمایة زندگیتان را به یغما ببرند و 50 سال در اردوگاههای آوارگان در نهایت فقر و تنگدستی آواره تان کنند و هیچ دادگاه و سازمان و دولتی نیز در بازپس گیری وطنتان به حمایت برنخیزد بلکه فریاد و فغانتان را مظهر تروریسم بخوانند و به عنوان تروریسم محکومتان کنند چه خواهید کرد؟؟!
جای این پرسش جدی از طرفداران سیاست سازش با رژیم صهیونیستی ـ که بعضاً در برخی از کشورهای اسلامی از سوی چهره های به ظاهر موجه و با ادبیات خیرخواهانه مطرح می گردد ـ باقیست که آیا عدم مشروعیت یک رژیم غاصب بر اثر تداوم زور و کشتار و بی رحمی، با مرور زمان تبدیل به مشروعیت می شود؟ آیا قائل شدن به نسبیت در مفاهیم سیاسی و عرصه سیاست به معنای در نوردیدن حقوق اولیه و بدیهی انسانها است؟ آیا ماهیت ظلم و بی عدالتی بواسطه تداوم ظلم و جنایت تبدیل به یک امر قابل گذشت می شود؟ جز در قانون جنگل در کدامیک از دایرةالمعارفهای حقوقی جهان و کدام فرهنگ و دین و آئینی می توان جواز مشروعیت به تصاحب غاصبانه سرزمین دیگران توأم با زور و کشتار و جنایت صادر کرد؟
اسرائیل، رژیم برآمده از متن توطئه انگلیسیها و غربیها؛ و بنا نهاده شده برپایة خیانت و جنایت و غصب و تجاوز و اشغالگری است و چنین رژیمی، همانگونه که در ادبیات روشنگر معمار بزرگ انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی بارها بر آن تأکید شده است، رژیم غاصب و نامشروع است و حقوق غصب شده مردم مظلوم فلسطین و حق اسلام و جهان اسلام جز با نابودی اساس تشکیلات این رژیم فاسد و سرطانی ادا نمی شود.
آرمان آزادی کامل بیت المقدس، قبله گاه اول مسلمین، و آزادی کامل وجب به وجب سرزمین پاک فلسطین از غصب صهیونیستها، آرمان هر مسلمان آزاده و هر انسان منصف، حق باور و عدالتخواه است. و نیل به این آرمان با توجه به سرمایه گذاری عظیم انگلیس و غرب و امریکا بر حمایت از رژیم صهیونیستی، جز از رهگذر جهاد و مبارزه و مقاومت فلسطینیان و حمایت همه جانبه مادی و معنوی مسلمانان و آزادگان جهان ممکن نیست. آرمان آزادی فلسطین با هیچ ترفند و دسیسه و تبلیغاتی فراموشی نخواهد شد. ظلم، ظلم است و غصب، غصب؛ و تا زمانیکه فلسطین از چنگال غاصبان ستمگر آزاد نشود و آوارگان مظلوم به خانه شان باز نگردند داستان نبرد فلسطین و عالم اسلام با صهیونیسم و حامیانش نیز ادامه خواهد داشت. بازیهای بازیگران سیاسی و خیانتها و سازشهای دولتهای وابسته تأثیری بر کمرنگ شدن این آرمان مقدس نخواهد گذاشت.
فلسطین ازآنِ مسلمانان و صاحبان آن است نه ملک صهیونیستهای غاصب و مهاجر و نه ملک انگلیس و امریکا. و فلسطین به ارادة الهی و با مقاومت فرزندان آن سرانجام آزاد خواهد شد. ان شاءالله
مقاله را با فرازی از سخنان امام خمینی، بزرگمردی که راه مبارزه موفق و پیروز با ستمگران قدرتمند را در عمل تجربه کرد و آموخت به پایان می بریم:
«ملتهای مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکاری و مصالحة رهبران ننگین و خودفروخته ای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمینهای غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهی کشانده اند به دنیا اعلام، و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکره ها و رفت و آمدها، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین را خدشه دار کنند...
... من همانگونه که بارها و در سالهای گذشته، قبل و بعد از انقلاب هشدار داده ام، مجدداً خطر فراگیری غدة چرکین و سرطانی صهیونیزم را در کالبد کشورهای اسلامی گوشزد می کنم و حمایت بی دریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملت ها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادی قدس، اعلام می نمایم... به خدای تعالی توکل کنید و از قدرت معنوی مسلمانان بهره بجویید و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببرید که «انتنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»»
پايگاه حوزه