ادیان ایران باستان یا توسط ایرانیان و یا در حوزه فرهنگی ایران زمین رشد و گسترش یافته اند
اديان ايران باستان
ادیان ایران باستان را می توان به سه دسته تقسیم کرد. ادیان ایران باستان و عقاید آریائیان قبل از زردشت،دین زردشت و سایر ادیان ایران باستان.مهمترین ادیان ایران باستان: آئين مغان، آئين مهرپرستي يا ميترائيسم، دين زردشت، آئين ماني و آئين مزدک می باشند.
اديان و مذاهب ايران باستان
ادیان ایران باستان و در مجموع ادیان ایرانی شماری از ادیان یا جنبشهای دینی هستند که بر اساس الگوی فرهنگی و عقیدهای ایرانیان مسائل را تبیین میکنند.این ادیان توسط جوامع ایرانی زبان رشد و گسترش یافته یا اینکه در حوزه فرهنگی ایران زمین بوجود آمدهاست.ایرانیان همچنین نقش برجستهای در شکل گیری یا گسترش و پراکندگی ادیان یهودی، ادیان مسیحی و دین اسلام ایفا کردهاند.
اصل و ريشه مذاهب مترقي جهان از عقائد ساده اقوام بدوي و قبائل و عشائر همجي، که هزاران سال قبل در جهان مي زيسته اند، نشأت گرفته است.
در طول مدت افزون از چهار هزار سال يک سلسله تحولات فکري و انديشه هاي مذهبي در مردم آريائي نژاد اين آب و خاک به ظهور رسيده است که از مبادي بدوي چون فتيشيزم و آنيميزم و پرستش مظاهر طبيعت آغاز شده و در عصر حاضر به ديانت شيعه اماميه که از فرق اسلام و مذهب رسمي امروز ما ايرانيان مي باشد، پايان مي پذيرد.
در هزاره اول قبل از ميلاد در اثر آميزش آرين ها با سکنه بومي در ايران و هند فرهنگ و تمدن جديدي در آن دو کشور به ظهور رسيده و لسان هاي ايشان که قبلا لهجه هاي محلي بوده و بعدا صورت تکامل حاصل کرده، زبانهاي مستقلي شدند.
مانند فرس قديم ( عصر کتيبه هاي دوره هخامنشي ) يا زبان ماد ( عصر کتاب اوستا) يا زبان سانسکريت ( عصر کتب چهارگانه ودا) يا زبان پهلوي قديم ( عصر پارت ها). اين زبانهاي قديم در ايران زمين اکنون مورد تکلم نيست و جزء زبانهاي مرده قرار گرفته اند ولي در هندوستان زبان سانسکريت هنوز زنده و موجود و کتب مقدسه هندوها حافظ آن است.
هم چنين در دين و اعتقادات نيز عقائد آريائي هاي باستاني در هند و ايران باستان مشترک بوده اند، کتيبه لوحي که در بوغازکوي در نزديکي آنکارا از عصر تمدن هيت ها در سال 1907 م. کشف گرديد اشاره به اسامي خداياني مي کند که آن خدايان در نزد آرين هاي قديم مورد پرستش بوده اند و تاکنون نيز در هند معبوديت دارند.
طبقه بندی اديان ایران باستان
اگر بخواهيم اديان ايران باستان را طبقه بندي نمائيم، مي شود آنها را به صورت زير دسته بندي نمود:
• آئين باستانی مغان
• آئين مهرپرستي يا ميترائيسم
• دين باستانی زردشت
• آئين باستانی ماني
• آئين باستانی مزدک
عناصر مشترک اديان باستان
با آنکه اديان ابتدايي در بيغوله هاي جهان پراکنده شده اند و نمي توان ميان آنها هيچ ارتباطي تصور کرد، شگفت آور است که آن اديان باورهايي مشابه يکديگر دارند. برخي از اين عناصر مشترک اديان ابتدايي عبارتند از:
ο خدا و خدايان در ادیان باستان
بايد توجه داشت دينداران به خدايي بسيار والا و فوق تصور بشر عقيده دارند. آنان معتقدند علم وقدرت خدا بي نهايت است و هرگاه در متون ديني چيزي بر خلاف آن يافت شود، براي تأويل آن تلاش مي کنند. از قرآن مجيد به روشني فهميده مي شود که مشرکان نيز پيوسته به چنين خدايي معتقد بوده اند.
جامعه شناسان دوران شرک را مقدم بر دوران توحيد معرفي مي کنند، ولي پيروان اديان توحيدي با اين فرضيه به شدت مخالفند و شرک را انحراف از توحيد مي دانند.به زعم برخي از اديان، خدايان در تاريخ براي انسان جلوه گر شده اند و بتان نمادي از آنها هستند. اين سنخ اديان به فرستادگان الهي يعني انبياء عقيده ندارند.
ο ادیان باستان و نياکان پرستی
ترس از مرگ باعث خرافاتي در جوامع ابتدايي شده بود و برخي از مردم باستان از بازگشت اموات مي ترسيدند، لذا براي عدم بازگشت آنها اعمالي را انجام مي دادند، اين اعتقاد کم کم به نياکان پرستي در ادیان باستان تبديل شد و بتها در مواردي مجسمه نياکان بوده اند، اکنون نيز مظاهر اين عقيده در سرزمينهايي مانند ژاپن به چشم مي خورد.
ο جادو در ادیان باستان
در آن اديان باستانی جادو عبارت بود از مراسمي براي دلجويي و مدد خواهي از نيروهاي طبيعت. در اين مراسم، جادوگر فعاليت مي کند و رهبري مراسم را بر عهده مي گيرد. جادوگران از نيروي خود براي معالجه بيماران نيز استفاده مي کردند که به آنها شمن گفته مي شد.
ο قربانی در ادیان باستانی
ميان اقوام سراسر جهان قرباني براي معبود انواعي داشت و از ريختن جرعه اي آب يا شراب تا اهداي گياهان و محصولات، ذبح حيوانات و کودکان و بزرگسالان، همچنين به آتش افکندن کودکان را شامل مي شد.
مهم ترین اديان ایران باستان
♦ دین و آیین باستانی مهرپرستى
مهر پرستی از ادیان ایران باستان است که تاثیر زیادی بر مسیحیت داشته است
به عقيده مهرپرستان، خداى مهر روزى به صورت انسانى در يك غار ظهور كرد و شبانانى كه در آن مكان به چرانيدن گوسفند مشغول بودند، به وى ايمان آوردند. آنگاه خداى مهر، گاو نرى را كشت و خون او را بر روى زمين افشاند. هر جا كه قطره اى از خون او افتاد، سرسبز و بارور شد. وى پس از چند سال به آسمان رفت و روان او پيوسته براى كمك به بندگان خود در زمين آماده است.
از آنجا كه به عقيده مهرپرستان، خداى مهر در آغاز در غارى ظاهر شد، آنان معابد خود را در غارها مى ساختند و درون آن به پرستش مهر مى پرداختند. برخى از آن معابد متروكه اكنون در بخشهايى از اروپا يافت مى شود.
كسانى كه به دين مهرپرستى روى مى آوردند، لازم بود از هفت مرحله بگذرند و در هر مرحله به وى نامى مى دادند. مثلا در مرحله پنجم او را پارسى و در مرحله ششم آفتاب و در مرحله هفتم پدر مى ناميدند، سپس مراسم نان و عسل كه يادآور مراسم نان و شراب مسيحيت است، انجام مى شد و سرانجام وى را با خون گاو تعميد مى دادند.
بسيارى از اعتقادات و آيينهاى مسيحيت از مهرپرستى گرفته شده است.
♦ آيين باستانی مغان
قبل از ظهور زردشت، يعنى پيش از پادشاهى مادها، بوميان غير آريايى ايران دینی داشتند كه آيين مغان ناميده مى شود. كلمه مغ (مگوش ) در زبان قديم ايران به معناى خادم بوده است.
به نظر مى رسد مغان سكنه بومى ايران بوده اند و مانند دراويديان هندوستان، پس از ورود آرياييان سرزمين خود را تسليم آنان كرده اند. واژه المجوس كه در زبان عربى به زردشتيان اطلاق مى شود، از همين كلمه مگوش مى آيد.
برخى از پژوهشگران معتقدند كه دوگانه پرستى يعنى ايمان به خداى خير و خداى شر در دين زردشتى از مغان قديم ايران آمده است؛ زيرا در كتاب گاتها كه قديمترين بخش اوستا و داراى صبغه ايرانى است، چيزى در مورد دو گانگى يافت نمى شود، ولى از كتابهاى تاريخى بر مى آيد كه مغان قديم دو گانه پرست بوده اند. مغان به رستاخيز نيز ايمان داشتند.
♦ دین باستانی مانويت
در دین باستانی مانویت سه اصل اخلاقى مهردهان، مهر دست و مهر دل رعایت می شد
مانويت در فاصله ميان ظهور مسيحيت و اسلام پديد آمد و در مدت كوتاهى فراگير شد و پيروانى پرشور و با اخلاق گرد آورد. اين تركيبى است از اعتقادات صابيان، بوداييان، زردشتيان و مسيحيان.
اصول عرفانى و انسانى اين آيين به گسترش آن شتاب داد و آن را در شرق تا چين و در غرب تا مركز اروپا پيش برد. حاكمان ايران و روم و سرزمينهاى ديگر با مانويان از در خصومت در آمدند و دسته دسته آنها را كشتند و سرانجام، محكمه تفتيش اروپا آخرين گروه مانويان را در سيزدهم ميلادى نابود كرد.
بيشتر تعاليم مانى بر مسيحيت و زردشتى گرى استوار است و در اين آيين جنگ نور و ظلمت نقش مهمى بر عهده دارد.
مانويان جامعه را به پنج طبقه دينى تقسيم مى كردند:
1- فريستگان يا فريشتگان كه دوازده تن بودند و جانشينان مانى شمرده مى شدند.
2- ايسپاساگان يا اسقفان كه هفتاد و دوتن بودند.
3- مهيشتگان يا كشيشان كه سيصد و شصت نفر بودند.
4- ويزيدگان يا گزيدگان كه شمارشان بسيار بود و دين مانى را تبليغ كردند.
5- نغوشاكان يا نيوشندگان كه عامه پيروان مانى بودند و شمارشان از همه بيشتر بود.مانويان، تحت تاثير آيين زردشت، سه اصل اخلاقى را رعايت مى كردند و آنها را سه مهر مى ناميدند.
- مهر دهان (پرهيز از گفتار زشت )
- مهر دست (پرهيز از كردار زشت )
- مهر دل (پرهيز از پندار زشت )
پيروان مانى گياهخوار بودند و طبقات اول تا چهارم حق ازدواج و مال اندوزى نداشتند. مانويان نماز و روزه داشتند و معبد خود را خانگاه مى ناميدند كه همان خانقاه صوفيان دوران اسلام است.
♦ دین باستانی مزدك
بحرانهاى اجتماعى در پديد آمدن باورهاى دينى نقش مهمى دارند و ادیانی كه در زمان و مكانى بحرانى تاءسيس مى شوند، گسترشى عمومى مى يابند. آيين به شدت اجتماعى مزدك يكى از شواهد اين مدعاست.
فردوسى در شاهنامه هنگام سخن گفتن از پادشاهى قباد، شرح مفصلى از ظهور مزدك مى دهد. وى مى گويد مزدك حكيمى بود كه مردم را در زمان تنگى برانگيخت تا به انبار غله هجوم برند و از اين راه شهرت وى بالا گرفت.
♦ دين باستانی زرتشت یا زردشت
سه اصل دین باستانی زرتشت یعنی گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك در سایر اديان نیز وجود دارد
هنگامى كه چند قرن بر ورود آرياييان به ايران گذشت اين قوم اندك اندك به شهر نشينى روى آوردند و اين مساءله در جهان بينى ايشان تاءثير گذاشت.
در آن روزگار انسان اصلاح گرى بر خاست و آرياييان را كه خواستار ترك خرافات قديم بودند، به آيين تازه اى دعوت كرد و آيين مغان را برانداخت. اين پيامبر مصلح كه خود را فرستاده خداى خوبى و روشنايى معرفى مى كرد، زرتشت نام داشت. وى مدعى بود آيين خود را از اهورامزدا دريافت كرده تا جهان را از تيرگيها پاك كند و آن را به سوى نيكى و روشنايى رهنمون شود.
زرتشتيان به نامهايى چون گبر و مجوسى و پارسى خوانده مى شوند. كلمه (گبر) در زبان سريانى به معناى كافر از از جانب ديگران به آنان اطلاق گرديده و واژه (المجوس) در دستور زبان عربى، اسم جنس جمعى و مفرد آن مجوسى است. (المجوس) در قرآن كريم در كنار پيروان اديان ديگر يافت مى شود.
اكثر علماى اسلام زرتشتيان را اهل كتاب دانسته اند. احاديثى نيز در اين باب موجود است. آيين زرتشت حدود يك قرن قبل از ميلاد تحول يافت و آن صورت تحول يافته را آيين مزديسنى مى نامند. مزديسنا در لغت به معناى ستايش مزداست.
در آيين زرتشت سه اصل عملى گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك وجود دارد كه مانند آن را در اديان مختلف مى يابيم. از جمله در اسلام آمده است: (الايمان قول باللسان و اقرار بالجنان و عمل بالاركان.)
احترام به آتش به عنوان يكى از مظاهر خداى روشنايى و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمى خاص در اطراف آن در معابدى به نام آتشكده مشخصترين ويژگى اين دین باستانی است. همچنين آبادانى، كشاورزى دامدارى و شهرنشينى مورد ستايش قرار گرفته است. احترام به حيوانات، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتارى با مردم نيز جايگاهى ويژه دارد.
برخى از آداب و رسوم سرزمين ما از قبيل مراسم چهارشنبه سورى و سوگند خوردن به روشنايى چراغ و چيزهاى ديگر با تعاليم زرتشتى ارتباط دارد. همچنين برخى زنديقان قرون نخست اسلام گرايشهاى زرتشتى داشتند.