خراسان/ کشیش جوانی که در آخر فیلم در حضور پدر کاراس اعتراف کرد خودش یک کشیش کاتولیک بوده (و هست) (جناب کشیش ویلیام اومالی). کارگردان فیلم برای اینکه در صحنه آخر فیلم واقعا او را غافلگیر کند، ناگهان به صورتش سیلی زد و بعد فریاد زد «اکشن»! پدر اومالی هنوز که هنوز است خاطره این روز را در دانشگاه فوردهام به دانشجویانش آموزش میدهد.
در این فیلم برای مضطرب کردن بیشتر تماشاگر کمی از تکنیک *cutaway استفاده شده است. معروفترین این صحنهها صورت شیطانی است (که در بالا میتوانید ببینید). بد نیست بدانید بازیگر اصلی این چهره ایلین دییتز کسی بود که در ۲ سریال آمریکایی Happy Days و General Hospital خوش درخشید. این چهره برای من یکی از به یادماندنیترین صحنههای فیلم است که هنوز وقتی آن را میبینم میترسم.
در ضمن بد نیست بدانید این جیغهای شیطانی که از دهان لیندا بلیر بیرون میآمد، صدایی نبود جز صدای جیغ خوکهایی که ذبحشان میکردند.
الن بروستین به خاطر این فیلم و در صحنه ای که دختر جن زده اش او را پرتاب کرد، ستون فقراتش برای همیشه آسیب دید. و وقتی او از شدت درد جیغ میکشید از او فیلم گرفته و برای طبیعی درآمدن هرچه بیشتر فیلم بعدا این قطعه را به فیلم اصلی اضافه کردند.
برای جلوه بیشتر صحنههای ترسناک در طول فیلمبرداری تمام وسایل اتاق خواب فیلم را فریز کرده بودند و برای این کار با چهار وسیله تعیین دما، دما را بین ۳۰ تا ۴۰ درجه زیر صفر پایین میآوردند. بعضی وقتها هوا به قدری سرد میشد که عرق افراد و کارکنان روی بدنشان یخ میزد. در یک سکانس قبل از رسیدن بازیگران بارش برف سبب شده بود که فضا کاملا از رطوبت و نم اشباع شود. این حادثه نیاز به ایجاد و ساختن غبارهای تنفسی را که در فیلمهای مدرن امروزی بسیار رایج است را تامین میکرد.
وقتی نسخه اصلی فیلم اولین بار در انگلیس نمایش داده شد، چند انجمن شهری نمایش عمومی فیلم را تحریم کردند. این واقعه منجر به پیدایش حوادث و تورهای مسافرتی عجیب و غریب شد! مثلا شرکتهای مسافرتی «تورهای اتوبوسی برای دیدن جنگیر» ترتیب میدادند و علاقهمندان را به صورت گروهی برای تماشای محلی که فیلم در آنجا ضبط شده بود میبردند.
یکی از تماشاچیهایی که در نمایش اولیه و خصوصی فیلم اصلی را دید از شدت ترس غش کرده و بیهوش شد. او بعدا از کمپانی برادران وارمر درخواست غرامت کرد و ادعا کرد که استفاده از تکنیکهای تصویری غیراستادانه سبب بیهوش شدن او شده است. و البته این کمپانی هم از حسابش مبلغ اعلام شده توسط دادگاه را به حساب این مرد واریز کرد. فیلم در اکرانهای مختلف مردم زیادی را شدیدا تحت تاثیر قرار داد. همچنین به به پرستاران و دکترهای اورژانس ابلاغ شده بود که به حال کسانی که به خاطر این فیلم دچار تشنج و غش میشدند رسیدگی کنند.
ویلیام فردکین کارگردان فیلم از از توماس برمینگهام کشیش و مشاور اجرایی خواست که عمل جنگیری را انجام دهد، ولی او از این کار امتناع کرده و گفت عمل جنگیری باعث افزایش خشم جنها میشود.
یکی از صداهای به یادماندنی، صحنه ای است که ریگان سرش را ۳۶۰ درجه میچرخاند. طریقه ایجاد کردن این نوع صدا هم در نوع خود جالب است: برای این کار همه کارکنان و بازیگران کیف پولهای چرمی خود را جلوی میکروفون جمع کرده و صدای حاصل از اصطکاک این کیفها به یکدیگر ایجاد میشد.
ویلیام پیتر بلتی رمانش را براساس یک مراسم جنگیری واقعی سال ۱۹۴۹ به طور فرضی اقتباس کرد، که هم در کلبهای در شهر ماریلند و هم در Bel-Nor میسوری به صورت ناقص انجام شده بود. چندین روزنامه محلی از سخنرانی کشیشی گزارش کردند که برای مردم معمولی صحبت کرده و ادعا کرده بود که جن را از وجود یک پسربچه ۱۳ ساله به نام روبی خارج کرده و این کار طاقت فرسا ۶ ماه طول کشیده بود.
یکی از معروفترین صحنههای این فیلم و صحنه ای که برای پوستر فیلم و کاور DVD/VHS ها استفاده شد، از نقاشی «امپراطور نور» (سال ۱۹۵۴) اثر رنه ماگریته الهام گرفته شده است. این صحنه قسمتی از فیلم است که مرین از تاکسی خارج شده و درجلوی اقامتگاه MacNeil که در احاطه نورهای مخوف است میایستد.
در این فیلم لیندا بلر هم زخمی شد، وقتی که از روی تخت پرت میشد در اثر اصابت یک جسم تیز کمرش زخمی شد.
لیندا بلر قبل از اینکه با گرفتن جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از آکادمی Mercedes McCambridge به خاطر درآوردن صدای جن معروف شود، برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین نقش مکمل شد. و البته طبق قوانین آکادمی اسکار کسی که نامزده دریافت جایزه شده نمیتواند از مقام خود انصراف دهد. اما علی رغم تمام این حرفها لیندا با سپردن امتیاز خود به یک بازیگر دیگر فرصت بردن جایزه اسکار را از بین برد.