0

مختارنامه(رباعیات) عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای در دلِ من نشسته جانی یا نه

از پیدایی چنین نهانی یا نه

آن چیز که هرگز بنخواهم دانست

با بنده بگو که تا تو آنی یا نه

 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

هر قطره به کُنْهِ دُرِّ دریا نرسد

هر ذرّه به آفتاب والا نرسد

در راه تو جملهٔ قدمها برسید

تا هیچکسی در تو رسید یا نرسد

 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

سی سال به صد هزار تک بدویدیم

تا از ره تو به درگهت برسیدیم

سی سال دگر گرد درت گردیدیم

چوبک زنِ بام و عسسِ در، دیدیم

 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

جانها چو ز شوق تو بسوزند همه

از هستی خود دیده بدوزند همه

در حضرت تو که آفتاب قدم است

جانها چو ستارگان به روزند همه

 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

جان از طلب روی تو آبی گردد

بیداری دل پیش توخوابی گردد

گر روی تو از حجاب بیرون آید

هر ذره، به قطع، آفتابی گردد

 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

دل خون کن اگر سَرِ بلای تو نداشت

جان بر هم سوز اگر وفای تو نداشت

گرچه دل و جان هیچ سزای تو نداشت

کفرست همی هرچه برای تو نداشت

 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

کاری که ورای کفر و دین میدانم

آن دوستی تست، یقین میدانم

در جانِ من، آن سلسله کانداختهای

هرگز نشود گُسسته، این میدانم

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

بی یادِ تو دل چو سایه در خورشید است

با یادِ تو در نهایتِ امید است

هر تخم که در زمین دل کاشتهام

جز یاد تو تخمِ حسرتِ جاوید است

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

از سرِّ تو هر که با نشان خواهد بود

مشغول حضور جاودان خواهد بود

گر بی تو دمی برآید از دل امروز

فردا غم آن دوزخ جان خواهد بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون عفو تو میتوان مسلم کردن

تا کی ز غمِ گناه،‌ماتم کردن

دانی که تمام است ز بحر کرمت

یک قطره نثارِ هر دو عالم کردن

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون دردِ تو چاره ساز آمد جان را

دردِ تو بس است این دلِ بیدرمان را

چون از سرِ فضل، ره نمایی همه را

راهی بنما اینهمه سرگردان را

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

یک ذره هدایتِ تو میباید و بس

یک لحظه حمایتِ تو میباید و بس

تر دامنی این همه سرگردان را

بارانِ عنایتِ تو میبایدو بس

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون مونسِ من ز عالم اندوه تو بود

شادی دلم به هر غم اندوه تو بود

درد دلِ اندوهگِنَم در همه عمر

گر بود مُفرِّحی، هم اندوه تو بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

جانا که به جای تو تواند بودن

دل را چه به جای تو تواند بودن

در هر دو جهان نیست کسی را ممکن

چیزی که سزای تو تواند بودن

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

گم گشتن خود، از تونشان بس بودم

سودای توام ازتو زیان بس بودم

چند از دو جهان کز دو جهان بس بودم

اندیشهٔ تو قبلهٔ جان بس بودم

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:03 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها