0

مختارنامه(رباعیات) عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

تا کی خود را ز پای و سراندیشی

پیش و پس و زیر و هم زبر اندیشی

چون جمله یکیست هرچه میبینی تو

مشرک باشی گر دگری بر اندیشی

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

تا چند ازین نقش برآورده که هست

تا کی ز طلسم زنده و مرده که هست

گر برخیزد ز پیش این پرده که هست

ناکرده شود به حکم هر کرده که هست

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

آنجا که زمین را فلکی بینی تو

بسیار زمان چو اندکی بینی تو

هرگاه که این دایره از دور استاد

حالی ازل و ابد یکی بینی تو

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

هر جان که ز حکم مرکز دوران رفت

مستقبل و حال و ماضیش یکسان رفت

ما را ازل و ابد یکیست ای درویش!

ما خود چو نیامدیم چون بتوان رفت

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

آن سالک گرم روْ که در شیب و فراز

چون شمع فرو گداخت در سوز و گداز

کلّی دلش از عالم جزوی بگرفت

یک نعره زد و به عالم کل شد باز

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

در عشق نماند عقل و تمییز که بود

کلی دل و جان بسوخت آن نیز که بود

چون پرتو آفتاب از پرده بتافت

ناپیدا شد چو ذرّه هر چیز که بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

از بس که بدیدم ز تو اسرار عجب

خون گشت دلم از چو تو دلدار عجب

بس کز همه عالمت بجستم شب و روز

تو خود همه عالمی زهی کار عجب!

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

یارب چه نهان چه آشکارا که تویی

نه عقل رسد نه علم آنجا که تویی

آخر بگشای بر دل بسته دری

تا غرقه شوم در آن تماشا که تویی

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

در راه تو گم گشت دویی اینت عجب!

مشرک چه کند یا ثنوی اینت عجب!

آنجا که تویی فناءِ محضاند همه

واینجا که منم همه تویی اینت عجب!

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

عشق آمد و نام کفر و ایمان نگذاشت

هر پنداری که بود پنهان نگذاشت

چون درنگریست پردهٔ غیب بدید

یک ذرّه خیالِ غیر در جان نگذاشت

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

هر روز به حسن بیشتر خواهی بود

هر لحظه به جلوهای دگر خواهی بود

هرگز رخ خویشتن به کس ننمایی

تا خواهی بود جلوهگر خواهی بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

جانا نه یکیام نه دوام اینت عجب!

نه کهنهٔ عشقم نه نوام اینت عجب!

پیوسته نشسته میروم اینت عجب!

نه با توام و نه بیتوام اینت عجب!

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

دل خستهٔ سال و بستهٔ ماه نماند

فانی شد و از نیک و بد آگاه نماند

از بس که فرو رفت به اندیشهٔ تو

اندیشهٔ غیر را در او راه نماند

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

در عشق توام شادی و غم هیچ نبود

پندار وجودم چو عدم هیچ نبود

هر حیله که بود کردم و آخر کار

معلومم شد کان همه هم هیچ نبود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

آن دیده که توحید قوی میبیند

در عین فناءِ من توی میبیند

پیوسته ز سرِّ کار نابینا باد

چشمی که درین میان دوی میبیند

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:35 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها