0

مختارنامه(رباعیات) عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

شمعی که به یک دو شب فرو میگذرد

گه سوخته گه کشته به کو میگذرد

در خندهٔ بی فایدهٔ او منگر

بنگر چه بلا بر سرِ او میگذرد

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای آتش شمع سوز ناساز مشو

در شمع سرافروز و سرافراز مشو

گر شمع شهد دور شد آن همه رفت

چه بر سر او زنی پیش باز مشو

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای شمع! دمی از دل مضطر میزن

میسوز و نفس چو عود مجمر میزن

در صحبت شهد خام بودی میسوز

چون محرم او نیامدی سر میزن

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

روی تو که عقل ازو خجل میآید

ماهی است که بس مهر گسل میآید

دور از رویت چو شمع ازان میسوزم

کز شمعِ رخت سوز به دل میآید

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون شمع ز سوختن دمی دم نزنم

تا دست در آن کمند پُر خم نزنم

ور توبه کنم ز عشقِ تو ننشینم

تا همچو سر‍ زلفِ تو برهم نزنم

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

تا از سر‍ زلفت خبرم میماند

جان بر لب و خون برجگرم میماند

من شمعِ توام که در هوای رخ تو

در سوخت تنم تا اثرم میماند

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای شمع! چو از آتش افسر کردی

تا دست به گردن بلا در کردی

در سر مکن از خویش و غمِ خود خور ازانک

بی سرگشتی از آنچه در سر کردی

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

پیوسته کتاب هجر میخواهم خواند

بر بوی وصال اشک میخواهم راند

کارِ من سرگشته چو شمع افتادست

میخواهم سوخت تا که میخواهم ماند

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

بر بوی وصال میدویدم همه سال

گفتی بنشانمت ازین کار محال

جانا منِ برخاسته دل شمع توام

گر بنشانی مرا بمیرم در حال

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

دی میگفتم دستِ من و دامنِ او

چون خونِ من او بریخت در گردنِ او

پروانه به پای شمع از آن افتادست

تا شمع به اشکِ خود بشوید تنِ او

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای شمع! کسی که چون تو آغشته بود

در علت و دردِ خویش سرگشته بود

خوردی عسل و رشته و دق آوردی

بس گرم دماغ تر نه از رشته بود

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای شمعِ جهان فروز! در هر نفسی

از پرتو تو بسوخت پروانه بسی

این گرمْ دماغی از کجا آوردی

کس گرمْ دماغ تر ندید از تو کسی

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون نیست امید غمگسارم نفسی

پس من چکنم با که برآرم نفسی

تا دور فتادهام ازان شمع چو گل

چون شمع سرِ خویش ندارم نفسی

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

من شمع توام که گر بسوزم صد بار

گویی که ز صد رسیده نوبت به هزار

چون شمع نداریم زمانی بیکار

تا میسوزم به درد و میگریم زار

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

ای شمع سرافراز چه پنداشتهای

کز سرکشی خویش سرافراشتهای

در سوختن و بریدن افکندی سر

با خویش همانا که سری داشتهای

 
 
 
جمعه 10 اردیبهشت 1395  2:40 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها