0

مختارنامه(رباعیات) عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

تخمی که درو مغز جهان پنهان بود

گم بود درو دو کون و این درمان بود

هر چیز که در دو کون آنجا برسید

چون درنگرید آن چه این بود آن بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

آن راز که هست در پس صد سرپوش

سرپوش بسوز و باز کن دیده بهوش

در یک صورت اگر نمییاری دید

پس در همه صورتی همی بین و خموش

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون نور منوّرِ سُبُل یابی باز

در سینهٔ خود راهِ رُسُل یابی باز

در هر یک جزو فرض کن بسیاری

تا در دلِ خود عالمِ کل یابی باز

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

کاریست ز پیری و جوانی برتر

وز عالمِ مرگ و زندگانی برتر

سرّیست ز پردهٔ معانی برتر

جاوید ز باقی و ز فانی برتر

در بادیهای که پا ز سر باید کرد

هر روز سفر نوع دگر باید کرد

ایمان برود اگر بخواهی استاد

جان گم گردد اگر سفر باید کرد

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

چون بحر شدی گهر میانِ جان دار

تلخست دهانت ز شکر هیچ مپرس

پس چون دریا، گوهرِ خود پنهان دار

او بود دونده و دگر هیچ مپرس

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

گر تشنهٔ بحری به گهر ایمان دار

چون بحر شدی گهر میانِ جان دار

ور دریایی به جز کفی موج مزن

پس چون دریا، گوهرِ خود پنهان دار

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

گر باخبرست مرد و گر بیخبرست

آغشتهٔ این قلزم بیپا و سر است

خورشید اگر تشنه بود نیست عجب

هر ذرّه از او هزار پی تشنهتر است

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

کی پشه تواند که ثریا بیند

یا مورچهای گلشن خضرا بیند

هر قطره که همرنگ نشد دریا را

او در دریا چگونه دریا بیند

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

در حضرت حق، جمله ادب باید بود

تا جان باقیست، در طلب باید بود

گر در هر دم هزار دریا بکشی

کم باید کرد و خشک لب باید بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

میپرسیدی که چیست این نقش مجاز

گر بر گویم حقیقتش هست دراز

نقشیست پدید آمده از دریایی

وانگاه شده به قعر آن دریا باز

 

در عالم جان نه مرد پیداست نه زن

چه عالم جان نه جان هویداست نه تن

تا کی گویی ز ما و من شرمت باد

تا چند ز ما و من که نه ماست نه من

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

در بند گرهگشای میباید بود

گم ره شده رهنمای میباید بود

یک لحظه هزار سال میباید زیست

یک لحظه هزار جای میباید بود

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

برخیز و به بحرِ عشقِ دلدار درای

مردی کن و مردانه بدین کاردرای

از هر دو جهان چو سوزنی برهنه گرد

وانگاه به بحر، سرنگونسار، درای

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

بحری که همه عمر به یکدم بینی

دو کَوْن درو همچو دو شبنم بینی

در نکتهٔ آن بحرنشین حاضر باش

تا دایرهٔ خویش، دو عالم بینی

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

 

گر تو دل خویش بیسیاهی بینی

یک قطره ز دریای الاهی بینی

وان نقطهٔ توحید که در جان داری

چون دایرهٔ نامتناهی بینی

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار

گردیدهوری تو دیده بر کار انداز

جان را به یگانگی در اسرار انداز

آبی کامل بر دو جهان بند به حکم

وانگاه بگیر و در نمکسار انداز

 
 
 
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  9:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها