پاسخ به:مختارنامه(رباعیات) عطار
حل کردن آن نه تو توانی و نه من
تدبیر به جز غصه فرو خوردن نیست
یک ذرّه نه تو نیز بخوانی و نه من
یک ذرّه مجال سر برآوردن نیست
آن سر عجب نه توبدانی ونه من
حل کردن آن نه تو توانی و نه من
یک ذرّه گر آشکار گردد آن سر
یک ذرّه نه تو نیز بخوانی و نه من
آن سیل که از قوّت خود جوشان بود
با هر چه که پیش آمدش کوشان بود
چون عاقبت کار به دریا برسید
گویی که همه عمر ز خاموشان بود
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 9:23 PM
تشکرات از این پست