پاسخ به:مقطعات مسعود سعد سلمان
نوش کردم ز گفته های تو نوش
گاه چون بحر طبعم اندر موج
گه چو خورشید ذاتم اندر جوش
ای فلک رأی مهتری که تو را
نام پیغمبر است و طبع سروش
بنده ام گشته حلقه اندر گوش
روی باده ببین و باده بنوش
همچو باده به طبع لهوانگیز
تو به جان در رضای عالی کوش
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395 12:43 PM
تشکرات از این پست