پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
الا شهر خرم، الا شهر خون
که شد از ستم خاک تو لالهگون
الا خطهي نغز و پدرام و پاک
درخشنده چون گوهر تابناک
الا نامور شهر ايران زمين
قوي پايه چون باروي آهنين
سرافراز و ستوار چونان سپهر
ز سختي به هم در نياورده چهر
تو بر تارک اين وطن افسري
تو جاني، نه کز جان ما برتري
تو فرزند دلبند اين ميهني
که امروز در پنجهي دشمني
از اين پيش بوم تو آباد بود
روان تو خرم دلت شاد بود
مقيمان تو جملگي شادخوار
همه سختکوش و همه مرد کار
به هر برزنت بود شور دگر
نشاطي دگرگون سروري دگر
به خاک تو بوزينگان تاختند
دريغا که قدر تو نشناختند
به بام درت آتش افروختند
که از شعلهاش جان ما سوختند
شکستند آن حرمت و قدر تو
بخستند آن روي چون بدر تو
همه طاق و ايوان تو شد خراب
وزين جور شد چشم گردون پر آب
همه نخلهاي تو از پا فتاد
از اين غصه خون در دل ما فتاد
همه خاکت اي شهر دلدادگان
عجين گشت با خون آزادگان
همه برزن و کوي و بازارها
کنام ددان گشت و کفتارها
برو بومت از جور ويرانه شد
به ويرانهات بوم را خانه شد
کنون اي دلارام من شاد باش
ز بند غم و رنج آزاد باش
که اينک دليران ايران زمين
سرافراز گردان با داد و دين
هژبران نستوه دشمن شکار
چو شير ژيان در صف کازار
همان قهرمانان گردنفراز
به پيکار خصم دغل پيشتاز
همان سختکوشان عزم آهنين
به ميدان پيکار شورآفرين
سپاه خميني امام عزيز
سرافراز گردان دشمن ستيز
دليران ارتش يلان سپاه
برآرندهي گرد آوردگاه
بسيج عشاير که گاه نبرد
برآرد ز جان بدانديش گرد
بسوزند بنياد بيداد را
بکوبند فرعون بغداد را
تو اي مرز فرخندهي دلگشاي
دمي باش آرام و لختي بپاي
تو را باد اي شهر غمگين نويد
که اينک سپاه خميني رسيد
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 4:15 PM
تشکرات از این پست