0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
در انتهاي کوچه‌اي متروک و باراني
من مانده‌ام با يک بغل شور غزل‌خواني
هشت آسمان خورشيد بي‌سر را تماشا کن
در چشم آن آيينه سرشارحيراني
آنجا براي قاب عکس سرخ آلاله
يک حجله مي‌رويد، سراسر سبز و نوراني
اشکي که از چشمان خيس حجله مي‌آيد
امشب چه زيبا مي‌رود سوي چراغاني
اي کاش مي‌شد سرخ و سبز و آسماني بود
مثل غرور لاله در ميدان قرباني
تا بيکران عاطفه رفتند سرمستان
ما مانده‌ايم و غربتي غمگين و طولاني
چندي است از گلواژه‌هايم گريه مي‌بارد
در کوچه‌هاي شرجي و امواج توفاني
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

تقديم به روح پاک برادر جانبازم شادروان «حميد توتوني» که با تني زخم آجين به ديدار معبود شتافت. 
نشسته در دلم غمي به وسعت کرانه‌هــــا
نظير آن نبوده در تمـــــــــامي زمانه‌هــــــــــا
گواه مي‌دهنـــــــــد بر عروج جـــــــاودان مـا
ميان راه ديـــــده‌ام تمامي نشــــــــــــانـه‌ها
به ياد بي‌نشاني‌اش هميشه پرسه مي‌زنــد
دلم ميان کوچه‌ها، غمم درون خــــــــــانه‌ها
خزان رسيد، پيش از آن‌که سر رسد زمان او
و ريخت گرد مـــــرگ بر طراوت جوانــــــــه‌هـا
نمي‌رود ز خاطرم شمــــيم ياد پـــــــــــاک او
که نام او دميده باشــــــکوه جاودانــــــــــه‌ها
 

 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

شکسته بال و پرم ای امید رویایی ! 
بیا و همدم من شو در اوج تنهایی
تویی بهانه ی هر شب، صفای شعر و خیال
در این کرانه ی اندوهناک دریایی
دوباره تنگ غروب است و جاده و باران
بیا قرار دلم شو، بهار شیدایی !
بیا در چمن چشم های من، بنشین
صبور ساده ی من ای شکوه زیبایی !
همیشه حسرت آن داشتم، شبی، زیبا
به رنگ آینه هامی شوی تماشایی
بیا مرا به تماشای دورها، ای دوست ! 
دلم گرفته از این روزهای یلدایی
غزل غزل به هوایت گریستم، شاید
به دیده ام بنشینی غزال صحرایی 
 

 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
آی برخیز قلندر به سرافشانی باز 
تیغ برگیر و بنه پای به مهمانی باز 
نوبت عربده جویان نخستین رفته است 
آی! ماییم و همان شور غزل خوانی باز 
زره از تن بگشاییم چو فرماید عشق 
و ببندیم کمر بر تب عریانی باز 
زلف مجموع نگار ار به کف آید، گیریم 
مشک تر از شکن زلف پریشانی باز 
صبح امیدی و در پرده ی غیبت ماندی 
سر برآر از پس غیبت طولانی باز 
ای که گفتی: «هوس گریه ی پنهان دارم 
میل شب گردی در کوچه ی بارانی باز» 
اینک این ما و همان کوچه ی بارانی تو 
اینک این و ما و همه گریه ی طوفانی باز 
این چه بی گاه سکوت است بخوان، آی! بخوان 
هم از آن دست که می دانم و می دانی، باز
 
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

«به نام نامي عشق و به نام نامي درد،
به نام نامي زهرا (س) به نام نامي مرد»
«روندگان طريقت ره بلا سپرند»
رونده نيست هر آن‌کس که ترک خويش نکرد
به گوش مي‌شنوم گاه ناله‌اي جانکاه
ز کوچه‌هاي غريبي که مانده بي‌شبگرد
ببين که با دل پروانه‌ام چه مي‌گويم
که گرد شمع وجود (علي) هميشه بگرد
خدا کند به من تيره بنگرد خورشيد
مگر که گرم شود با نگاهش اين دل سرد
من از تو هيچ نمي‌خواهم اي (مطهر سبز)
جز آن‌که زير قدوم تو خاک باشم و گرد
تو اي منادي توحيد ذوالفقار به دست
به انتقام شهيدان کربلا برگرد!
 

 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
آمدم تا غرفه‌هاي آسمان پرسوخته
با دلي در جذبه‌ي شوقي مقدر سوخته
فرصت من نامه بر بال کبوتر بستن است
آسمان در حسرت بال کبوتر سوخته
بازگشتند از سفرهاي شهودي، واژه‌ها
بار ديگر شعله‌افشان، بار ديگر سوخته
دوستاني ديدم از هجران ياران سوگوار
خواهراني ديدم از داغ برادر سوخته
نخل‌هايي سر بريده، دشت‌ها تا دشت‌ها
کشت‌زاراني مکرر در مکرر سوخته
روز تا مي‌جويمت ناگاه مي‌بينم که باز
«در حريق باختر خورشيد خاور سوخته»
باز اي مضمون دور از دست، مي‌جويد تو را
شاعري ديوان به آب افتاده، دفتر سوخته
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
مولاي خوبان يا علي، بر کل عالم سروري
جز تو نبيند اين جهان، خيبرگشاي ديگري
در روزگار بردگي اي جوهر آزادگي
پيغمبر اسلام را تنها تو کردي ياوري 
 
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

جایگاه خون! 
یقین روشن دفاع پرشکوه
گمان هزارخاطره! 
موسم وداع آخرین
خرمشهر! 
پر تبرک نام! 
زمزمه ی دلربای فتح! 
نجیب نغمه ی تمامی ایران
خرمشهر
آزادی ات
رهایی جمهوری جوان ما شد
و گاه اسارتت
چشمی نبود که یکدم
در امید روز آزادی ات
پیک بر هم نهاده باشد! 
خرمشهر! 
شکرخنده ی پر قهقهه در میان آتش
آتش میان ایثار
ایثار این قوم! 
خلوت نشین کناره ی کارون
کارون عشق! 
مزار صدها شهید! 
پرتبرک نام
گمان بی شتاب
آزادی ات
رهایی جمهوری جوان ما
فتح دوباره ات مبارک باد!....
 
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

وحدت این بوم و بر را بیشتر خواهیم کرد
دشمن بی مایه را گو دل نسوزاند به ما
ما به چشم خصم میهن نیشتر خواهیم کرد
ما که خود از کید بدخواهان ایران آگهیم
دوستان را از بد دشمن خبر خواهیم کرد
مرغ دانائیم و ما را جای در این دام نیست
چون هما هر جا که دل خواهد سفر خواهیم کرد
درد یاران را به جان از روی رغبت می خریم
پیروی از رهبر صاحب نظر خواهیم کرد
در پی فرمان رهبر هر زمان با جان و دل
آنچه شاید سعی و جهد پرخطر خواهیم کرد
ظاهر ما را مبین در سینه ما آتشی است
روزی این آتش فشان را شعله ور خواهیم کرد
دشمن ایران زمین را غرقه در خون می کنیم
پایگاه خصم را زیر و زبر خواهیم کرد
شد نمایان قدرت ما در بر اهل جهان
نام ملک مسلمین را مفتخر خواهیم کرد
شاهد ما را نگر با دشمن بی آبرو
فتح خرمشهر را مد نظر خواهیم کرد
پیرو دین محمد مخلص مولی علی
از کرامات امامان ما ظفر خواهیم کرد
شیر حق یاری نماید از دفاع مسلمین
خصم دون را زین تولی، خون جگر خواهیم کرد
با وجود رهبری دانا و آگاه و دلیر
سرفرازیها به دنیا مسمر خواهیم کرد
حمله بر آزادگان ( مردوخ ) از نامردمی است
ما جدل با دشمن پرخاشگر خواهیم کرد
 
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

دوست دارم از تو بگویم
و نامت را در دفتر دلم بنگارم
تا به اندیشه آسمانیت متبرک شود
و حدیث دست های مهربان تو را در گوش جان بسپارم
آری از تو
که خاکت روزنی به باغ آسمان
و یادت حجم خورشید کهکشان
دوست دارم از تو بگویم
که مبادا خاموشی من فراموشی بزرگ باشد
 
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
آن روزها ما نه تنها، شوق شهادت نکردیم
شعری نخواندیم حتی، از تو حمایت نکردیم
شب ناگهان آمد و ما، در وسعت سبز جنگل
بد مستی گرگ‌ها را، دیدم و جرئت نکردیم
در خلوت شب نشستیم، با یاد گیسوی لیلا
اما به یاد تو هرگز، یک لحظه خلوت نکردیم
آتش به آتش دویدی سنگر به سنگر شکستی
از زخم های تو اما، هرگز حکایت نکردیم
گفتیم اینان که رفتند، در حسرت نام و نان‌اند
تو ترک جان کردی اما، ما ترک غیبت نکردیم
در سایه‌ي خود نشستیم، با شعرهای شبانه
دست دعا را ندیدیم، از عشق صحبت نکردیم
فصل غزل بود و پرواز، فصل عبور از شب خاک
عشق آمد آوازمان داد، دردا! اجابت نکردیم
گفتند: «با کاروان‌ها، خوش بود معراج دل ها»
گفتند: «آیا شما هم...»، گفتیم: «فرصت نکردیم»
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
سبکبال و رها پرواز کردی 
از این جا تا خدا پرواز کردی
نشان در بی نشانی ها نهادی 
و نام خود به دست باد دادی
چه آرام و چه زیبا پر کشیدی
بگو با ما، بگو آخر چه دیدی
به ی ... او فاطم ...، آرام گشتی
شبیه م ... ادرت کمن... ام گشتی
فقط از تو همین مانده نشانی
فقط از تو پلاکی و استخوانی
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

برای شهیدانی که ناباورانه از مقابلمان عبور کردند. 
میان گریه ها و بادهای سرد
شناورم شبیه برگ های زرد
شنیده ام که چون بهار می رسی
بیا به شکل یک پرنده بازگرد
شکفته بغض های دیر سال من
میان لایه های شعر و زخم و درد
هنوز در خیال آن ستاره ام
که یک شب از مقابلم عبور کرد
بیا که با تو می رسد به اوج ها
دوباره شانه های این شکسته مرد
تو مثل آن پرنده ای که می بری
مرا به سمت لحظه های لاجورد
 

 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
به گوهر ناياب شلمچه محمد حامدي
يک نفر در پس ديواره‌ي پرچين مانده است
پيکري در وسط توده‌اي از مين مانده است
حرف‌هايي که براي من و تو مي‌گويند
قصه‌هايي است که از روز نخستين مانده است
چشم‌ها بس که دعا با لب باران کردند
دست‌ها منتظر لحظه‌ي آمين مانده است
اي شده قافله سالار سپاه خورشيد!
از تو و بدرقه‌ات اشک بلورين مانده است
باد حتي خبري از تو نياورد هنوز
به دل کوچه ما حسرت آذين مانده است
همدمي نيست مرا جز غزل و مشتي اشک
آن‌چه مانده است از آن خاطره‌ها، اين مانده است
صبح فردا همه‌ي اهل محل مي‌گويند
نامت، اي رفته! از اين کوچه! چه شيرين مانده است
 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
دریغم آید، به سبزدشت وصال بار سفر نبندم 
به سرخ رویی چو لاله داغ وفا به خون جگر نبندم 
دریغم آید، اگر نباشم، چو عاشقان طالب شهادت 
در این تجلیگه فضیلت، خیال هستی، به سر نبندم 
دریغم آید، چراغ لاله، به روی مژگان خود نگیرم
به وقت میلاد در دیده، اثر به آه سحر نبندم 
دریغم آید، اگر شبی را، ز دیده باران غم نبارم 
نهال کردار نارسا را، به لطف یزدان، ثمر نبندم 
اگر به شط سرشک خونین، غبار عصیان، زجان نشویم
به عشق دیدار روی جانان، چو پاکبازان، کمر نبندم 
شبی که عذر گناه خود را، به بال سیمرغ تو ببندم 
ز قاف رحمت، امید رأفت، به خلق دنیا، دگر نبندم 
اگر «پریشان» غبار جان را، به شبنم صبحدم نشویم 
چو غافلان بی خبر ز مستی، کمر به سوی خطر نبندم
 

تدوین 
 
 
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:43 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها