0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
شهر من ای شهر پیکر سوخته
باغ و بستانت سراسر سوخته
از سموم بادها بر دامنت
بید بُنهای تناور سوخته
خاطرات سبز تو دیری ست دیر
با شقایق های پرپر سوخته
روی دشت سینه خونین تو
سرو پژمرده، صنوبر سوخته
نغمه هایت در گلو خشکیده است
مثل پروازی که در پر سوخته
زنبق و یا و گل نسرین تو
در هجوم باد صرصر سوخته
ایستاده بر فراز شانه ات
نخل قد افراشته سر سوخته
در کنارت مادر از داغ پسر
خواهر از داغ برادر سوخته
سینه های آسمان ها از غمت
با هزاران مهر و اختر سوخته
در دل و در شانه و پهلوی تو
دشنه و شمشیر و خنجر سوخته
از فراق سینه سرخان شهید
اشک در چشم کبوتر سوخته
از ستم های تو ای شهر نجیب
غم مخور کز غم ستمگر سوخته
سبز می گردی در آغوش بهار
باز هم ای شهر پیکر سوخته
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
یاد یعنی یک تلنگر یک نگاه
یاد یعنی غصه و غم پیش از آه
شعر من یاد عزیزان من است
یاد فصل برگریزان من است
یاد آن شیخ شهید با صفا
آن محلاتی پاک و بی ریا
یاد آن شیخ دگر عبد خدا
میثمی آن میثم تمار ما
او سبکبال از پی معبود رفت
یک شبه صد ساله ره پیمود رفت
افسر دیگر یل باغیرتم
میرلشکر مرد مردان، همتم
عارفی وارسته سرداری دلیر
شب چو عابد روز مانند شیر
باز سرداری ز پا افتاده است
سر به پیمان شیهدان داده است
کاوه ای محمود نام از نسل شیر
لشکر خاص شهیدان را امیر
جبهه را کلهر صفای روح بود
کشتی اش را ناخدا چون نوح بود
او شهید است و شهیدان زنده اند
چون شهیدان دل ز دنیا کنده اند
یاد این پاکان چراغ راه ماست
در طریق عاشقی همراه ماست
کاش همراه شما بودم کنون
سر خوش دست وصال و غرق خون
یاد آرید ای مهمان زین مرغ زار
یک صبوحی در میان مرغزار
این چنین باشد وفای دوستان
من در این حبس شما در بوستان
این روا باشد که من در بند سخت
گه شما بر سبزه گاهی بر درخت
یاد یاران یار را میخون بود
خاصه کان لیلی و این مجنون بود
خرداد 1382
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
اي شهر خرم، شهر خون، شهر شهادت
وي مهد مردان دلير و با شجاعت
صدها دلاور مرد با ايمان در اين‌جا
داده است بر جانانه‌ي خود جان در اين‌جا
اين‌جا به خون عاشقان گرديده گلگون
صد لاله خفته بي‌صدا در بستر خون
در شهر خرم، شهر پاکان، شهر عشاق
بودم ز جان و دل به ديدار تو مشتاق
بوي جنان مي‌آيد از هر سو به سويم
اي عزت و شأن و شرف، اي آبرويم
من ديده‌ام در خون آتش بودنت را
من ديده‌ام صد زخم خونين تنت را
اي تربت پاکت جهان را مظهر عشق
وي توتياي ديدگان لشکر عشق
آواي حق از ناي پرخونت خروشيد
خون در دل دلدادگان چون باده جوشيد
با بال همت سوي تو پرواز کردند
تکبير عشق و عاشقي آغاز کردند
راندي ز خود تا جمله‌ي دلمردگان را
روح دگر آمد دل افسردگان را
تا پرچم خونين تو رنگين کمان شد
خرم به ذکر نام تو روح و روان شد
از کوچه و پس کوچه‌هايت گشته آغاز
آواي خرم گشتنت، اي شهر خون، باز
شادم چو «رنجي» زان که مهمان تو هستم
خرم از آنم، کز مي عشق تو مستم
شب‌ها به سنگرها دعاي عشق خواندند
در روز روشن دشمن از اين خانه راندند
سوي خدا چون مرغ عاشق پرگشودند
با ياد او از دل غبار غم زدودند
آخر تو را از دست دون آزاد کردند
ويرانه‌هايت را به خون، آباد کردند
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

ای شرف اولکه سی نین قله ده قاپلانی شهید 
عشق باغین به زه ین لاله نعمانی شهید 
اگمه دون باشووی سن دوشمان خونخواره، یاشا 
شرف و شان و وقارین اولان عنوانی شهید 
سن شجاعت باغی نی قانلا سوار دون بوسبب 
اولمیسان باغی میزین اولکه ده باغوانی شهید 
سنی یاندیر مادی نمرود دیانین یانقین اودو 
اولایبدیر نفسون گورنئجه شیطانی شهید 
سن شجاعت قالاسین آچمادا دونیا اویانیب 
یایموسان عالمه سن شهرت ایرانی شهید 
آچمیسان عرش علاوه ظفرین شهپری نی 
شهرتون گورنه دوتوب عالم امکانی شهید 
طایر روحون اوچوب گوریده انالحق چاغیرئر 
قالدریبسان گویه سن مکتب عرفانی شهید 
انبیاء گویده اوجالدیب سنه لای لای سسی نی 
به زیب تانری سنه ی عرشیده رضوانی شهید 
قان ده نیزینده قیزیل گول تکی باخما اوزوسن 
کفنونده گوروم آیت قرآنی شهید 
ایندی هاجردی سنی زمزمیلن غسل وئریر 
بوجوشان چشمه یوار پیکر آلقانی شهید 
سن رضا اولمامیسان ملک وطن ویران اولا 
ای شرف اولکه سی نین قله ده قاپلانی شهید

 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

گفتند « این خاک دیگر، سرو و وضو بر ندارد 
خورشید اینجا غریب است، اینجا دلاور ندارد » 
گفتند« خوبست، خوبست، در گوشه ای دفن سازیم 
این آسمان را، که بویِ، بالِ کبوتر ندارد» 
از سرخی شمعدانی، تعریف کردند، هرچند 
دیدند این باغ عاشق، از لاله بهتر ندارد 
بر شانه های خیابان، بردند یاران ما را 
بردند و بردند، انگار، این کوچه آخر ندارد 
یک آسمان ابر دارم، در سینه از سوگ گل ها 
یک شب بیاید ببیند، هر کس که باور ندارد 
شهری که گویند « شهرِ، خورشید » باشد، همین جاست 
شهری که « یوسف » در آنجا، ترس از برادر ندارد

 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
ای پلنگ قله های سرزمین شرف! ای شهید 
ای شهید : ای لاله ی سرخی که باغ های عاشقی را زینت داده ای:
پاینده بمان که در مقابل دشمن خونخوار، سر فرود نیاوردی،
شرف و وقار تو، عنوان بزرگ توست، ای شهید! 
باغ شجاعت را با خون آبیاری کردی
باغبان باغ سبز سرزمینمان شده ای
آتش افروخته ی نمرودیان تو را نسوزاند
ببین چگونه نفس تو شیطان را زمینگیر خدعه ی خود کرده است؟
وقتی باروی شجاعت را گشودی، جهان از خواب بیدار شد
آوازه ی ایران را چون تلالو خورشید، در جهان پرتوافکن شدی
شهپر پیروزی را بر فراز عرش گشودی
و آوازه ی تو جهان را فتح کرده است
پرنده ی روحت، در آسمان ها بال گشوده و فریاد اناالحق سر می دهد
مکتب شهادت را در آسمان ها ماندگار ساخته ای
پیامبران در آسمان ها برای تو لای لای می گویند
خداوند در عرش، برای تو بهشت را آذین بسته است
مانند گل سرخی در دریای خون شناور شده ای
و من در کفن تو، آیات قرآن را به تماشا ایستاده ام
اینک، هاجر، با آب زمزم، بدنت را غسل می دهد
و این چشمه ی جوشان، خون پیکرت را شستشو خواهد داد
تو رضا ندادی که ملک وطن، ویران شود
ای پلنگ قله های سرزمین شرف، ای شهید
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
شهید! سنگر چشمان بی قرار توام
شکسته شمع شب جمعه مزار توام
چگونه قصه چنین شد! چرا نفهمیدم
و دل اسیر زمین شد! چرا نفهمیدم
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
پيچيده صداي 
تو به گوش تاريخ
داغ تو گران است به دوش تايخ
خون تو شد آبروي عشق و ايمان
اي سرخ زبان سبزپوش تاريخ
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
السلام ای کربلای پنج ما
السلام ای کشتزار رنج ما
ای فرات ماهیان کربلا
السلام ای راهیان کربلا
دی بگیریم ای شهید ابن شهید
آمدیم از غربتستانی بعید
ما ز صحرایی که خون گشت آمدیم
ما ز قربانگاه سردشت آمدیم
شهر ما از حجله ی اکبر پُر است
از صدای ضجه ی اصغر پُر است
اصغر بغض پرستاران شده
اصغر در خواب بمباران شده
اصغر مخلوط آهن پاره ها
اصغر چسبیده بر دیوارها
اصغر رؤیت زدمپایی شده
اصغر از مو شناسایی شده
شهر ما از مشت و از نفرین پُر است
شهر ما از کاشی خونین پر است
از شقایق های قیچی تا کمر
لاله های سرخ مفقودالاثر
از قناری های لال، پر سفید
از کبوترهای « بنیاد شهید »
از صفیر مرغکان بی قرار
از صدای موج های انفجار
از حلول ماه بر انگشت ها
از طلوع اهتزاز مشت ها
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
زان شب که دلم رفت به مهماني عشق
سرمست شد از شراب عرفاني عشق
ديگر نرود به جز رهش راه دگر
سوگند به آيه‌هاي نوراني عشق
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
چو روح باد در اين دشت بي‌نشان مانده‌ست
دلي که بعدِ تو بر روي دستمان مانده‌ســـــت
غروب کردي و اينک به رنگِ رفتنِ توســــــــت
ترانه‌اي که به لب‌هاي اين و آن مانده‌ســـــت
به خنده خنده دلم را به خون کشيدنـــد، آه! 
چنان‌که تيغ هم انگشت بر دهان مانده‌ست
پس از تو در دل من – اين هنوزِ هـــــــر روزه
به يادگار تو، يک تکّه آسمان مانده‌ســـــــت
شکوه نام تو اين عشق! – اي شهيد غريب
هنوز هم که هنوز است، بر زبان مانده‌ست
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
رکعتی حماسه خواندم، یک غزل خطر سرودم 
باز با زبان آتش، داغ شعله ور سرودم
از جنون تیغ خوردم، زخم های ناگهان را
هر چه بیشتر شکستم، عاشقانه تر سرودم
در شبی به گل نشسته، تشنه ی سپیده بودم
با گلوی روشن خود، جرعه ای سحر سرودم
سهم من نشد پریدن، من ولی پریده ماندم
نقش آسمان کشیدم، بوی بال و پر سرودم
یک پرنده پر کشید و بغض غربتم ترک خورد
با زبان اشک و حسرت داغ تازه تر سرودم
جمع ماندن است و رفتن، پاره ی دلم خدایا
ماندم و به شوق رفتن، یک غزل سفر سرودم
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
تا شاهد عشق رو به جانان آورد
دل باخت و هديه دوست را جان آورد
يعني که شهيد حق به خلوتگه راز
افسانه‌ي عشق را به پايان آورد
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست
شکسته باد کسی کاین چنینمان می خواست
شما چقدر صبور و چقدر خشماگین
حضورتان چو تلافی صخره با دریاست
به استواری، معیار تازه بخشیدید
شما نه مثل دماوند، او به مثل شماست
بیا که از همه ی دشت ها سؤال کنیم:
کدام قله چنین سرفراز و پابرجاست
به یک کرامت آبی نگاه دوخته اید
کدام پنجره این گونه باز، سوی خداست؟
شما که اید؟ صفی از گرسنگی و غرور
که استقامت و خشم از نگاهتان پیداست
اگرچه باغچه ها را کسی لگد کرده است
ولی بهار فقط در تصرف گل هاست
تخلص غزلم چیست غیر نام شما
ز یمن نام شما خود زبان من گویاست
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
شبي در باد، فرياد تو گم شد
صداي آسمان زاد تو گم شد
کجا يعقوبِ چشمانم بگردد؟
اگر پيراهن ياد تو گم شد
 
 
 
 
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:43 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها