0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

آسمان شهید
نام شاعر: عبدالجبار کاکائی       

بر سینه های ستبر،بر شانه های رشید 
دیریست خیمه زدی، ای آسمان شهید
در خانه می شکفد، در کوچه می شکند
قلب شکسته ی تاک، بغض شکفته ی بید
تا از گلوی حرم، زخم عطش ندمد
بر دست و بازوی تو، یک باغ لاله دمید
زخم از ستاره فزون، اما در آتش و خون
دست بریده ی تو، کی کرد قطع امید
باب الحوائج ما، بسته ست راه دعا
ای اسم اعظم تو، بر قفل بسته کلید
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  7:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

آسمان پرواز
نام شاعر: پرویز عباسی داکانی       

لبریز از سرودی، سرشار از ستاره
ای شهر زاد خورشید، در این شب هزاره
چشمت غزلسرودی، از دفتر تجلی است
با واژه های آبی، سرشار استعاره
از عشق تو سرودن، نجوای هر شبم شد
در دست لحظه هایم، تسبیحی از ستاره
من بغض لحظه ها را، از چشم گریه دیدم
در کربلای زخمی، بر جسم پاره پاره
ناباورانه گفتیم، از آسمان و پرواز
او پر کشید و گم شد، در بهت یک اشاره
باغ ترانه بی تو، تبعیدی خزان است
آه ای بهار بالغ، گلخنده ای دوباره
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  7:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

آرزوی قشنگ
نام شاعر: مجتبی تونه ای       

می خواهم سبز بایستم 
چنان درختان
و سرخ بمیرم
چنان که شهیدان
آری 
چه سرگذشت قشنگی است
سبز، 
سرخ!
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  7:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آیین شهادت

آیین شهادت
نام شاعر: ابراهیم قنبرزاده پورپایه بستی       
تا خاکم در دست دشمن است
در رگانم خون جاری است
تا اسلحه در دستانم است
می جنگم
سربازی قدارم
مردی جنگجو
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آیه های آسمانی

آیه های آسمانی
نام شاعر: سیدابوالقاسم حسینی       

شعر اگر کلید بغض مانده در گلو نباشد 
پرنیان نقش و معنی هرچه هست کو نباشد 
شعر اگر نگوید این جا اشک و آه و خون چه کردند 
از شعور و شور و مردی ذره ای در او نباشد 
شعر اگر دمی نشیند زیر این رواق خونرنگ 
بی کران کهکشانش دیگر آرزو نباشد 
کودکی است شعر و دلخوش ساعتی به اسب چوبی 
گر تفنگ بر ندارد جنگ رو به رو نباشد 
تا سرای می پرستان ردپای زخم ما گیر 
در میان آن مضامین آیه های آسمانی ست 
هرکه را وضو نباشد اذن جستجو نباشد
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آینه داران ظفر

آینه داران ظفر
نام شاعر: محمود تاری       

تقدیم به آزادگان 
غنچه وا می شود از رؤیت لبخند شما 
گل شکوفا شود از چهره ی خرسند شما
از شب تیره جدایید، ولی از خورشید
نگسلد تا به ابد، رشته ی پیوند شما
این که شد پیرهن فتح و ظفر در برتان
اجر صبری است که فرمود، خداوند شما
پایمردان جهادید که در عرصه ی عشق
چشم تاریخ ندیده ست همانند شما
اسوه ی صبر و ثبات، آینه دار ظفرید
که عدو بود درین مرحله دربند شما
«یاسر» از تلخی هجران شما دم زد و گفت: 
آفرین بر نفس آبی اروند شما
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آه ای برادران...

آه ای برادران...
نام شاعر: محمدحسین حسنی شهرودی       

 


 
آه ای برادران که مهیای جاده اید
عزمی گران به کوله خود جای داده اید
داغ کدام گم شده را جار می زنید؟
ای نامه ها، چه پر گله و سر گشاده اید
مبهوتم از دوام سپرهای عشق تان
که این گونه در کشاکش سنگ ایستاده اید
آهسته تر که ما به شما اقتدا کنیم
ای تک سوارها که به ظاهر پیاده اید
ای بطن آفتاب حقیقت، سرایتان
ثابت شده ست روشن و خورشید زاده اید
در آسمان جلوه سبکبار می روید
دل را به خانه های زمین جا نهاده اید
نان و پنیر خشک شما آرزوی ماست
حسرت! قلندران! که چه با حال و ساده اید

 

جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آهنگ حماسه

آهنگ حماسه
نام شاعر: ندا عبدی       

در تو آواز می شود 
تنها، مهتاب
در اندیشه ی روی تو نیست
گاهی باغچه
در فصل نارنج
بر چشم های منتظر شبنم
تار می زند یاد تو را 
بر شانه های برهنه شهر
آهنگ حماسه ی تو می بارد
حتی بی خبرترین ترانه
در خلوت نگاه تو آواز می شود
بی درد نیست
وقتی که ساقه های سبز تو می خشکد
قلب من ترک برمی دارد
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آهسته، آهسته

آهسته، آهسته
نام شاعر: مهدی فرجی       
گل شد برآمد پیکرم آهسته آهسته 
انگار دارم می پرم آهسته آهسته
انگشترم، مُهرم، پلاکم، چفیه ام، عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک می روید
از خاک می روید سرم آهسته آهسته
جز نیمه ای از من نمی یابید، روزی سوخت
در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته
خوابیدم بر شانه ها و می برندم ... نه
تابوت را من می برم آهسته آهسته
آن پیرزن، این زن به چشمم آشنا هستند
دارم به جا می آورم آهسته آهسته

این خبر می ریخت
خواندم، پدر جای تو خالی است
از چشم های خواهرم آهسته آهسته
دیگر برای آستین بالا زدن دیر است
این را بگو با مادرم آهسته آهسته
 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

تو جاده های خلوت 
وقتی کَمه، محبت
دلا، همش غم داره
مثل غروب غربت
کبوتر قشنگم
ز بام ما بریده
مثل بابا که رفته
هیچ کی اونو ندیده
ابرای خیس بارون !
بیا زمین و تَر کن
دلم هوایی شده
باباجونو، خبر کن

جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

اي زلال جاري اروند
در رگ خونين خرمشهر
اي رها از بند
كركسان رفتند
كاكلي‌ها باز مي‌گردند
آي خرمشهر
كاكلي‌هاي تو در راه‌اند
خوشه‌هاي عشق در منقار
شرح هجران را
رو به سوي ساحل اروند مي‌آرند
آي شهر عشق
كاكلي‌هاي تو مي‌آيند و مي‌آييم
سنگ‌سنگ كوچه‌هايت را
برگ‌برگ نخل‌هاي ساحل اروند رودت را
با گلاب اشك مي‌شوييم
آي خرمشهر
كاكلي‌هاي تو مي‌آيند و مي‌آييم

جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

هنوز 
قطره های خونت
سربند سرخی است
نخل های بی سر را
و آغوش نخلستان
سرشار از استواریت
خیزآبه های کرخه
نامت را
بشکوه
بر پیشانی ساحل می کوبند
و ما هر روز
قاب می کنیم
یادواره ی مردانگیت را
در آیینه ی اشک و آه... 
 
 
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

بغضم شکست مثل دل بــــــاران
از وسعت شگفت غم بـــــــــاران
آخر میان بستر خون خفتنــــــــد
در گیر و دار حادثه بیـــــــــــداران
رفتند روی دار فــــــــــــراموشی
از سرزمین خاطره ســــــــرداران
وان سوز و ساز وگریه‌ي مستانه
گم شد میان خنده‌ي هشیــاران
ای سربلند حادثه‌ها، ای ســــرو
داغت شکست پشت سپیـداران
آیین ما حفاظت آیینه اســـــــــت
از سنگ‌های فتنه‌ي بـــــــدکاران
با سینه‌ای به وسعت یک جنـگل
صف بسته‌ایم پیش تبــــــــرداران
 
 
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

دیشب از چشمم بسیجی می چکید، 
از تمام شب «دوعیجی» می چکید
باز باران شهیدان بود و من، 
باز شب های «مریوان» بود و من،
دست هایم باز تا آهنج رفت،
تا غروب «کربلای پنج» رفت،
یادهای رفته دیشب هست شد،
شعرم از جامی اثیری مست شد
تا به اقیانوس های دوردست،
هم چنان رودی که می پیوست شد،
مثنوی در شیشه مجنون نشست،
آن قدر نوشید تا بدمست شد،
اولین مصرع چو بر کاغذ دوید،
آسمان در پیش رویم دست شد...
یک نفر از ژرفنای آب ها
آمد و با ساقی ام هم دست شد 
باز دیشب سینه ام بی تاب بود 
چشم هاتان را نگاهم قاب بود 
باز دیشب دیده، جیحون را گریست 
راز سبز عشق مجنون را گریست باز دیشب برکه ها دریا شدند 
عقده های ناگشوده وا شدند 
• خواب دیدم کربلا باریده بود 
بر تمام شب خدا باریده بود 
خواب دیدم مرگ هم ترسیده بود 
آسمان در چشم ها ترکیده بود 
مرگ آنجا سخت زیبا بود، حیف!
چون عروسانِ فریبا بود، حیف!
این چنین مطرود و بی حاصل نبود 
مرگ آنجا آخرین منزل نبود 
ای غریو توپ ها در بهت دشت 
آه ای اروند! ای «والفجر هشت!»
در هوا این عطر باروت است باز 
روی دوش شهر، تابوت است باز 
باز فرهادم، بگو تدبیر چیست؟ 
پای این البرز هم زنجیر کیست؟ 
پشت این لبخندها اندوه ماند 
بارش باران ما انبوه ماند 
همچنان پروانه ها رفتید، آه!
بر دل ما داغ تان چون کوه ماند!
یادها تا صبح زاری می کنند 
واژه هایم بی قراری می کنند 
خواب دیدم سایه ای جان می گرفت 
یک نفر در خویش پایان می گرفت 

ای سواران بلندای سهیل!
شوکران نوشان «گردان کمیل!»
ای سپاه رفته تا «بدر» و «حنین!»
خیل مختاران! لثارات الحسین!
ای نگاه آسمان همراه تان 
ای امام عصر خاطرخواه تان 
ای در آتش سوخته! پرهای من!
ای بسیجی ها! برادرهای من!
ای بسیجی ها، چه تنها مانده اید!
از گروه عاشقان جا مانده اید 
ای بسیجی ها! زمان را باد برد
آرزوهای نهان را باد برد
شور حال و جان سپردن هم نماند 
بخت حتّی خوب مردن هم نماند 
غرق در مانداب لنگرها شدیم
غافل از جادوی سنگرها شدیم 
از غریو موج ها غافل شدیم 
غرق در آرامش ساحل شدیم 
فصل سرخ بی قراری ها گذشت 
فرصت چابک سواری ها گذشت 
فرصت از اشک و از خون تر شدن 
از زمستان نیز عریان تر شدن 
فرصت در خُم نشستن، م‍ُل شدن 
در دهان داغ آتش، گل شدن
• 
یاد باد آن آرزوهای نجیب
یاد باد آن فصل، آن فصل عجیب
اینک اما فصل تنها ماندن است
فصل تصنیف دریغا خواندن است
اینک اما غربتم عریان شده است
حاصل آغازها پایان شده است 
اینک این ماییم، عریان و علیل 
دستمان کوتاه و خرما بر نخیل 

روی لبخندم صدایی گم شده است 
پشت رؤیایم هوایی گم شده است 
چشم هایم محو در بال کسی ست 
در خیابان ها به دنبال کسی ست 
نخل های سر جدا، یادش به خیر!
ای بسیجی ها! خدا، یادش به خیر!
فصل سرخ بی قراری ها گذشت 
فرصت شب زنده داری ها گذشت 

این قلم امشب کفن پوشیده است 
آرزوها را به تن پوشیده است 
واژه هایم را هدایت می کند 
از جدایی ها شکایت می کند 
«مقتل» آن شب غرق نور ماه بود 
غرق در باران «روح الله» بود 
جام را با او زدید و گم شدید 
پای شب هوهو زدید و گم شدید 
• بازگردید ای کفن پوشان پاک!
غرق شد این نسل در امواج خاک
باز باران خزان پوشان زرد 
باز توفان کفن پوشان درد 
باز در من بادها آشفته اند 
لحظه هایم را به شب آغشته اند 
آمدیم و قاف ها در قید ماند 
قلب ما در «پاسگاه زید» ماند 
طالب فرهادها جز کوه نیست 
مرهم این زخم جز اندوه نیست 
عقده ها رفتند و علت مانده است 
در گلویم «حاج همت» مانده است
زخمی ام اما نمک حق من است 
درد دارم نی لبک حق من است 

پیش از این ها آسمان گل پوش بود
پیش از این ها یار در آغوش بود
اینک اما عده ای آتش شدند 
بعد کوچ کوه ها آرش شدند 

بعضی از آن ها که خون نوشیده اند
ارث جنگ عشق را پوشیده اند
عده ای «ح‍ُسن القضا» را دیده اند
عده ای را بنزها بلعیده اند
بزدلانی کز هراس ابتر شدند
از بسیجی ها بسیجی تر شدند
آی، بی جان ها! دلم را بشنوید
اندکی از حاصلم را بشنوید
تو چه می دانی تگرگ و برگ را
غرق خون خویش، رقص مرگ را
تو چه می دانی که رمل و ماسه چیست
بین ابروها رد قناصه چیست 
تو چه می دانی سقوط « پاوه» را 
«باکری» را «باقری» را «کاوه» را 
هیچ می دانی «مریوان» چیست؟ هان!
هیچ می دانی که «چمران» کیست؟ هان!
هیچ می دانی بسیجی سر جداست؟
هیچ می دانی «دوعیجی» در کجاست؟ 
این صدای بوستانی پرپر است
این زبان سرخ نسلی بی سر است
تو چه می دانی که جای ما کجاست
تو چه می دانی خدای ما کجاست 
با همان هایم که در دین غش زدند 
ریشة اسلام را آتش زدند 
با همان ها کز هوس آویختند 
زهر در جام خمینی ریختند 
پای خندق ها اُحد را ساختند 
خون فروشی کرده خود را ساختند 
باش تا یادی از آن دیرین کنیم 
تلخِ آن ابریق را شیرین کنیم
با خمینی جلوه ما دیگر است
او هزاران روح در یک پیکر است 
ما ز شور عاشقی آکنده ایم 
ما به گرمای خمینی زنده ایم 
گر چه در رنجیم، در بندیم ما 
زیر پای او دماوندیم ما 
سینه پر آهیم، اما آهنیم 
نسل یوسف های بی پیراهنیم 
ما از این بحریم، پاروها کجاست؟
این نشان! پس نوش داروها کجاست؟
ای بسیجی ها زمان را باد برد!
تیشه ها را آخرین فرهاد برد 
من غرور آخرین پروانه ام 
با تمام دردها هم خانه ام 
ای عبور لحظه ها دیگر شوید!
ای تمام نخل ها بی سر شوید!
ای غروب خاک را آموخته! 
چفیه ها! ای چفیه های سوخته!
ای زمین، ای رمل ها، ای ماسه ها
ای تگرگِ تق تقِ قناصه ها 
جمعی از ما بارها سر داده ایم 
عده ای از ما برادر داده ایم 
ما از آتش پاره ها پر ساختیم 
در دهان مرگ سنگر ساختیم 
زنده های کمتر از مردار ها! 
با شما هستم، غنیمت خوارها! 
بذر هفتاد و دو آفت در شما 
بردگان سکه! لعنت بر شما 
باز دنیا کاسه خمر شماست 
باز هم شیطان اولی الامر شماست 
با همان هایم که بعد از آن ولی 
شوکران کردند در کام علی 
باز آیا استخوانی در گلوست؟ 
باز آیا خار در چشمان اوست؟ 
ای شکوه رفته امشب بازگرد! 
این سکوت مرده را در هم نورد 
از نسیم شادی یاران بگو! 
از «شکست حصر آبادان» بگو! 
از شکستن از گسستن از یقین
از شکوه فتح در «فتح المبین» 
از «شلمچه»، «فاو» از «بستان» بگو 
ای شکوه رفته! از «مهران» بگو! 
از همان هایی که سر بر در زدند 
روی فرش خون خود پرپر زدند 
شب شکاران سحراندوخته 
از پرستوهای در خود سوخته 
زان همه گل ها که می بردی بگو!
از «بقایی» از «بروجردی» بگو!
پهلوانانی که سهرابی شدند 
از پلنگانی که مهتابی شدند 
ای جماعت! جنگ یک آیینه است 
هفته تاریخ را آدینه است 
لحظه ای از این همیشه بگذرید 
اندر این آیینه خود را بنگرید 

ابتدا احساس هامان تُرد بود
ابتدا اندوه هامان خرد بود 
رفته رفته خنده ها زاری شدند 
زخم هامان کم کمک کاری شدند 

ای شهیدان! دردها برگشته اند
روزهامان را به شب آغشته اند
فصل هامان گونه ای دیگر شدند 
چشم هامان مست و جادوگر شدند 
روح هامان سخت و تن آلوده اند 
آسمان هامان لجن آلوده اند 
هفته ها در هفته ها گم می شوند 
وهم ها فردای مردم می شوند...
فانیان وادی بی سنگری!
تیغ های مانده در آهنگری 
حاصل آن ماجراها حیرت است؟ 
میوه فرهنگ جبهه عشرت است؟ 
حاصل آغازها پایان شده است؟ 
میوه فرهنگ جبهه نان شده است؟ 
زخمی ام، اما نمک... بی فایده است 
درد دارم، نی لبک... بی فایده است 
عاقبت آب از سر نوحم گذشت 
لشکر چنگیز از روحم گذشت 
جان من پوسید در شب غاره ها 
آه ای خمپاره ها، خمپاره ها! 

جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

بشوييــــــــد در شعله‌ها پيکــــــرم را
به دريا سپاريد خاکسـتـــــــــــــــرم را
بياييـــــــــــــــد بالاي داري گذاريــــــد
طنـــــــابي که بالا بگيرد ســــــــرم را
سري را که سرباز تن شد نخواهـــــم
و عقلي که افزود دردِ ســــــــــــــرم را
بياييد امشب که حيران خويـــــــــشم
ببينيـد آيينـــــــــــــه‌ي بـــــــــــــاورم را
بريزيد خون دلـــــــــم را به ســـــــــاغر
بنوشيد مستانه‌ شعـر تــــــــــــــــرم را
مرا شبنمي عشق کافي است تا مـن
فشانم تمـــــــام دل پــــــــرپـــــــــرم را
به بي‌رنگي رنگ بخشيـــــــــــده خـادم
خزاني که پژمـــــــــــــــــرده نيلوفـرم را
 
 
جمعه 3 اردیبهشت 1395  3:45 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها