0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
باز امشب دفتر من پاره پاره 
باز امشب شعر من شد نیمه کاره
باز امشب با تو خلوت می کنم من
یک نگاهی بر وصیت نامه می کنم من
زخم کهنه در دلم سر باز کرد
اشک در من قصه ها آغاز کرد
جانمازم بوی باران دارد امشب
از دلم باران غم می بازد امشب
باز فسوس من و اشک بردار
گریه ها و غربت پنهان مادر
باز امشب دفتر من پاره پاره
باز امشب شعر من شد نیمه کاره 
 
 
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
برای آنان که سرخ رفتند و سبز ماندند...
نوشيد جام آتش و خاکستري نداشت
زخمي‌ترين ستاره که همسنگري نداشت
مي‌رفت سمت آبي سجاده‌هاي سرخ
تنهاترين پرنده که بال و پري نداشت
مردي که دست فاصله‌ها را به هم رساند
جز چشم ناشکيب جنون، ساغري نداشت
غير از نگاه تشنه‌ي ديدار آخرين
با زخم‌هاي خون سخن ديگري نداشت
انگار يادگار سحرزاد لحظه‌ها
در قاب خاطرات زمان، پيکري نداشت
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
آه ای حکایت همیشه سرخ
ای صبور سنگین
دیروز نزد مادر
روایت چفیه های سرخ و خاموش را
می خواندم
و امروز
برایت ای قاصدک غریب! 
کنار پنجره های ناشناس شهر
نشانی از سپید کبوتران بی گناه را آورده اند
آه ای هم نژاد سبکبال
ای چشم های اشک آلودِ تا هنوز
من مانده ام که باید
روی نخل های مسلول شهر
نام تو را بنویسم
یا نام دشنه را؟
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
در هیأت ستارة داور
قفسی از سیم خاردار
ساخته اند و در میان آن
کبوتر سپیدی را که خوشه زیتون
به منقار داشت
زندانی کردند!
زین پس.... هر ساله جایزه صلح نوبل را
به خفاشی می دهند 
که موشک به دندان دارد
و از بالهایش
آتش می بارد
مبارکشان باد
1367 فسا 
 
 
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
لبخند که مي‌زني
يک آسمان پرنده‌ي عاشق
در گودي گونه‌هايت گم مي شود
شب 
ترانه‌ي چشم‌هايت را به جنگل و باران
مي‌بخشد
شايد
پرنده‌اي عاشق
در دور دست تنهايي
زلال تبسم‌هايت را
زمزمه کند
 
 
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
گفتند: که تا صبح فقط يک راه است
با عشق فقط فاصله‌ها کوتاه است
هرچند که رفتند، ولي بعد از آن
هر قطعه‌ي اين خاک، زيارتگاه است
 
 
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

 
گردباد باش، باد باش و گرد 
خاک ناامید، باز هم بگرد
لای بوته ها، خفته یک شهید
کوه بود، کوه، مرد بود، مرد
زخم سینه اش دشنه بود و زهر
زخمهای سرخ، زخمهای زرد
آفتاب بود، سایه شد ولی
سایه ات کجاست؟ ای همنبرد ! 
دست شاخه های بی شکوفه است
آه از این هوا، این هوای سرد
گردباش، بادباش و گرد
گرچه خسته ای باز هم بگرد
 
 
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

شهادت....

این سیر روحانیست ، پَر معنا ندارد
در این تقرب دردِ سر معنا ندارد

عابد شهید است و ولا شهد الشهودش
عند الشِکرَ را سیم و زر معنا ندارد

جنت نشین آتش عشق خدا را
باید بسوزانی .... شرر معنا دارد

آنجا که بنده بند یک "کنُ" گشته دیگر
وحدانیت دارد، نفر معنا ندارد

از هشت نقطه حلِ در مفهوم ذات است
کردن ورا زیر و زبَر معنا ندارد

در باز بوده از ازل ، نگشوده کس باب
اصلا در این دلخانه ، دَر معنا ندارد

از خود نگو ای بنده گو از خویشِ بی خود
"من من " که در این دور و بر معنا ندارد

عند العمل باشی اگر در ذکر رَبّت
دیگر شب و عصر و سحر معنا ندارد

والعصر ، الآن ، انّ الانسان لفی خسر
تقوا اگر داری، ضرر معنا ندارد

تنها ره لا یمکنش راه فرار است
پس بنده شو "اینَ المَفر" معنا ندارد

جعفر ابوالفتحی

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

پیغمبر اکرم آنکه فخر امم است

فرمود معلم چو پدر محترم است

ای آنکه به من درس محبت دادی

لب های تو را طلا بگیرند کم است

 

سید رضا موید

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

لبی گشود و شراب طهور جاری شد

سکوت کرد وغمی سوت و کور جاری شد

کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست

کسی که  در نَفسَش، نفخِ صور  جاری شد!

مبارز است و معلم...مفسّر است و شهید...

مطهری که در او رودِ نور جاری شد

نه هرکه زنده فقط،در فراقِ او جان داد

که جان،دوباره از اهلِ قبور جاری شد!

و قطره قطره ی دریا و رودها خشکید

و اشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد

**

چه سخت میشود از نو،میان ما برسد

کسی در آینه ی تو،میان ما برسد

کسی که پاره ای از جانِ آسمان باشد

چو رود،جاری و چون بحر،بی کران باشد

برای راهِ تو،پشت و پناه باید بود

قدم قدم قلمت را سپاه باید بود

هنوز هم کسی آیینه وار چون تو نزیست!

چقدر جای صدای بصیرتت خالیست!

***

امام خمینی ره:مطهری پاره ی تن من است

 

عارفه دهقانی

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

عمری همه جا کنار آقا بودی

دلداده و بیقرار آقا بودی

این بادهء ناب نوش جان تو حسن

ازبسکه تو جان نثار آقا بودی

 

قاسم نعمتی

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

می پَرَد جبرئیلِ دل امشب،به هوایِ مدافعان حرم

خواهم امشب سخن بگویم از،ماجرایِ مدافعان حرم

وقتی از خانه راه افتادند،پُشتِ پا بر هرآنچه هست زدند

بویِ ذبحِ عظیم می آید،از مِنایِ مدافعانِ حرم

رویِ فرزندِخویش بوسیدند،با همان بوسه دل ز او کَندند

اولیاء خدا شدند همه،شهدایِ مدافعانِ حرم

تا شنیدند در خطر افتاد،حرمِ عمۀ امام زمان

جلوه هایی ز غیرت عباس ،شد وفایِ مدافعان حرم

بسکه با پیکری به خون غلطان،سینه زن ها به خاک افتادند

نامِ سوریه شد میانِ ما،کربلایِ مدافعان حرم

زینبیه حلب دمشق حِماء ،هرقدم جایِ پایِ زهرا شد

مادر آمد خودش تشکر کرد،از صفایِ مدافعان حرم

چه پدرها که بی پسر شده اند،چه پسرها که بی پدر شده اند

چه کمرها که خم شد این ایام،در عزایِ مدافعان حرم

همسرانی جوان سیه پوشند،خانه هاشان بدون مَرد شده

همۀ دلخوشی شان شده است،عکس هایِ مدافعان حرم

مثل ارباب عده ای تنشان ،غرقِ خون روی خاک جا مانده

در دیار ِ غریب، ،ای جانم بفدایِ مدافعان ِ حرم

این همه خون بخاک میریزد،تا که خِشتی زصحن کم نشود

در امان بودنِ حرم همه دم،شد دعایِ مدافعانِ حرم

خودِ زینب چقدر سیلی خورد،مثل زهرا به زیر پا افتاد

مادر و دخترند در عالم ،مقتدایِ مدافعانِ حرم

مادری پشت در سپر گشت ودختری بین گودیِ گودال

کوچه و قتلگاه شد هرشب ،روضه هایِ مدافعان ِ حرم

ماقسم خورده ایم وتا آخر،پایِ آقای خویش می مانیم

میگزاریم پای غیرت بر ،جایِ پایِ مدافعانِ حرم

کاش قسمت شود که آخرِکار،بار ما را هم از کرم بِخَرند

نام ماهم اضافه گردد بر ،انتهایِ مدافعانِ حرم

 

قاسم نعمتی

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

تقدیم به شهدای مدافع حرم
برای شهید جهاد مغنیه

میان صحن حرم ها به روی هر کاشی
به اشک دیده نوشتم ، جهاد... داداشی...
چه می شود گل نازم برادرم باشی
که شب به شب بکشم از مه تو نقاشی

جهاد، رفتی و من بی تو بی صفا ماندم
ببین ز قافله ی عشق، باز جا ماندم

 

ببین به کعبه ی چشم تو مات و مبهوتم
همیشه در پی آن نور روی دلجوتم
دعا نما تو مرا چون که من دعاگوتم
کبوترم که ز عشق تو جلد بیروتم

جهاد، رفتی و من بی تو بی صفا ماندم
ببین ز قافله ی عشق، باز جا ماندم

میان سینه ی دلخسته ام بهانه ی توست
به روی شانه ی من رد تازیانه ی توست
بر این دلی که فقط مملو از ترانه ی توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست

جهاد، رفتی و من بی تو بی صفا ماندم
ببین ز قافله ی عشق، باز جا ماندم

جهاد ، بضعه ی من روح پیکرم ، عشقم
جهاد، هستی قلبم ، برادرم، عشقم
جهاد، من چه بگویم؟ کسی نمی فهمد
که هر دقیقه تو هستی تو در برم عشقم

جهاد، رفتی و من بی تو بی صفا ماندم
ببین ز قافله ی عشق، باز جا ماندم

جعفر ابوالفتحی

 

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

یک نفر با خون خود در فکر حفظ سنگر است 

یک نفر با علم خود در حال حفظ منبر است

نیست فرقی بین موشک با قلم وقتی هدف 

پاسداری از نظام و انقلاب و کشور است

از دمشق و سامرا تا شام تا کرب و بلا    

کل دنیا زیر پای بچه های حیدر است

وعده ی ان تنصروالله خدا را دیده ایم     

در نگاه رهبری که فکر فتح خیبر است

رهبری که همچو روح الله از نسل علی ست   

رهبری که یادگار لاله های پرپر است

رهبری که میوزد بوی خمینی از تنش         

رهبری که خار چشم دشمنان ابتر است

ما نمیترسیم از نیرنگ و تزویر خواص   

رهبر ما دیده بان فتنه های "اکبر" است

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس

سلام راوی مجنون، سلام راوی خون

نگاه کن! که نگاهت غزل غزل مضمون

تو در مسیر خدا در میان خوف و رجا

نشسته روی لبانت تبسمی محزون

به اعتقاد تو سیاره رنج می خواهد

جهان چه فایده لبریز باشد از قارون

جهان برای تو زندان، برای تو انگور

جهان دسیسهء هارون و نقشهء مأمون

درون من برهوتی است از حقیقت دور

از این سراب مجازی مرا ببر بیرون

چگونه طاقت ماندن؟ مرا ببر با خود

از این زمانه به فردای دیگری، اکنون

نگاه کن! که نگاهت روایت فتح است

سپاه چشم تو کرده است فکه را مجنون

 

سید حمید رضا برقعی

 
 
شنبه 18 اردیبهشت 1395  12:34 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها