موشک هوا به سطح یا موشک هوا به زمین، موشکی است که برای شلیک از روی هواگردها (بمبافکنها، هواگردهای آفندی، جنگندهها و…) در حمله به اهداف سطح (چه روی زمین و چه روی دریا و یا هردو) و سلاحهای تاکتیکی و نابودکردن نیروها هدفهای زمینی مانند انبار اسلحه و مخازن کشتیها و فرودگاهها بکار میرود.
مشکلات پرتابی این موشکها مانند موشک هوابههوا است و برد آنان از چند کیلومتر تا چند صد کیلومتر متفاوت است. برای شلیک انواع کوتاهبرد این موشکها به سبب سبکی، نگهدارنده دائمی در هواگرد نصب شده اما در انواع دوربرد از نگهدارنده جداشونده استفاده میشود. دقت زیادی هنگام نصب این موشکها بر روی هواپیما لازم است تا ویژگیهای عملکردی هواپیما تنزل زیادی نکند. اگر برد قابل توجهی برای موشک مورد نظر باشد، چند مرحلهای کردن موشک هم سودمند است.
مانورپذیری موشکهای هوابهسطح به سبب سرعت پایین آنان خیلی کمتر از موشکهای هوابههوا است و البته چون این موشکها را علیه هدفهای زمینی بکار میگیرند که طبیعتا ثابت بوده یا سرعت کمی دارند، به توانایی مانوری کمتری هم نیاز دارند.
تفاوت موشکهای هوابهسطح از بمبهای هدایتشونده داشتن یک سامانهٔ نیروی محرکه در موشکها و فقدان چنین سامانهای در بمبهاست. این سامانه در اغلب موشکهای هوابهسطح موتور راکت است. موتور جت هم در موشکهای کروز هوابهسطح استفاده میشود که معمولا برد بسیار بالاتری از موشکهای دیگر دارند. همچنین برخی از موشکهای ساخت شوروی سابق از موتورهای رمجت بهره میگیرند که به آنان سرعت و برد بالایی میدهد.
روشهای متنوعی برای هدایت موشکهای هوابهسطح وجود دارد. هدایت لیزری، هدایت مادون قرمز، هدایت نوری، هدایت راداری، هدایت چشمی و علامتهای جیپیاس از جمله انواع هدایت موشکی است که انتخاب نوع هدایت مناسب معمولا بستگی به نوع هدفشان دارد؛ برای نمونه موشکهای هدایت راداری برای هدف قرار دادن کشتیها مناسب هستند اما برای اهداف زمینی کارایی چندانی ندارند.
بیشتر موشکهای هوابهسطح هم توانایی حمله به کشتیها و هم توانایی حمله به اهداف زمینی را دارند گرچه معمولا با توجه به نوع طراحی و مشخصات خود برای یکی از این ماموریتها مناسبتر هستند.
مهمترین مزیت موشکهای هوا به سطح نسبت به سایر موشکها
مهمترین مزیت این موشک نسبت به انواع دیگر مهماتی که هواگردها قادر به استفاده از آنها هستند این است که این موشکها را میتوان از فاصله قابل توجهی شلیک کرد و به این ترتیب از رویارویی با پدافند هوایی فشردهای که معمولا در نزدیکی هدف قرار دارد، اجتناب کرد بیشتر موشکهای هوابهسطح امروزی از ویژگی شلیک و بعد هیچ برخوردار هستند. این یعنی هواگرد پرتابگر موشک پس از شلیک لازم نیست کاری برای هدایت موشک انجام دهد و میتواند بلافاصله به جای امنی برود. برخی از این موشکها به اندازهای بلند برد هستند که میتوان آنان را به سمت بالا شلیک کرد. این موشکها (که یا موشک کروز هستند و یا موشک ضد کشتی) باید توانایی پیدا کردن هدف را بصورت مستقل داشته باشند.
موشک هوا به زمین بریمستون؛ شلیک کن و فراموش کن
شلیک کن و بعد فراموش کن (FIRE AND FORGET) به موشکهایی گفته میشود که بعد از شلیک، در هدفیابی، دیگر نیازی به راهنمایی شخص یا دستگاهی دیگر (مثلا از طریق هدایت سیمی یا روشنسازی هدف) نداشته و لازم نیست تا پرتابکننده آنها خود را در یک خط مستقیم با هدف نگه دارد، بلکه تمام مراحل هدفیابی پس از شلیک توسط خود موشک انجام میشود.
در سیستم هدفگیری «شلیک کن و بعد فراموش کن» فقط کافیست اطلاعات کلی هدف قبل از شلیک در حافظه موشک برنامهریزی شوند. این اطلاعات شامل نشانهگیری به سوی هدف، اندازهگیریهای راداری (از جمله شتاب هدف) و تصویر مادون قرمز (حرارتی) هدف میشود. بعد از شلیک موشک سامانه هدایتی موشک با استفاده از گردشبینها (ژیروسکوپ)، شتابسنجها، جیپیاس، رادار داخلی خود و دید حرارتی (مادون قرمز) خود به سوی هدف میرود. هر موشکی که از یکی از امکانات بالا برای راهیابی بهره بگیرد موشکی با قابلیت شلیک کن و فراموش کن شناخته میشود.
در میان دهه ۱۹۸۰ ارتش انگلستان خواهان موشک ضد تانک هدایتشونده ای بود که بتوان آن را از جتهای نیروی هوایی شلیک کرد؛ ولی با پایان جنگ سرد این برنامه متوقف شد. بعد از جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ انگلستان به فقدان یک موشک هدایتشونده ضد تانک پی برد و دوباره برای طراحی موشک جدید ضد تانک به کمپانیهای مختلف فشار آورد. کمپانی مارکونی انگلستان تصمیم به تغییر موشک هلفایر و تجهیز آن به سامانه میلی موجی برای این نقش شد. در همان زمان امریکا برای پرتاب هلفایر از لانگ بو آپاچی در حال تغییر هلفایر برای پذیرش هدایت موج میلی متری بودند؛ ولی در انگلستان برای این کار مشکلاتی پیش آمد.
هلفایر برای پرتاب از بالگرد طراحی شده بود و برای پرتاب از جنگنده تغیراتی زیادی باید روی آن انجام میشد. از این رو تصمیم به طراحی موشک جدیدی گرفته شد. توسعه موشک تا سال ۲۰۰۱ به پایان رسید و تستهای آن آغاز شد و از سال ۲۰۰۸ رسما وارد خط تولید گردید. بریمستون موشکی است هوا پرتاب که دارای همان بدنه هلفایر است؛ اما با بالچههای متفاوت و پیشرانه و کلاهک قدرتمندتر . موشک دارای چهار بالچه کوچک تعادل در جلو و چهار بالچه هدایت در عقب با بخشهای متحرک است.
بریمستون توان شلیک کن و فراموش کن است. موشک دارای سامانه هدایت میلی موجی ۹۴ گیگاهرتزی است. روش کار در این موشک این چنین است که این موشک به سمت هدف توسط افسر پرتاب شلیک میشود. این موشک بر فراز هدف پرواز میکند و رادار خود را روی زمین میتاباند. رادار این موشک امواج موج میلیمتری را به زمین میتاباند و طول موجهای بازگشتی را بررسی میکند؛ در این زمان طول موج بازگشتی از زمین در حدود ۵۰ میکرون است و برنامه رادارموشک از این پژواکها صرف نظر میکند، اما هنگامی که در محدوده دید رادار تانکی قرار گیرد این طول موج تغییر میکند و رادار موشک با بررسی تصویر این طول موج متفاوت؛ آن را با تصاویر موجود در حافظه خود تطبیق میدهد که در صورتی که مشایه زره پوش باشد به سمت آن شیرجه میزند و اگر نه به مسیر خود تا یافتن هدف ادامه میدهد.
مشخصات
وزن: ۴۸٫۵ کیلوگرم
طول: ۱٫۸ متر
قطر: ۱۶۸م م
سرعت:۴۵۰ متر بر ثانیه
برد: ۲۰ تا ۶۰ کیلومتر بسته به مدل در صورت پرتاب از هواپیما
هدایت: رادار میلی موجی و در برخی مدلهای با هدایت لیزری ترکیب شده است
دقت: یک متر
کلاهک: ۶٫۵ کیلوگرمی کلاهک خرج گود دو مرحله ای
از ویژگیهای بریمستون این است که میتوان محل هدف را برای موشک مشخص کرد و یا موشک را بدون مشخص کردن محل هدف به طرف منطقهای که خودروهای زرهی در آنجا هستند آتش کرد تا خود موشک اهداف را کسب و با آن درگیر شود. همچنین میتوان چندین موشک را شلیک کرد و آنها با یک خط ارتباط داده هدف را کسب و بین هم تقسیم میکنند. از این رو دو موشک به یک هدف حمله نمیکنند.
این موشک دارای برد ۲۰ کیلومتر در صورت پرتاب از هواپیما با هدایت میلی موجی است؛ ولی در صورت شلیک از بالگرد برد به ۱۲ کیلومتر کاهش مییاید. موشک دارای وزن ۴۹ کیلوگرم است و کلاهک آن دارای ۶٫۵ کیلوگرم مواد منفجره با خرج پشت سر هم است که برای مقابله با تانکهای مجهز به زره واکنش دهنده توسعه یافته است. خرج اصلی خرج ضد زره یا همان خرج گود است. از آنجا که بریمستون در نسخه اولیه با هدایت میلی موجی تنها توان درگیری با زرهپوشها شامل تانک و نفربر توپ خانه و کامیون را داشت، در نسخه بعدی که Dual-Mode Brimstone نام داشت دارای سامانه هدایت میلی موجی در کنار سامانه هدایت لیزری بود تا بتوان آن را برضد هر هدفی شلیک کرد.
نسخه بعدی این موشک بریمستون 2 است که برد بیشتری دارد. توان تعقیب اهداف با سرعت ۱۱۲ کیلومتر بر ساعت از ویژگیهای بریمستون 2 است. این عدد در نسخه قبلی حدود ۶۰ کیلومتر بر ساعت بود. همچنین برد آن سه برابر شده و در صورت پرتاب از هواپیما به ۶۰ کیلومتر نیز میرسد و در صورت پرتاب از بالگرد ۴۰ کیلومتر است.
هدایت میلی موجی بستر بسیار عالی برای درگیر در سطح دریا از جمله با قایقهای تندرو است. میتوان این موشک را به راحتی به طرف قایقهای تندرو شلیک کرد و دست به شکار آنها زد، ولی موشک بریمستون دارای نسخه در حال توسعه دریایی نیز است که Brimstone Sea Spear نام دارد و برای پرتاب از شناورهای کوچک و بزرگ طراحی شده است. در مرحله تست؛ این موشک توانست یک کشتی ۱۵ متری را درحالی که با سرعت ۲۰ گره دریایی حرکت میکرد را نابود کند.
تورنادو هماکنون اصلیترین حمل کننده این موشک است، ولی قبل از خروج از خدمت هارییر جی ار ۹، این هواپیما نیز این موشک را حمل میکرد. یورفایتر و در آینده پهباد ام کیو ۹ و همچنین اف ۳۵ از دیگر کاربران این موشک خواهند بود. کمپانی ام بی دی ای که هماکنون مسئولیت توسعه بریمستون را دارد بر روی نسخهای از این موشک با برد ۱۰۰ کیلومتر و هدایت میلی موجی در کنار جی پی اس استفاده می کند که دارای برد صد کیلومتر است و از دهلیز داخلی شلیک می شود.
مشتریان بریمستون
Brimstone اولین بار در افغانستان در سال ۲۰۰۸ به کار رفت؛ ولی بعدها به موفقیت بالایی برضد زره پوش های ارتش لیبی در جریان جنگ این کشور استفاده شد. بریمستون به غیر از ارتش انگلستان در عربستان نیز به خدمت گرفته شده است. این موشک قرار است در آینده بر روی تایفونهای عربستانی نصب شود. همچنین فرانسه نیز نظری به این موشک دارد و نیروی دریایی آمریکا برای نصب بریمستون روی جنگنده اف۱۸ و ارتش هند برای نصب روی سوخو۳۰ خود در حال بررسی این موشک هستند
بریمستون موشکی بسیار موفق است. درمقایسه آن با سایر موشکها 3 برابر موثرتر از ماوریک و 7 برابر موثرتر از بمب خوشهای بی ال ۷۵۵ است. با وجود اینکه موفقیت این موشک را 90% ارزیابی کردند؛ ولی میران موفقیت واقعی در لیبی بالا ۹۶% بوده است.