شبهه بی گناهی معاویه در جنایات و گناهان یزید

در پاسخ به این شبهه باید گفت:
اولا اینکه می گویند علمای شیعه قائلند گناه يزيد در پرونده اعمال معاويه ثبت مي شود زيرا معاويه يزيد را به عنوان خليفه انتخاب كرده است... و این را با رفتار امیر مومنان قیاس می کنند باید گفت این کار وهابیون قیاس است و قیاس در مذهب منحرف آنان جایز است اما در مذهب ناب تشیع باطل است.
ثانیا معاویه با علم به خباثت و پلیدی یزید وی را به عنوان خلیفه مسلمین بعد از خود انتخاب کرد.
وی در ضمن سخنانی، به بی‌كفایتی یزید، نسبت به ولایتعهدی، اعتراف كرده و می‌گوید: «اگر من شخصاً به یزید دلبستگی پدر فرزندی نمی‌‌داشتم، راه به مقصد خود را می‌‌دیدم.» (ابن‌عساكر، تاریخ مدینه دمشق، ج 65، ص 395.)
و در جای دیگر خطاب به یزید می‌گوید: «من تو را بر همة اصحاب پیغمبر(ص)مقدم داشتم و تو را به امامت و فرماندهی همة آنان منصوب كردم با اینكه تو می‌‌دانی در میان آنان فرد صالح‌‌تر و لایق‌‌تر از تو وجود دارد و تو خوب می‌‌دانی كه من در این راه چه تلاش‌‌هایی كردم و چه تلخی‌‌ها چشیدم و چه سختی‌ها كشیدم.( ابن قُتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج 1، ص 216.)
اما امیرمومنان علی علیه السلام ابتدا وقتی منذر بن جارود را به فرمانداری منصوب می کند می فرماید من فکر می کردم تو انسان خوبی هستی و لذا به این مسئولیت تو را گماردم اما بعد از اینکه خیانت وی محرز می شود بدون درنگ وی را از مسئولیتش برکنار می کند. پس زمانی می توان گناه منذر را بر امیرمومنان به حساب آورد که حضرت امیر بی توجه به خیانت منذر وی را بر مسئولیتش ابقا کند نه اینکه وی را بلافاصله برکنار و توبیخ کند. حال چگونه است که این وهابیون نمی توانند فرق این دو را از هم تشخیص دهند این هم عجیب نیست چرا که آنان اصولا برای عقل هیچ ارزشی قائل نیستند لذا بهره ای هم از آن نبرده اند.