0

سفر برای زیارت

 
mohandesvahidpour
mohandesvahidpour
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 5058

سفر برای زیارت

وهابیون می گویند سفر برای زیارت حرام است آیا این حرف آنان درست است؟ و آیا با اعتقاد اهل سنت می سازد و واهل سنت هم همین را می گویند؟

از جمله مباحث مورد اختلاف بين مسلمين از طرفي و وهابيان از طرف ديگر، مسئله سفربراي زيارت قبور است.
با اينکه تاريخ اسلام نشان مي دهد که پس از درگذشت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) مسلماناني که دور از مدينه مي زيستند، براي زيارت مرقد شريف آن حضرت، بار سفر مي بستند و به زيارت مرقدش مي شتافتند .(سبحاني، مباني فكري و کارنامه عملي وهابيت، ص 138)
اما در اوايل قرن هشتم، ابن تيميه حديثي- تشدالرحال...- را که ابوهريره آن رااز پيامبر(ص) نقل کرده بود، دستاويز خود قرار داد و با اجماع علما به مخالفت برخاست. (همان مدرك، ص141)
فتاواي وهابيان
1- ابن تيميه مي گويد: «بار سفر بستن براي زيارت قبر رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) حرام است».(الغامدي العبدلي، أخطا فتح الباري في العقيدة، الرساله الاولي، ص9)
2-عبدالله بن محمد الدويش مي گويد: «سفر براي زيارت قبر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) غير مشروع است.» (الدويش، أخطاء فتح الباري في العقيدة، الرساله الثانيه، ص16)
3-شيخ عثيمين مي گويد: «بار سفر بستن براي زيارت قبر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) جايز نيست». (العثيمين، فتاوي العقيده، ص340)
فتواي علماي اهل سنت
1- جزيري مي گويد: «سفر براي زيارت اموات مخصوصاً قبور صالحين مستحب است اما زيارت قبر رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) از بزرگترين تقرب ها است.(الجزيري، الفقه علي المذاهب اربعه، ج1، ص540)
2- محمد ابن شربيني مي نويسد: «(المباح) أي الجائز لامستوي الطرفين، سواء أکان واجباً کسفر حجّ، أو مندوباً کزيارة قبرالنّبي (صلي الله عليه وآله وسلم)؛ (در سفر مباح، نماز قصر مي شود) منظور از مباح، جايز بودن است نه اين که فعل و ترک آن مساوي باشد (که معناي اصطلاحي مباح مي باشد). حال، فرق نمي کند که سفر، واجب باشد مانند سفر حج يا سفر، مستحب باشد مانند سفر براي زيارت قبر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم)، (چون معناي اصطلاحي جايز، شامل واجب و مستحب، هر دو مي شود).» (الخطيب الشربيني، مغني المحتاج الي معرفه معاني الفاظ المنهاج، ج1، ص263)
3-شيخ تقي الدين سبکي شافعي (متوفاي 56ه.ق) مي گويد: «در سفر به جهت زيارت از وسايل تقرب به سوي خدا است...» (رضواني، وهابيان رابهتربشناسيم، ص246)
4-محمد ابن عبدالباقي زرقاني مالکي مصري (متوفاي 1122ه.ق)مي گويد: «قد کانت زيارته مشهورة في زمن کبار الصحابة، معروفة بينهم. لمّا صالح عمربن الخطّاب أهل بيت المقدّس جآءه کعب الأحبار فأسلم ففرح به و قال: هل لک أن تسير معي إلي المدينة و تزور قبره (ص)وتتمتّع بزيارته؟ قال: نعم.»
«زيارت حضرت از زمان بزرگان صحابه مشهور بوده و بين آنان معروف بوده است. زماني که عمربن خطّاب با اهل، بيت المقدس مصالحه کرد، لعب الأحبار نزد او آمد و اسلام آورد. عمر از اين واقعه خوشحال شد و به اوگفت: آيا مي خواهي که با من به مدينه بيايي و قبر پيامبر(ص) را زيارت کرده و از زيارت او بهره ببري؟ کعب گفت: آري.» (الاميني، الغدير في الکتاب والسنه والادب، ج5، ص120)
سيد نورالدين سمهودي (متوفاي 911ه.ق) در کتاب «وفاءالوفاء» بحث مفصلي را براي اثبات استحباب سفر به جهت زيارت آورده و ثابت کرده که سفر به جهت زيارت، همانند خود زيارت از وسايل تقرب است.(السمهودي، وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفي، ج4، ص1364)
نقددليل وهابيان:
مهمترين مستند وهابيان بر حرمت سفر زيارت اين حديث است: «تُشَدُّ الرِّحالُ إلاّ إلي ثَلاثَةِ مَساجِدَ، مسجدي هذا، و مسجدالحرام و المسجد الاقصي؛ بار سفر بسته نمي شود مگر به سه مسجد، مسجد من، مسجد الحرام، مسجد الاقصي.»(ابن تيميه، اقتضاءالصراط المستقيم مخالفه اصحاب الجحيم، ص297؛ ابن باز، مجموع فتاوي سماحه، ج2، ص762)
اولاً:اين كلام با اسلوب معروف نزد اهل لغت يعني به صورت استثنا آمده است. و اقتضاي آن وجود مستثني و مستثني منه در كلام است. مستثني بعد از «الا» مي آيد و مستثني منه قبل از آن، حال يابه صورت ظاهري و يا تقديري و اين از ساده ترين مسائل كتب نحوي است. و دراين روايت به مستثني «ثلاثه مساجد»تصريح شده است. اما ذكري از مستثني منه قبل از«إلا» نمي باشد، بنابراين بايد آن را تقدير گرفت: 1- اگر تقدير را «قبر» بگيريم روايت منسوب به پيامبر( صلي الله عليه وآله وسلم) چنين مي شود: «لاتشدواالرحال الي قبر إلاثلاثه مساجد» و چنين سياقي ناهماهنگ بوده و شايسته بلاغت نبوي نمي باشد، چر اكه مستثني از زمره و جنس مستثني منه نيست و اصل اين است كه مستثني از جنس مستثني منه باشد.
2-حال «مستثني منه» مقدر را مي توانيم «مكان» فرض كنيم بنابراين فرض روايت چنين مي شود: «لاتشدوا الرحال الي مكان إلا الي ثلاثه مساجد» كه معني روايت چنين مي شود كه براي هيچ چيزي چه تجارت، چه علم، چه انجام امور خيرو...بار سفر بستن جايز نيست و فقط براي اين سه مسجد جايز است. چنين تعبيري باطل و بي ربط است.
3-اين كه تقدير مستثني منه در حديث لفظ مسجد باشد كه روايت چنين مي شود: «لاتشدوا الرحال الي مسجد إلا الي ثلاثه مساجد»؛ در اين شكل، كلام هماهنگ و بر شيوه فصيح زبان جاري گشته است و خطاهاي آشكار دو صورت پيشين در آن وجود ندارد و روح نبوي در آن مي درخشد و قلب انسان متقي در نسبت دادن آن به پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) آرام مي يابد. اين به فرض آن است كه روايات ديگري كه تصريح به مستثني منه كند وجود نداشته باشد و هنگامي كه چنين رواياتي وجود دارد ديگر براي انسان ديندار جايز نيست كه از آن عدول نمايد و به فرضي روي نمايد كه در زبان فصيح متداول نمي باشد. از جمله رواياتي كه تصريح به مستثني منه مي كند، اين است كه؛ عايشه مي گويد: پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: «أناخاتم الانبياء ومسجدي خاتم مساجدالانبياء، أحق المساجدأن يزار وتشدإليه الرواحل المسجد الحرام و مسجدي، صلاه في مسجدي افضل من الف صلاه فيما سواه من المساجد إلا المسجدالحرام». (الهندي، کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال، ج 12، ص270؛ السيوطي، الدر المنثور في التفسير بالماثور، ج2، ص387)
بنابراين سخن پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در مورد مساجد براي امت روشن مي سازد كه ساير مساجد غير از اين سه مسجد در فضيلت برابر هستند؛ بنابراين سختي كشيدن در سفر به آن مساجد فائده اي ندارد، اما اين مساجد داراي فضيلت هستند؛ بنابراين وارد نمودن مقابر دراين روايت نوعي دروغ بستن بر رسول خدا است. ضمن اين كه زيارت حضرت مطلوب بلكه بسياري از علما در كتاب هاي مناسك آن را مستحب دانسته اند و اين امر را رواياتي بسياري تأييد مي كند از جمله: «من زار قبري وجبتُ له شفاعتي».(ابن علوي مالكي ، وهابيت و بازنگري از درون، صص147-143)
ثانياً: سمهودي براي جواز سفر و شدّ الرحال به قصد زيارت حضرت رسول( صلي الله عليه وآله وسلم) (ص)، به عموم آيه شريفه ذيل استدلال مي کند؛
«... ولَو أنَّهُم إِذا ظَلَموا أَنفُسَهُم جَآءُوکَ فَاستَغفَرُوا اللهَ وَاستَغفَرَلَهُم الرَّسوُلُ لَوَجَدُوااللهَ تَوَّاباً رَّحيماً؛ واگراين مخالفان هنگامي که به خود ستم کردند [فرمانهاي خدارازيرپا گذاردند] به نزد تو مي آمدند و از خدا طلب آمرزش مي کردند و پيامبر هم براي آنها استغفار مي کرد، خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند.» (نساء، آيه64)
با اين بيان که آيه، شامل مي شود آمدن از راه دور و نزديک را و همچنين به عموم حديث: «من زار قبري و من جائني زائراً» که اين حديث نيز شامل دور و نزديک مي شوند و آنگاه که به اين عمومات ثابت شد که زيارت، يک عمل مستحب و قربي است، پس سفر به سوي آن نيز مستحب و قربي است. نيز ثابت گرديده است خارج شدن پيغمبر( صلي الله عليه وآله وسلم) از مدينه براي زيارت شهداي اُحد، وقتي که جايز است خارج شدن براي زيارت نزديک، پس براي زيارت دور نيز جايز خواهد بود. و قبر پيامبر( صلي الله عليه وآله وسلم) براي زيارت، اولي خواهد بود. و به تحقيق که اجماع بر اين مطلب(جوازسفر) منعقد شده است؛ براي اينکه همه علما از گذشتگان و جانشينان آنها بر اين موضوع، اتّفاق داشته اند. (السمهودي، وفاءالوفاءباخباردارالمصطفي، ج4، ص1364)
ثالثاً: خداوند مي فرمايد: «... فَلَولا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الَّدَينِ وَ لِينذرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرونَ؛ چرا از هر گروهي از آنان، طايفه اي کوچ نمي کنند تا در دين آگاهي يابند و به هنگام بازگشت به سوي قوم خود، آنها را بيم دهند، شايد(ازمخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداري کنند.» ( توبه، آيه122)
و نيز مي فرمايد: «انفِروا خِفافاً وَ ثِقالاً وَ جَهِدُوا بِأَموالِکُم وَ أَنفُسِکم في سَبيل اللهِ ذلِکُم خَيرٌ لَکُم إِن کُنتُم تَعلَمون؛ حرکت کنيد، سبکبار يا سنگين بار و با اموال و جانها ي خود در راه خدا جهاد نماييد، اين براي شما بهتر است اگر بدايند.» ( توبه، آيه41)
با توجه به آيات و روايات مي توان گفت استناد وهابيان به روايت «تشدالرحال...» بر حرمت سفر زيارت، چيزي جز دروغ بستن به پيامبر گرامي اسلام( صلي الله عليه وآله وسلم) نيست و هر انسان عاقلي بعد از بررسي و تفكر؛ به صحت و سقم ادعاي وهابيان پي مي برد.
نتيجه گيري
توجه به فتاواي و هابيان و علماي مذاهب اربعه در مورد سفر براي زيارت اهل قبور ومقايسه آنها با هم، و نيز توجه به نقدهاي وارد شده بر دليل وهابيان ازطرف علماي اهل سنت حاکي از آن است که فرقه وهابيت در مسئله سفر براي زيارت قبور با مذاهب چهارگانه اهل سنت، مغايرت شديدي دارد. همچنين آيات قرآني ذکرشده بيانگر آن است که تفسير و تأويل و هابيان از حديث مذکور، از ديد قرآن نيز، اساساً باطل است و چيزي جز دروغ بستن به پيامبر اسلام(ص) نيست.

 

قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید. 

هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات

«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

 

چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395  6:16 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها