در زيارت جامعه كبيره آمده است: «و اياب الخلق اليكم و حسابهم عليكم» چگونه اين فراز با آيات قرآن سازگار است؟
در توضيح اين فراز از زيارت جامعه و سازگاري آن با آيه شريفه سوره غاشيه نكاتي اشاره مي شود:
1. معناي «اياب» بازگشت با اراده را به طرف مقصد گويند پس عبارت «و اياب الخلق اليكم» به معناي آن است كه دوستان و دشمنان حضرات معصومين به سوي آنان با اراده خود بازگشت مي نمايند چرا كه اگر از دوستان باشند براي اين كه مورد تفقد و تفضل و انعام و اكرام شان قرار گيرند به سوي معصومين برمي گردند و اگر از مخالفان باشند برخي با علم به مقامات اولياي الهي و برخي به جهت جداسازي صف آنها از اولياي الهي، در آن صحنه حاضر مي شوند و چشم طمع به بهره گيري از نورشان و لطف شان در قيامت دارند.
2. آيه شريفه به لفظ متكلم مع الغير آمده است:
«إِنَّ إِلَينَا إِيابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَينَا حِسَابَهُمْ»
و چنان كه در تفسير طبري[1] آمده است غالباً در قرآن مجيد هر زمان كه حضرت حق سبحانه به لفظ جمع به خود نسبت داده است و مراد از آن جميع كارگزاران الهي اعم از فرشتگان و پيامبران و... مي باشد و استبعادي نيست در اين معنا كه ائمه اطهار(عليهم السلام) نيز شامل اين مجموعه بوده باشد چه اين كه هرگاه ملائكه حساب توانند كرد چرا ائمه هدي(عليهم السلام) نتوانند.[2] و اين تناقضي ميان فراز زيارت و آيه شريفه پديد نمي آورد بلكه مؤيد آن است. بر اين اساس محاسب بودن و مرجع بودن ائمه در طول محاسب بودن و مآب بودن خداي تعالي است نه در عرض آن.
3. مرحوم علامه مجلسي در تفسير اين فراز از زيارت آورده اند:
«اي رجوع الخلق في الدنيا لجميع امورهم اليهم و الي كلامهم و الي مشاهدهم او في القيامه للحساب و هو اظهر فالمراد بقوله تعالي «ان الينا ايابهم» اي الي اوليائنا كما دلت عليه اخبار كثيرة» ؛[3] «بازگشت مردم در دنيا در تمامي امورشان به آن بزرگواران و سخنان حيات بخش آنان و به آستان مقدسه و مرقد نوراني شان است و در قيامت براي حسابرسي كه اين معنا آشكارتر است و مراد آيه شريفه اين است كه بازگشت مردم به سوي اولياء ماست كه روايات زيادي آن را تأييد و دلالت مي كند».
4. از آيات قرآن مجيد به دست مي آيد كه خداوند متعال براي تدبير امر عالم، فرشتگان زيادي دارد كه در قرآن «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا»[4] تعبير شده است. خداوند مبدأ عالم هستي است اما به فرشتگان مأموريت داده است، هم چنان كه خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:
«اللَّهُ يتَوَفَّي الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا» ؛[5] «خداوند جان انسان را هنگام مرگ دريافت مي كند».
و در آيه ديگر مي فرمايد:
«قُلْ يتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ»؛[6] «بگو فرشته مرگ جان شما را مي گيرد...»
اينها تضاد و تناقض نيست بلكه هر آن چه ملائكه انجام مي دهند به اراده خداوند است.
حال اگر در روز قيامت، ماموراني از فرشتگان دستور يابند تا به حساب مردم رسيدگي كنند آيا اين با توحيد منافات دارد؟ و اگر بگوييم ائمه معصومين(عليهم السلام) به اذن و فرمان خداوند سبحان، حساب بندگان را مي رسند و خلائق به سوي آنان مي آيند و حساب مردم به اذن اللّه و به فرمان خدا با شماست آيا با توحيد منافات دارد؟![7]
اين تعبير منافاتي با توحيد ندارد چرا كه به اذن حضرت پروردگار و به دستور حضرت حق است و چه بسا ائمه(عليهم السلام) بالاتر از فرشتگان حسابرس مي باشند.
5. طبق آيات قرآن مجيد، خداوند سبحان، فرشتگان و پيامبران و اولياء خويش را به عنوان گواهان روز قيامت قرار داده است و نيز فرشتگان را مأمور حسابرسي و عذاب و... قرار داده است و اين منافاتي با حسابرسي خداوند ندارد و با توحيد منافاتي ندارد و با آيات و روايات نيز سازگار است.
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «علي قسيم النار و الجنه»[8] با توجه به پذيرش اين روايت در نگاه عالمان شيعه و سني، امام علي(عليه السلام) محل مراجعه مردم و جداكننده بهشتيان از جهنمي ها مي باشند كه خود بيان ديگري از «اياب الخلق اليكم» مي باشد.[9]
از امام كاظم(عليه السلام) روايت شده است كه فرمود: «اي سماعه، بازگشت اين مردم و محاسبه اعمال اين مردم نيز با ماست».[10]
پی نوشت ها:
[1]طبري، ج 30، ص 106
[2]در حريم ولايت، آقا نجفى اصفهانى، ص 138
[3]بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 99، ص 139
[4]نازعات، آيه 5
[5]زمر، آيه 42
[6]سجده، آيه 11
[7]پرتوى از زيارت جامعه كبيره، مكارم شيرازى، ص 54
[8]امالى، صدوق، ص 89
[9]فى رحاب الزياره الجامعه الكبيره، قبانچى، ج 2، ص 256
[10]روضه كافى، كلينى، ص 154