بخون و بخند
گوش دراز
به دراز گوش می گن: چرا گوش هات این قدر درازه؟
می گه: خب دیگه، هر خوشگلی یه عیبی داره.
مسافرت
خانواده ای برای زندگی به تهران می یان. مادر به بچه اش می گه: این جا تهرونه؛ اگه جایی رفتی و در زدی، اون ها گفتن: كیه؟ تو یه وقت نگی «مویوم»، باید بگی منم!
بچه می گه: آخه اگه بگوم «منم»، اون ها از كجا بدونن كه «مویوم»؟
هتل دار
هتل دار: امیدوارم دیشب خوب خوابیده باشید. همون طور که دیدید یکی از بهترین اتاق ها رو در اختیار شما قرار دادم.
مسافر: در اینکه بهترین اتاق بود شکی نیست؛ چون تمام پشه ها هم این اتاق رو انتخاب کرده بودند
شاخه درخت
به یه نفر می گن اگه توی آب در حال غرق شدن باشی چه کار می کنی؟
میگه دستم رو می گیرم به یک شاخه درخت
بهش می گن اونجا که شاخه درختی نیست.
میگه مجبورم می فهمی؟ مجبورم!
خیابان یک طرفه
یه نفر تا وارد خیابان یك طرفه می شه، پلیس می گیرتش و می گه: كجا با این عجله؟
جناب سروان، هر جا می خواستم برم دیگه دیر شده بود... ببینین، همه دارن بر می گردن!!
پوست پرتغال
به شخصی که پرتغال را با پوست می خورد گفتند: چرا پرتغال را با پوست می خوری؟
گفت: من که می دونم داخلش چیه پس چرا پوستش رو بکنم.
مگس حاضر جواب
از مگس پرسیدند: چرا زمستان پیدات نیست؟
جواب داد: مگه تابستون ها که می یام رفتارتون با من خوبه که زمستون ها هم بیام.
تبیان
- منبع: سایت دنیای کودکان