
کارگاه تخصصی «جریانشناسی سیره سیاسی معصومین(ع) بر اساس دیدگاههای مقام معظم رهبری»، به همت اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، در حال برگزاری است. به گزارش خراسان، تاکنون، 650 نفر از روحانیان طرح «مستقر و هجرت» در دورههای برگزار شده شرکت کردهاند. ابراهیمی، مسئول آموزش اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، در گفتوگو با خراسان، با اشاره به این موضوع، افزود: برنامهای که در حال اجراست، از زمستان سال 1394 آغاز شده است و تا خردادماه امسال، ادامه خواهد داشت.
وی با بیان این که هدف از برگزاری این دورهها، بالا بردن توانایی مبلغان در پاسخگویی به پرسشهای مردم در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی و ارائه تحلیلهای سیاسی بهروز است، اظهار کرد: در همین راستا، از تعدادی از استادان این مبحث دعوت کردیم و پس از برگزاری جلساتی، به این نتیجه رسیدیم که بهترین منبع بررسی و شناخت سیره سیاسی معصومین(ع)، آثار و بیانات مقام معظم رهبری در این زمینه است. بر همین مبنا، سرفصلهایی تهیه و تدوین شد و مباحث این سرفصلها توسط حجتالاسلام والمسلمین غلامنبی گلستانی و حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر نوایی، به مبلغان شرکتکننده در این دوره، تدریس میشود.
ابراهیمی تعداد سرفصلهای آموزشی تعیین شده را 16 سرفصل عنوان کرد و افزود: برخی از این سرفصلها، عبارتند از: «ضرورت شناخت تاریخ و سیره معصومین(ع)»، «دورههای حیات سیاسی ائمه(ع)»، «جایگاه ولایتمداری و بصیرت افزایی در سیره امامان (ع) نسبت به شیعیان»، «ولایت فقیه و تداوم رهبری امامان(ع)» و «جنبشهای مکتبی شیعه در دوران امامان(ع) و آسیبشناسی آن». وی با اشاره به 14 عنوان منبع آموزشی دوره، مانند «نیر اعظم؛ بیانات مقام معظم رهبری درباره پیامبر مکرم اسلام(ص)»، «انسان 250 ساله؛ بیانات مقام معظم رهبری»، «سیره پیشوایان» اثر مهدی پیشوائی و «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)» اثر رسول جعفریان، از تهیه و تدوین جزوهای آموزشی در پایان دوره خبر داد که علاقهمندان این عرصه، به ویژه طلاب و مبلغان، میتوانند آن را تهیه کنند و مورد استفاده قرار دهند.
به سیره سیاسی ائمه(ع) کمتر توجه شدهاست
در نخستین جلسه این دوره از کارگاه آموزشی «جریانشناسی سیرهسیاسی معصومین(ع) بر اساس دیدگاههای مقام معظم رهبری» که یکشنبه گذشته در محل اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین غلامنبی گلستانی، مدرس حوزه و دانشگاه، به ارائه بحثی با عنوان «مدخلی بر شناخت سیره سیاسی معصومین(ع)» پرداخت. وی با اشاره به برخی کاستیها و مشکلات که در بیان این مبحث وجود داشته و دارد، گفت: هر زمان سخن از امامت و سیره ائمه(ع) به میان آمدهاست، نویسندگان و تحلیلگران بیشتر بر زندگی عبادی آن بزرگواران متمرکز شده و کمتر از سیره سیاسی امامان(ع) سخنی به میان آوردهاند.
کمکاری در این عرصه آنقدر زیاد بودهاست که برخی اصولاً باور ندارند امامان معصوم(ع) در عرصه سیاسی نیز، همانند سایر عرصهها، پرکار و فعال بودهاند و حتی جانشان را به دلیل همین فعالیتها به خطر انداخته و توسط حاکمان جبار دورانشان، به شهادت رسیدهاند. استاد گلستانی تأکید کرد: باید توجه داشته باشیم که حضور امامان(ع) در عرصه سیاسی، بسیار جدی و فعالانه بودهاست. واقعیت آن است که اگر فعالیت آن بزرگواران به امور عبادی فردی محدود بود، حاکمان جور هیچگاه در صدد به شهادت رساندن آنها بر نمیآمدند. شما وقتی تاریخ را بررسی میکنید، به افرادی مانند عبدا...بنعمر و خثیمبنربیع معروف به خواجهربیع بر میخورید که افرادی زاهد و عابدند و حاکمان جور نیز متعرض آنها نمیشوند؛ چراکه به فعالیتهای سیاسی ورود پیدا نکردهاند و به دیگر سخن، طرحی برای حکومت بر جامعه اسلامی ندارند، اما در مورد امامان شیعه(ع) اینگونه نیست. با این حال، نباید فراموش کرد که آن بزرگواران، در منظر پیروانشان، نه تنها تجسم عینی رحمت الهی، بلکه آیینه تمامنمای صفات جمال و جلال خداوندی هستند. امامان(ع)، از دیدگاه شیعیان، حجت شرعی هستند، نه یک مسئول سیاسی و اجتماعی صرف و باید مسلمانان را در عرصههای مختلف، اعم از فردی و اجتماعی، هدایت و رهبری کنند. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 97 نهجالبلاغه میفرمایند: «انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًی وَ لَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًی فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا؛ به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آن سو که میروند، بروید و پی آنان را بگیرید که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند برد و به هلاکتتان باز نخواهند آورد. اگر ایستادند، بایستید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان عقب نمانید که تباه خواهید شد.»
ضرورت شناخت سیره سیاسی ائمه(ع)
حجتالاسلام والمسلمین گلستانی، حجت شرعی بودن امامان(ع) را نخستین دلیل ضرورت آشنایی با سیره سیاسی ائمه(ع) دانست و افزود: دومین دلیلی که آشنایی ما با سیره سیاسی ائمه(ع) را ضروری میکند، پیروزی انقلاب اسلامی است؛ انقلابی که بر مبنای آموزههای اسلامی شکل گرفت و به پیروزی رسید؛ همان انقلابی که به تعبیر مقالهنویس روزنامه «العالم»، در روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «ان هذه الثوره ازعج الغرب و حیر الشرق و شغل العالم؛ این انقلاب، غرب و نظام سرمایهداری را لرزاند، نظام سوسیالیستی شرق را دچار حیرت و تمام دنیا را به خود متوجه کرد.» انقلاب ما بر اساس خط مشی امامت و ولایت شکل گرفتهاست. بنابراین، اگر بخواهیم در هر عرصهای، از جمله عرصه سیاسی، از عملکردمان دفاع کنیم، باید رفتارمان را با رفتار و سیره امامان(ع) تطبیق دهیم. به دیگر سخن، اگر بخواهیم از این مسئله اطمینان پیدا کنیم که رفتار و عملکردمان در عرصه سیاسی، شرعی است، راهی جز شناخت سیره سیاسی امامان(ع) و تطبیق رفتار و عملکردمان با آن نداریم.
این مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به این که دین، باید در تمام عرصهها، پاسخگوی نیازهای پیروانش باشد، این امر را یکی از دلایل ضرورت شناخت سیره سیاسی ائمه(ع) دانست و گفت: به طور کلی، اگر یک دین و شریعت بخواهد در میان طرفداران و پیروانش جا بیفتد، دو راه بیشتر ندارد. نخست اینکه با ایدئولوژی، سلسله عقاید و تعالیم صحیح و غیر قابل تردید و نیز، اصول نقضناپذیر، عمیق و فراگیر، چنان مجهز باشد که بتواند در هر عرصهای اظهار نظر کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. بنابراین، میتوان گفت که یک دین، هراندازه پاسخگوی مسائل فکری، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیروانش باشد، در بین آنها جایگاه والاتری خواهد داشت. راه دوم، داشتن الگوست؛ الگویی که قوههای خام و آرمیده در انسانها را به فعلیت برساند. یکی از مهم ترین تفاوتهای مکتب اسلام با سایر مکاتب همین است؛ در سایر مکاتب، بحث نظری فراوان است، حتی ممکن است بحثی قابل تأمل و توجه هم وجود داشته باشد، اما پیروان این مکاتب نمیتوانند مباحث نظری را در قالب یک نماد و به شکل واقعی مشاهده کنند. در حالیکه در اسلام، هم بُعد نظری بسیار قوی است و هم در بُعد عملی، الگوهایی مانند رسولخدا(ص) و امامان(ع) وجود دارند و این دین میتواند راهی را که تبیین شدهاست، به صورت بالفعل، پیش روی پیروانش قرار دهد.
مشکلات و موانع پیش رو
حجتالاسلام والمسلمین گلستانی، در ادامه بحث، مشکلات و دشواریهایی را که بر سر راه شناخت سیره سیاسی معصومین(ع) وجود دارد، به دو بخش «مشکلات عمومی» و «مشکلات اختصاصی» تقسیم کرد و گفت: مشکلات عمومی، بیشتر از مشکلات اختصاصی است. نخستین مشکل عمومی این است که نگارندگان تاریخ، عموماً، وابسته به دربارها بودهاند. با توجه به اینکه امامان(ع) همواره در مقابل حکام جور می ایستادند، بدیهی است که یادداشتهای این مورخان، متأثر از دیدگاههای حاکمان، وقایع زندگی ائمه(ع) را به درستی و کامل، پوشش نمیدهد. اشکال دوم، دروغهای تاریخی است که ریشه در اشکال نخست دارد و البته، گمراه کننده است. مطرح نشدن جغرافیا و شرایط وقایع را هم می توان به عنوان اشکال سوم مطرح کرد. توجه داشته باشید که این عدم اطلاع، گاه باعث برداشتهای نادرست از سیره و روش امامان(ع) شدهاست که کم هم نیست. اشکال چهارم، وجود خلأهای تاریخی و نقاط مبهم است.
گاه نوشتههای مورخان، درباره یک واقعه تاریخی، چنان محدود و مبهم است که اصولاً نمیتوان چند و چون وقوع آن واقعه را به درستی دریافت. در بسیاری از کتابهای معروف تاریخی میتوانید این اشکال را مشاهده کنید. گاه مورخ درباره یک واقعه بیاهمیت تاریخی، قلمفرسایی کرده، اما از یک واقعه مهم تاریخی، در همان دوره، به اختصار گذشته است. اشکال پنجم، اختلاف در نقلهای تاریخی است که گاه باعث گمراهی و اشتباه در تحلیل مسائل میشود. اشکال ششم، تأثیر گرفتن مورخان در نقل و بیان وقایع تاریخی است؛ مورخان هم، مانند هر انسان دیگری، معجونی از عواطف و احساسات هستند که بر نگاه و نقلشان تأثیر میگذارد. از طرفی، افزون بر اشکالاتی که در قالب اشکالات عمومی بیان کردیم، مسئله مهم دیگر، از بین رفتن بسیاری از منابع و کتابها و تحریف و تغییر آثار برجای مانده در دورههای مختلف تاریخی است. در چند سال اخیر، کانون وهابیت مستقر در عربستان سعودی، به تحریف و تغییر کتابهای تاریخی دست زده و مباحثی را که مربوط به مناقب امامان شیعه(ع) است، از این کتابها حذف میکند. این مدرس حوزه و دانشگاه، سپس به بیان «مشکلات اختصاصی» بر سر راه شناخت سیره سیاسی ائمه(ع) پرداخت.
وی «فاصله زمانی و مکانی با اهلبیت(ع)»، «کمبود بحث فقهی و رجالی درباره تاریخ زندگی اهلبیت(ع)» و «تاکتیکهای مخفی امامان(ع) که نمیشد آنها را در قالب تاریخ ثبت و ضبط کرد» را به عنوان تعدادی از «مشکلات اختصاصی» برشمرد و افزود: متأسفانه بررسی فقهی، رجالی و درایةالحدیثی درباره سیره سیاسی ائمه(ع) انجام نگرفتهاست. همانطور که اشاره کردم، تمرکز بحثهای فقهی بر امور عبادی و فردی بوده و کار را به جایی رساندهاست که برخی، مانند اعضای انجمن حجتیه، اصولاً به این باور رسیدهاند که امام معصوم(ع) کاری به سیاست ندارد. اینها اگر میفهمیدند که یکی از اعضای انجمن وارد جریانات سیاسی شده یا حتی مقلد امام خمینی(ره) است، طردش میکردند. افزون بر این، در بررسی سیره سیاسی ائمه(ع) با مشکل اختصاصی دیگری به نام مستشرقان روبهرو هستیم. مستشرقان درباره تاریخ اسلام، کتابها و دایرةالمعارفهای متعددی تدوین کردهاند؛ حتی درباره امامان شیعه(ع) نیز کتابهای فراوانی نوشتهاند؛ آن وقت، در این کتابها، دروغهایی را به پیامبراسلام(ص) و اهلبیت(ع) نسبت دادهاند که برخی از آنها اصلا با عقل جور در نمیآید. یکی از این مستشرقان نوشتهبود که رسولخدا(ص) در 5 سالگی با حضرت خدیجه(س) ازدواج کردهاست! خب! این دروغها در جوامع اسلامی هم انتشار پیدا میکرد. یکی میگفت، این موضوع از نظر روانشناسی ثابت شدهاست؛ شما دروغی را بگو، ولو مردم شاخ در بیاورند. آن را تکرار کن؛ به تدریج این شاخ کوتاهتر میشود تا اینکه از بین برود؛ باز ادامه بده، خواهند گفت: تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها! باز هم به بیان دروغ ادامه بده، آن وقت، همین دروغی که ابتدا برای مردم غیرقابل قبول بود، به یک واقعیت غیرقابل تردید تبدیل میشود. مستشرقان دروغهایی به بزرگان دینی ما نسبت دادهاند که عمدتاً از کتابهای تاریخی دشمنان اهلبیت(ع) گرفته شدهبود و بعد، متأسفانه، برخی از منبری های ما هم همین دروغها را برای مردم بیان کردند و چیزی که نباید اتفاق بیفتد، واقع شد. این یکی از مهم ترین مشکلات اختصاصی بر سر راه شناخت سیره سیاسی ائمه(ع) است.
کلیدهای طلایی برای برداشتن موانع
حجتالاسلام والمسلمین گلستانی، در ادامه به بیان راههای برون رفت از این مشکلات و دشواریها پرداخت و گفت: برای برون رفت از این مشکلات، باید از راههایی استفاده کرد که من آنها را کلیدهای طلایی مینامم. برخی از این کلیدها عبارتند از: 1- موافقت یا مخالفت با قرآن: در روایات داریم که اگر از ائمه(ع) چیزی به ما رسید، آن را به قرآن عرضه کنید و اگر مخالف قرآن بود «لم یقله زخرف باطل، فضربوه علی الجدار؛ آن را نقل نکنید که باطل است و به دیوارش بکوبید»؛ 2- مخالفت یا عدم موافقت با شأن معصوم(ع)؛ 3- مخالفت یا موافقت با اصول و قواعد کلی دین؛ 4- مخالفت با سنت قطعی 5- مخالفت با عقل.