ارادهای بزرگ باید!
پژمان کریمی
سال 86 بود. به مناسبت سالگرد اشغال بخشی از استان قنیطره سوریه، با تلاش نشریه «جولان» نشستی با عنوان «قنیطره» برگزار شد.
در بخشی از این نشست، یک پژوهشگر تاریخ، تصاویری از آثار تاریخی سوری در منطقه قنیطره نمایش داد که به دست نظامیان صهیونیست سرقت شده است.
تردیدی نیست که مهمترین انگیزه از سرقت آثار تاریخی کشوری چون سوریه، مصادره تاریخ به نفع جماعت و جامعهای جهود است که برای سر هم بندی پیشینه و دیرینگی فرهنگی، از هیچ روشی فروگذار نمیکند.
پیشینه و دیرینگی فرهنگی اما به چه کار میآید و چه فوایدی بدان مترتب است؟
فرهنگ را مجموعهای از اجزا و عناصری چون زبان، دین و مذهب، قوانین عرفی و ...تعریف کرده اند. با نظر به این تعریف؛ فرهنگ را میتوان تاریخ تفکر و سپس؛ میزان پیشینه و دیرینگی یک ملت ارزیابی کرد.
با این تعریف، چرا جهودان نباید برای خود و جامعهشان و گذشتهشان، تاریخ فراهم کنند تا میزان قدمت حضور – هدف ادعایشان - را در سرزمین مقدس فلسطین به اثبات رسانند؟
میزان قدمت، به کار صحنههای بینالمللی میآید. اشغال یک سرزمین و آواره کردن ملتی ریشهدار را توجیه میکند. از آن مهمتر؛ موجب هویتیابی نسل جدید جهودان و پیوند آنان در جامعه – به تعبیر کارشناسان – «موزاییکی» اسرائیل میشود.
موزاییکی زیرا؛ جهودان – فارغ از واقعیت و درستی انتساب به یهودا فرزند حضرت یعقوبنبی(ع )- از سرزمینهای دور و نزدیک با زبانها و فرهنگهای جورواجور به خاک فلسطین قدم گذاشتهاند. خوب چه چیزی باید این آدمهای رنگارنگ را به پیوند زند؟
یکی از مؤلفههای پیوند، «حس تعلق به سرزمینی است که ملک پدری» خوانده میشود و حالا باید برای ایجاد این حس، سند روشن دیرینگی دست و پا کرد!
ادبیات به دلیل ثبت عناصر ذهنی فرهنگی نقشی ماندگار از فرهنگ و دیرینگی یک ملت بجا میگذارد. از این زاویه ادبیات پایبند به عناصر و میراث فرهنگی در حوزه ادبیات مقاومت قابل تحلیل است. زیرا دستاندازی اجنبی به داشتههای یک ملت – نظیر آنچه در قنیطره رخ داد –، مصادره آن داشتهها و جعلهای معنوی را با مانع بزرگ روبرو میکند.
اکنون جهان اسلام و دستکم کشورهای محور مقاومت نیازمند باروری ادبیاتی مشترکاند. ادبیاتی که با نام مقاومت میشناسیم و برای قد کشیدن آن در وهله یا گام نخست باید، بستر شناخت بیشتر قلم بدستان اهل مقاومت و در نتیجه نهال همدلی و گستره تعاملات آنان فراهم شود. این مهم، باایجاد تشکلها و برپایی همایشها میسر میگردد.
در گام بلند دوم، رسانه یا رسانههای مشترک در اختیار رزمندگان میدان و جبهه قلم مشخص یا ایجاد شود.
شکی نیست که گامهای یاد شده بدون پیشداری و پشتیبانی دولتها میسر نیست اما اراده اهل قلم، در برداشت و موفقیت گامهای برشمرده نقش بزرگتری دارد.
منبع: http://kayhan.ir/fa/news/72507