ايزوگام عاطفي و درز تفاهم
زمستون شده بود. هوا دلش گرفته بود و بهونه گریه داشت. بالاخره نتونست بغضشو تو گلو کنترل کنه و ترکید. در آسمون باز شد و اشکای بارون از گونه های ابر سرازیر می شدن و شُرشر بر صورت زمین و پشت بومها می ریختن. هوا سرد بود.
مش قربون تلفنشو برداشت و با پسرش تماس گرفت: سلام پسرم! خوبی بابا، عروس گلم چه طوره؟ پسر با احترام گفت: به مرحمت و دعاي شما، خوبیم بابا جون!
مش قربون گفت مراقب قلبهاتون باشین. لحاف عشق رو خودتون بکشین که قلب هاتون سرما نخورن.
پسر با اشتیاق به سخنان پدر گوش می داد و همسر او هم سرشو به گوشی چسبونده بود تا از شیرینی کلام مش قربون یه چیزی گیرش بیاد.
مش قربون کمی از وضع زندگی اونا پرسید و بعد گفت: بابا! این که بارون منو یاد نکته ای انداخت، اگه بخواین بهتون بگم؟ عروس که حواسش نبود با شوق فریاد زد: بگين باباجون! مش قربون خندید و گفت: چه خوب توام می شنوی شیطون! باشه برا هر دوتاتون میگم:
افراد سالخورده ای چون من که سردی و گرمی روزگارو چشیدن، قبل از این که بارون بباره، سری به پشت بوم می زنن. با جارو كردن خس و خاشاک، مسیر آبو باز می كنن و درزای پشت بومو می بندن، تا نکنه از این درزا آب نفوذ کنه و زندگیو خیس کنه. ما هم باید مراقب باشیم.
باید قبل از این که هوای زندگی پاییزی و زمستونی بشه حواسمونو جمع کنیم که مبادا از درزای عاطفی، آب مهر غریبه ای وارد دل یکی از همسرا بشه. خس و خاشاکای مسیر عشق تونو، صبح به صبح، جارو کنین، آشغالای ناسازگاریو شب به شب بریزين توکیسه ي سازش و درزای تفاهمو با قیر بخشش و گذشت پرکنین.
نذارین قطرات کدورت به تدریج از این سوراخای اختلاف وارد خونه قلبتون بشن، وگرنه زندگیتونو ویرون می کنن.
هنوز عروس و داماد جوان با اشتیاق به حرفای پدر گوش می دادن که پدر گفت: پر حرفی کردم بچه ها! کاری ندارین و خدا حافظی کرد.
پدر رفت، اما حرفاش در قاب لحظه های زندگی این دو جوان خوش نشست.[1]
«از محبت خار ها گل می شود»
همان گونه که اگر سقف درز داشته باشد قطرات باران به تدریج از آن به داخل ساختمان رسوخ پیدا می کند و باعث خرابی خانه و وسایل زندگی می شود، شکاف اختلافات بین زن و شوهر خطرناک است. تجربه نشان می دهد که اگر این شکاف ها زود با قیر «گذشت»، «مدارا»، « مذاکره» و «مشاوره» پر نشود، نم نم، مهر غریبه از همین درزها وارد قلب همسر می شود و زندگی ویران می شود، اما این درز اختلاف در خانم ها به دلیل احساسی بودن و نوسان بیشتر هیجان در آنها زودتر و عمیق تر ایجاد می شود. برای خواندن و شنیدن داستان مش قربون در این رابطه به این آدرس رجوع کنید:
شعار این هشدار
تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (مائده2)
در نيكوكارى و پرهيزگارى(خودنگهداری) با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است[1]
پی نوشت :
[1] . محمدحسين قديري، مثل هاي روان (تمثيلات روان شناختي تربيتي)، ص 94.