0

ماجرای طی‌الارض عجیب شاگرد با امام باقر(ع)

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

ماجرای طی‌الارض عجیب شاگرد با امام باقر(ع)

ماجرای طی‌الارض عجیب شاگرد با امام باقر(ع)

 

 *طی‌الارض عجیب شاگرد با امام باقر(ع)
جابر بن یزید جعفی می‌گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم: مراد از ملکوت آسمان و زمین که به حضرت ابراهیم(ع) ارائه کردند، چیست؟ همان واقعه ای که خداوند متعال در قرآن شریف آن را یادآور شده و می فرماید: «و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات والارض»؛ و این چنین ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم، پس دیدم که دست مبارک خود را به جانب آسمان برداشت و به من فرمود: نگاه کن تا چه می‌بینی؟

من نوری دیدم که از دست آن حضرت(ع) به آسمان متصل شده بود، چنان که چشم‌ها خیره می‌شد، آنگاه به من فرمود: ابراهیم(ع) ملکوت آسمان و زمین را چنین دید، امام باقر(ع) در این لحظه دست مرا گرفت و به درون خانه برد، لباس خود را عوض کرد و فرمود: چشم برهم بگذار! بعد از لحظاتی گفت: می‌دانی در کجا هستیم؟ گفتم: خیر. فرمود: در آن ظلماتی هستیم که ذوالقرنین به آن جا گذر کرده بود، گفتم: اجازه می‌دهید که چشم‌هایم را باز کنم. فرمود: باز کن اما هیچ نخواهی دید. چون چشم گشودم در چنان تاریکی بودم که زیر پایم را نمی‌دیدم!

اندکی رفتیم باز هم فرمود: جابر! می‌دانی در کجایی؟ گفتم: خیر، امام(ع) فرمود: بر سر چشمه‌ای که خضر از آن آب حیات خورده بود، قرار داری.
آن حضرت همچنان مرا از عالمی به عالم دیگر برد تا به پنج عالم رسیدیم، فرمود: ابراهیم(ع) ملکوت آسمان‌ها را این چنین که تو ملکوت زمین را دیدی مشاهده کرد، او ملکوت آسمان‌ها را دید که 12 عالم است و هر امامی که از ما از دنیا برود، در یکی از این عالم‌ها ساکن می‌شود تا آنکه وقت ظهور قائم آل محمد(ص) فرا رسد، امام باقر(ع) دوباره فرمود: چشم بر هم بگذار و بعد از لحظه‌ای فرمود: چشم بگشا! چون چشم گشودم، خود را در خانه آن حضرت دیدم، آن بزرگوار لباس قبلی خود را پوشید و به مجلس قبلی برگشتیم، من عرض کردم: فدایت شوم چه قدر از روز گذشته؟ فرمود: سه ساعت.


 

*امام باقر(ع) و ضمانت بهشت برای یک نابینا
ابوبصیر از شاگردان برجسته امام باقر(ع) بود، او از بینایی محروم بود و از این جهت شدیداً رنج می‌برد. روزی به حضور امام باقر(ع) آمد و از آن حضرت پرسید: آیا شما وارث پیامبر(ص) هستید؟ امام فرمود: آری، باز پرسید‌: آیا رسول خدا(ص) وارث تمام پیامبران و وارث علوم و دانش‌های آنان بود؟ امام پاسخ دادند: بله، ابوبصیر پرسید: شما می‌توانید مرده را زنده و کور مادرزاد را معالجه کنید و از آنچه که مردم در خانه‌هایشان می خورند، خبر دهید؟ امام فرمود: آری! ما همه این‌ها را به اذن خداوند انجام می‌دهیم.

ابوبصیر می‌گوید: در این هنگام امام باقر(ع) فرمود: ای ابابصیر! نزدیک بیا، من نزدیک حضرت(ع) رفتم، آن حضرت با دست مبارک خود روی چشمان مرا مسح کرد، در این حال من خورشید و آسمان و زمین و خانه‌‌ها و هر چه در شهر بود همه را دیدم، آنگاه به من فرمود: آیا می‌خواهی که این چنین باشی و در روز قیامت حساب تو مانند بقیه مردم باشد و خداوند هر چه را اراده فرمود، همان شود یا می‌خواهی به حال اول برگردی و بدون حساب به بهشت بروی؟! ابوبصیر گفت: می‌خواهم به حال اول برگردم، در این هنگام امام باقر(ع) دست بر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان او به حال اول برگشت.


 

*صلوت خاصه‌ یک معصوم برای امام باقر(ع)
صلوات خاصه امام محمدباقر(ع) از امام حسن عسکری(ع) منقول است که به این شرح است:
«ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﺎﻗﺮﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ إﻣﺎﻡ ﺍﻟﻬﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﺋﺪ أﻫﻞ ﺍﻟﺘﻘﻮﯼ ﻭ ﺍﻟﻤُﻨﺘﺠﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﮎ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﮐَﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻋﻠﻤﺎً ﻟﻌﺒﺎﺩﮎ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﺍً ﻟﺒﻼﺩﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺩﻋﺎً ﻟﺤﮑﻤﺘﮏ ﻭ ﻣﺘﺮﺟﻤﺎً ﻟﻮﺣﯿﮏ ﻭ أﻣﺮﺕ ﺑﻄﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺣﺬّﺭﺕ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﯿﺘﻪ ﻓﺼﻞّ ﻋﻠﯿﻪ ﯾﺎ ﺭﺏ أﻓﻀﻞ ﻣﺎ ﺻﻠّﯿﺖ ﻋﻠﯽ أﺣﺪ ﻣﻦ ﺫﺭیة أﻧﺒﯿﺎﺋﮏ ﻭ أﺻﻔﯿﺎﺋﮏ ﻭ ﺭُﺳﻠﮏ ﻭ أﻣﻨﺎﺋﮏ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ».

 

 

منبع : فارس

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

شنبه 21 فروردین 1395  9:13 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh ravabet_rasekhoon razdarealifateme15 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها