0

صحیفه سجادیه

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

صحیفه سجادیه

با سلام و عرض ادب

 

در این تاپیک متن صحیفه سجادیه ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان قرار داده خواهد شد

 

با ما همراه باشید

 

منبع: سایت عرفان

 

صحیفه سجادیه

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 21 فروردین 1395  3:24 PM
تشکرات از این پست
salma57
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

دعاي (1)- دعا در ستايش خداي عزوجل

دعاي (1)- دعا در ستايش خداي عزوجل

 

وَ كان مِن دعائِه عليه‏السلام اذا ابتَدأ بِالدّعاءِ بدأ
دعای آن حضرت است چون به نماز بر می خاست بدین صورت به سپاس و حمد

بالتحميد لِلَّه عزَّوجل و الثَّنَاءِ عَلَيه فقال:
خداوند عزوجل ابتدا می کرد و می گفت:

اَلْحَمْدُ لِلَّه الْاَوَّلِ بِلا اَوَّلٍ كانَ قَبْلَهُ، وَالْاخِرِ بِلا اخِرٍ يَكُونُ
حمد خدائى را كه اوّل همه آثار هستى اوست و قبل از او اوّلى نبوده، و آخر است بى‏آنكه پس از او آخرى
بَعْدَهُ، الَّذى قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ اَبْصارُ النّاظِرينَ، وَعَجَزَتْ
باشد، خدايى كه ديده بينندگان از ديدنش قاصر، و انديشه
عَنْ نَعْتِهِ اَوْهامُ الْواصِفينَ. اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِداعاً،
و فهم وصف كنندگان از وصفش عاجز است. به دست قدرتش آفريدگان را ايجاد كرد،
وَاخْتَرَعَهُمْ عَلى‏ مَشِيَّتِهِ اخْتِراعاً، ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَريقَ اِرادَتِهِ،
و آنان را براساس اراده خود صورت بخشيد، آنگاه همه را در راه اراده خود راهى نمود،
وَ بَعَثَهُمْ فى سَبيلِ مَحَبَّتِهِ، لايَمْلِكُونَ تَأْخيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ
و در مسير محبت و عشق به خود برانگيخت، موجودات هستى از حدودى كه
اِلَيْهِ، وَ لايَسْتَطيعُونَ تَقَدُّماً اِلى‏ ما اَخَّرَهُمْ عَنْهُ، وَجَعَلَ لِكُلِّ
براى آنان معين فرموده قدمى پيش و پس نتوانند نهاد، و براى هر يك از آنان
رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لايَنْقُصُ مَنْ
روزى معلوم و قسمت شده‏اى از باب لطف قرار داد، هر آن كس را كه روزى فراوان

زادَهُ ناقِصٌ، وَ لايَزيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زائِدٌ، ثُمَّ ضَرَبَ
داده احدى نمى‏تواند بكاهد، و هر آن كس را كه روزى كاسته هيچ كس نتواند بيفزايد، آنگاه
لَهُ فِى الْحَيوةِ اَجَلاً مَوْقوُتاً، وَ نَصَبَ لَهُ اَمَداً مَحْدُوداً،
زندگى او را زمانى معين مقدّر فرمود، و پايانى محدود قرار داد،
يَتَخَطَّأُ اِلَيْهِ بِاَيّامِ عُمُرِهِ،وَ يَرْهَقُهُ بِاَعْوامِ دَهْرِهِ، حَتّى‏ اِذا بَلَغَ
كه با ايام عمر به‏سوى آن پايان قدم برمى‏دارد، و با سالهاى زندگيش به آن نزد‏يك مىگردد، تا چون
َقْصى‏ اَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ اِلى‏ ما نَدَبَهُ
به‏آخر آن رسيد، و پيمانه زمانش لبريز شد، جانش را مى‏گيرد و او را به سوى آنچه بدان خدايش خوانده
اِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوابِهِ، اَوْ مَحْذُورِ عِقابِهِ، لِيَجْزِىَ الَّذينَ
از ثواب بسيار يا عذاب دردناك راهى مى‏كند، تا از پى عدالت خود
اَسآؤُا بِما عَمِلُوا، وَ يَجْزِىَ الَّذينَ اَحْسَنُوا بِالْحُسْنى‏، عَدْلاً
بدكاران را به كردار بدشان و نيكوكاران را به عمل صالحشان جزا دهد،
مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ اَسْمآؤُهُ، وَ تَظاهَرَتْ الآؤُهُ، لايُسْئَلُ عَمَّا
منزّه است نام‏هاى او، و پى‏درپى است نعمت‏هاى وى، كسى را نرسد كه او را
يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ. وَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبادِهِ
را از كرده‏اش باز پرسد، ولى همه در معرض پرسش او باشند. و سپاس خداى را كه اگر عبادش
مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلى‏ ما اَبْلاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتابِعَةِ، وَاَسْبَغَ
را از معرفت سپاسگزارى بر عطاياى پياپى كه به آنان داده، و نعمت‏هاى پيوسته

عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فى مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ،
كه بر ايشان كامل ساخته محروم مى‏نمود نعمت‏هايش را صرف نموده و سپاس نمى‏گزاردند،
وَ تَوَسَّعُوا فى رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ، وَ لَوْ كانُوا كَذلِكَ لَخَرَجُوا
و در روزى او فراخى مى‏يافتند و شكر نمى‏كردند، و اگر چنين مى‏بودند از حدود
مِنْ حُدُودِ الْاِنْسانِيَّةِ اِلى‏ حَدِّ الْبَهيمِيَّةِ،فَكانُوا كَما وَصَفَ فى
انسانيت بيرون شده به مرز حيوانيت مى‏رسيدند،و چنان مى‏بودند كه در
مُحْكَمِ كِتابِهِ: «اِنْ هُمْ اِلاّ كَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ سَبيلاً».
كتاب محكمش فرموده: «ايشان جز به چارپايان نمانند بلكه از آنان گمراه‏ترند.»
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى‏ ما عَرَّفَنا مِنْ نَفْسِهِ، وَ اَلْهَمَنا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ
سپاس خداى را بر آنچه از وجود مباركش به ما شناسانده، و بر آنچه از شكرش به ما الهام فرموده، و بر
لَنا مِنْ اَبْوابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنا عَلَيْهِ مِنَ الْاِخْلاصِ لَهُ
آن درهاى دانش كه به پروردگاريش بر ما گشوده، و براخلاص‏ورزى در
فى تَوْحيدِهِ، وَ جَنَّبَنا مِنَ الْاِلْحادِ وَالشَّكِّ فى اَمْرِهِ، حَمْداً
توحيد و يگانگيش ما را رهنمون شده، و قلب ما را از الحاد و شك در كار خودش دور داشته، چنان سپاسى
نُعَمَّرُ بِهِ فيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ اِلى‏
كه با آن در حلقه سپاسگزاران از بندگانش زندگى بگذرانيم، و با آن بر هر كه به خشنودى و بخشايش
رِضاهُ وَعَفْوِهِ، حَمْداً يُضى‏ءُ لَنا بِهِ ظُلُماتِ الْبَرْزَخِ، وَيُسَهِّلُ
او پيشى جسته سبقت گيريم، سپاسى كه تيرگيهاى برزخ را به سبب آن بر ما روشن كند، و راه رستاخيز را

عَلَيْنا بِهِ سَبيلَ الْمَبْعَثِ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنازِلَنا عِنْدَ مَواقِفِ
به سبب آن بر ما آسان نمايد، و موقعيت و جايگاه ما را نزد گواهان آن روز بلند
الْاَشْهادِ، يَوْمَ تُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ
گرداند، در روزى كه همه سزاى عمل خود بينند بدون آنكه بر كسى
لايُظْلَمُونَ، يَوْمَ لايُغْنى مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لاهُمْ
ستمى رود، روزى كه هيچ دوستى چيزى از عذاب و كيفر را از دوست خود دفع نكند و ستمكاران
يُنْصَرُونَ،حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنّا اِلى‏ اَعْلى‏ عِلِّيّينَ فى كِتابٍ مَرْقُومٍ
يارى نشوند، سپاسى كه از جانب ما در پرونده‏اى كه وضع نيكبختان در آن رقم خورده و مقربان حضرت او
يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ، حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنا اِذا بَرِقَتِ الْاَبْصارُ،
گواهان آنند به اعلى عليّين بالا رود، سپاسى كه چون چشم‏ها در آن روز خيره شود سبب
و تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنا اِذَا اسْوَدَّتِ الْاَبْشارُ، حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ
روشنى ديده ما گردد، و هنگامى كه چهره‏ ها سياه شود صورت ما به نورانيت آن سپيد گردد، سپاسى كه ما را
مِنْ اَليمِ ناراللَّهِ اِلى‏ كَريمِ جِوارِاللَّهِ، حَمْداً - نُزاحِمُ بِهِ مَلآئِكَتَهُ
از آتش دردناك حق آزاد و در جوار كرم نامتناهيش جاى دهد،
الْمُقَرَّبينَ، وَنُضآمُّ بِهِ اَنْبِياءَهُ الْمُرْسَلينَ فى دارِالْمُقامَةِ الَّتى
شويم و درپيشگاه عنايتش جاى را بر ايشان تنگ كنيم، و به وسيله آن در سراى ماندگارى جاويد
لاتَزُولُ، وَ مَحَلِّ كَرامَتِهِ الَّتى لاتَحُولُ.والْحَمْدُ لِلَّهِ
و جايگاه سرمدى او كه دگرگونى نپذيرد به صف پيامبران مرسل او متصل گرديم. و سپاس خداى را

الَّذِى اخْتارَ لَنا مَحاسِنَ الْخَلْقِ، وَ اَجْرى‏ عَلَيْنا طَيِّباتِ الرِّزْقِ،

وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلى‏ جَميعِ الْخَلْقِ، فَكُلُّ خَليقَتِهِ

مُنْقادَةٌ لَنا بِقُدْرَتِهِ، وَصآئِرَةٌ اِلى‏ طاعَتِنا بِعِزَّتِهِ. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ

الَّذى اَغْلَقَ عَنّا بابَ الْحاجَةِ اِلاّ اِلَيْهِ، فَكَيْفَ نُطيقُ حَمْدَهُ؟

اَمْ مَتى‏ نُؤَدّى شُكْرَهُ؟! لا، مَتى‏! وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى رَكَّبَ

يا چه زمانى مى‏توانيم شكرش را بجاى آوريم؟ هيچگاه! و سپاس خداى را كه در پيكر ما ابزار گشودن
فينا الاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنا اَدَواتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنا بِاَرْواحِ
اندام را سوار كرد، و آلات بستن آنها را مقرر فرمود، و ما را از نسيمهاى حياتبخش
الْحَيوةِ، وَاَثْبَتَ فينا جَوارِحَ الْاَعْمالِ، وَ غَذّانا بِطَيِّباتِ الرِّزْقِ،
بهره‏مند كرد، و اعضاى انجام دادن كار به ما مرحمت فرمود، و ما را با روزيهاى پاكيزه خوراك داد،
وَ اَغْنانا بِفَضْلِهِ، وَ اَقْنانا بِمَنِّهِ، ثُمَّ اَمَرَنا لِيَخْتَبِرَ طاعَتَنا،
و به فضلش ما را بى‏نياز كرد، و به عطاى خود سرمايه بخشيد، آنگاه به ما دستور داد تا فرمانبرداريمان را بسنجد،
وَنَهانا لِيَبْتَلِىَ شُكْرَنا، فَخالَفْنا عَنْ‏طَريقِ اَمْرِهِ،وَ رَكِبْنا مُتُونَ
و از انجام محرمات نهى فرمود تا شكر ما را بيازمايد، بعد از اين همه لطف از فرمانش سر پيچيديم، و بر مركب محرماتش

زَجْرِهِ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ يُعاجِلْنا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ
سوار شديم، با اين همه به عقوبت ما شتاب ننمود،و بر انتقام ما عجله نكرد، بلكه
تَاَنّانا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً، وَانْتَظَرَ مُراجَعَتَنا بِرَاْفَتِهِ حِلْماً.
از سرِ رحمت و از باب كرم با ما مدارا فرمود، و از سرِ مهربانى و از باب حلم بازگشت ما را از راه خطا انتظار كشيد.
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى دَلَّنا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتى لَمْ‏نُفِدْها اِلاّ مِنْ فَضْلِهِ،
سپاس خداى را كه ما را به توبه و بازگشت راهنمايى كرد كه اين حقيقت را جز از عطاى او نيافتيم،
فَلَوْلَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ اِلاّ بِها لَقَدْ حَسُنَ بَلآؤُهُ عِنْدَنا، وَ جَلَّ
اگر همين يك عنايت را از فضل او به حساب آوريم هر آينه اِنعام او درباره ما نيكو، و احسانش
اِحْسانُهُ اِلَيْنا، وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنا، فَماهكَذا كانَتْ سُنَّتُهُ فِى
در حق ما بزرگ، و بخشش او بر ما عظيم است، زيرا روش او در پذيرش
التَّوْبَةِ لِمَنْ كانَ قَبْلَنا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مالا طاقَةَ لَنا بِهِ، وَ
توبه در رابطه با گذشتگان چنين نبوده، بدون شك آنچه را در توانايى ما نبوده از ما برداشته،و
لَمْ‏يُكَلِّفْنا اِلاّ وُسْعاً، وَ لَمْ‏يُجَشِّمْنا اِلاّ يُسْراً، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنّا
جز در خور امكان ما به ما تكليف نفرموده، و ما را به غير از كار آسان وانداشته، و در اين زمينه براى هيچ كدام از ما
حُجَّةً وَ لا عُذْراً، فَالْهالِكُ مِنّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ، وَالسَّعيد
حجت و بهانه‏اى باقى نگذاشته، پس در ميان ما بدبخت كسى است كه برخلاف رضاى او ترك طاعت كند، و خوشبخت
مِنّا مَنْ رَغِبَ اِلَيْهِ. وَالْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ ما حَمِدَهُ بِهِ اَدْنى‏ مَلآئِكَتِه
از ما كسى است كه به سوى او توجه نمايد. و سپاس خداى را به كلّ آن سپاسى كه نزديكترين ملائكه

اِلَيْهِ، وَاَكْرَمُ خَليقَتِهِ عَلَيْهِ، وَاَرْضى‏ حامِدِيهِ لَدَيْهِ، حَمْداً
به او، و گرامى‏ترين آفريدگان نزد او، و پسنديده‏ترين ستايشگران آستان او. وى را ستوده‏اند، سپاسى
يَفْضُلُ سآئِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنا عَلى‏ جَميعِ خَلْقِهِ،
بالاتر از سپاس ديگر سپاسگزاران مانند برترى پروردگارمان بر تمام مخلوقات، و او را
الْحَمْدُ مَكانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنا وَ عَلى‏ جَميعِ عِبادِهِ الْماضينَ
سپاس و حمد دربرابر تمام نعمت‏هاى او كه به ما و به بندگانش که در گذشته بوده اند و باقی بندگانش
وَالْباقينَ، عَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَميعِ الْاَشْيآءِ، وَمَكانَ
كه هستند و مى‏آيند دارد، سپاسى به عدد تمام اشياء كه دانش او بر آن احاطه دارد،
كُلِّ واحِدَةٍ مِنْها عَدَدُها اَضْعافاً مُضاعَفَةً اَبَداً سَرْمَداً اِلى‏
و چندين مقابل هر يك از آنها به طور جاويد و هميشگى
يَوْمِ الْقِيمَةِ، حَمْداً لامُنْتَهى‏ لِحَدِّهِ، وَ لاحِسابَ لِعَدَدِهِ، وَلا
تا روز قيامت، سپاسى كه حدش را پايانى، و شماره آن را حسابى، و پايان
مَبْلَغَ لِغايَتِهِ، وَ لاَانْقِطاعَ لِأِمَدِهِ، حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً اِلى‏
آن را نهايتى، و مدت آن را انقطاعى نباشد، سپاسى كه باعث رسيدن به
طاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَبَاً اِلى‏ رِضْوانِهِ، وَ ذَريعَةً اِلى‏ مَغْفِرَتِهِ،
طاعت و بخشش او، و سبب رضا و خشنودى او، و وسيله آمرزش او،
وَ طَرِيقاً اِلى‏ جَنَّتِهِ، وَ خَفيراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ اَمْناً مِنْ غَضَبِهِ،
و راه به سوى بهشت او، و پناه از انتقام او، و ايمنى از غضب او،

وَ ظَهيراً عَلى‏ طاعَتِهِ، وَ حاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ، وَ عَوْناً
و يار و مددكار بر طاعت او، و مانع از معصيت او، و كمك بر
عَلى‏ تَاْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظآئِفِهِ،حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِى السُّعَدآءِ
اداء حق و وظائف حضرت او باشد، سپاسى كه به سبب آن در گروه نيكبختان
مِنْ اَوْلِيآئِهِ، وَ نَصيرُ بِهِ فى نَظْمِ الشُّهَدآءِ بِسُيُوفِ اَعْدآئِهِ،
از دوستانش درآئيم، و در سلك شهيدان به شمشير دشمنانش قرار گيريم،
اِنَّهُ وَلِىٌّ حَميدٌ.
كه همانا حضرت او يارى دهنده و ستوده است.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 21 فروردین 1395  3:35 PM
تشکرات از این پست
salma57
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

دعاي (2)- دعا بر محمد و آل محمد

دعاي (2)- دعا بر محمد و آل محمد

 

و كان مِن دعائِهِ عليه‏السلام بعدَ هذا التحميد فى‏
دعای آن حضرت پس از این ستایش

الصَّلوة عَلى رَسول اللّه صلى‏اللّه عليه و آله
در درود بر رسول خدا

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى مَنَّ عَلَيْنا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ -
سپاس خدايى را كه بر ما منّت نهاد به وجود محمّد (ص)
دُونَ الْاُمَمِ الْماضِيَةِ، وَالْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتى
در ميان امّت‏هاى گذشته و قرون سپرى شده، به قدرت و توانى كه
لاتَعْجِزُ عَنْ شَىْ‏ءٍ وَ اِنْ عَظُمَ، وَ لايَفُوتُها شَىْ‏ءٌ وَ اِنْ لَطُفَ،
از هيچ چيز هر چند بزرگ، ناتوان نباشد، و هيچ چيز هر چند كوچك از نظرش نهان نماند.

فَخَتَمَ بِنا عَلى‏ جَميعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنا شُهَدآءَ عَلى‏ مَنْ
و ما را خاتم همه امّتها قرار داد، و بر منكران حق و حقيقت
جَحَدَ، وَ كَثَّرَنا بِمَنِّهِ عَلى‏ مَنْ قَلَّ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ
گواه گرفت، و ما را از باب ايثار نعمت بر آنان كه اندك بودند فزونى بخشيد. بارالها، پس درود فرست بر محمد كه
اَمينِكَ عَلى‏ وَحْيِكَ، وَ نَجيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَصَفِيِّكَ مِنْ
امين وحى تو، و بزرگوارتر از تمام خلق تو، و بنده پسنديده در ميان
عِبادِكَ، اِمامِ الرَّحْمَةِ، وَ قائِدِ الْخَيْرِ، وَ مِفْتاحِ الْبَرَكَةِ، كَما
عبادِ توست، آن پيشواى رحمت، و قافله‏ سالار خوبى، و كليد بركت، چنان كه
نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ، وَ عَرَّضَ فيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ، وَكاشَفَ
او جان خويش را براى اجراى فرمان تو به زحمت انداخت، و در راه تو بدنش را هدف ناراحتى قرار داد، و در دعوت
فِى الدُّعآءِ اِلَيْكَ حآمَّتَهُ، وَ حارَبَ فى رِضاكَ اُسْرَتَهُ، وَ قَطَعَ
به سوى تو با نزديكانش درافتاد، و براى خشنودى تو با قبيله خود جنگيد، و در راه احياء
فى اِحْيآءِ دينِكَ رَحِمَهُ، وَاَقْصَى الْاَدْنَيْنَ عَلى‏ جُحُودِهِمْ،
دينت رشته خويشاوندى خود را گسيخت، و نزديكترين بستگان خود را به علّت انكار حق از خويش دور كرد،
وَقَرَّبَ الْاَقْصَيْنَ عَلَى‏اسْتِجابَتِهِمْ لَكَ، وَ والى‏ فيكَ الْاَبْعَدينَ،
و دورترين مردم را به‏خاطر قبول دين توبه خود نزديك فرمود، و محض‏تو با دورترين مردم دوستى كرد،
وَ عادى‏ فيكَ الْاَقْرَبينَ، وَ اَدْاَبَ نَفْسَهُ فى تَبْليغِ رِسالَتِكَ،
و با نزديكترين آنان دشمنى نمود، و جانش را در رساندن پيام تو خسته كرد،

وَاَتْعَبَها بِالدُّعآءِ اِلى‏ مِلَّتِكَ، وَ شَغَلَها بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ
و به جهت فراخواندن مردم به آئين تو به زحمت افكند، و به نصيحت نمودن پذيرندگان
دَعْوَتِكَ، وَ هاجَرَ اِلى‏ بِلادِ الْغُرْبَةِ وَ مَحَلِّ النَّاْىِ عَنْ
دعوتت مشغول ساخت، تا آنجا كه به ديار غربت و محل دور از
مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَاْنَسِ
اهل و عشيره و مركز سكونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش هجرت
نَفْسِهِ، اِرادَةً مِنْهُ لِاِعْزازِ دينِكَ، وَاسْتِنْصاراً عَلى‏ اَهْلِ الْكُفْرِ
نمود، خواست او اين بود كه دين تو را عزيز كند، و بر عليه كافران يارى
بِكَ، حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ ما حاوَلَ فى اَعْدآئِكَ، وَاسْتَتَمَّ لَهُ ما دَبَّرَ
جويد، تا جايى كه هر چه درباره دشمنانت اراده كرده بود با پايدارى به دست آورد، و آنچه در مورد عاشقانت تدبير نموده بود
فى اَوْلِيآئِكَ، فَنَهَدَ اِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ، وَمُتَقَوِّياً عَلى‏
انجام گرفت. پس در حالى كه از تو كمك مى‏خواست، ودر ضعف خود ازتو نيرو مى‏گرفت به‏جنگ كافران
ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ، فَغَزاهُمْ فى عُقْرِ دِيارِهِمْ، وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ
برخاست، و تا پايان برنامه در پايگاه ديارشان مبارزه نمود، و در ميان قرارگاهشان بر آنان
فى بُحْبُوحَةِ قَرارِهِمْ، حَتّى‏ ظَهَرَ اَمْرُكَ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ،
هجوم برد، تا فرمانت آشكار، و كلمه ‏ات برترى يافت،
وَ لَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ. اَللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِما كَدَحَ فيكَ اِلَى الدَّرَجَةِ
گرچه مشركان‏ را خوشايند نبود. بارالها، مرتبه ‏او رابه ‏سبب زحماتى‏كه در راه تو كشيد به بالاترين درجات

الْعُلْيا مِنْ جَنَّتِكَ، حَتّى‏ لايُساوى‏ فى مَنْزِلَةٍ، وَ لايُكافَأَ
بهشت بالا بر، تا اندازه‏اى كه هيچ كس در هيچ مقام و منزلت با او يكسان نباشد، و در هيچ
فى مَرْتَبَةٍ، وَ لايُوازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَ لانَبِىٌّ
مرتبه با حضرتش برابر نگردد، و در آستانت هيچ ملك مقرب و پيامبر
مُرْسَلٌ، وَ عَرِّفْهُ فى اَهْلِهِ الطّاهِرينَ وَ اُمَّتِهِ الْمُؤْمِنينَ مِنْ
مرسل با او برابرى نكند، و قبول شفاعتش را در اهل بيت پاكيزه ‏اش و مؤمنان از
حُسْنِ الشَّفاعَةِ اَجَلَّ ما وَعَدْتَهُ، يا نافِذَ الْعِدَةِ، يا وافِىَ
امّتش بيش از آنچه به‏او وعده فرموده‏اى به او اعلام فرما، اى خدايى كه وعده‏ات نافذ است، اى آن كه عهدت
الْقَوْلِ، يا مُبَدِّلَ السَّيِّئاتِ بِاَضْعافِها مِنَ الْحَسَناتِ، اِنَّكَ
وفا است، اى مولايى كه بديها را به چندين برابر به خوبيها تبديل مى‏كنى، همانا كه تو
ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ.
صاحب فضل عظیمی

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 26 فروردین 1395  4:21 PM
تشکرات از این پست
salma57
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

دعاي (3)- دعاي آنحضرت بر حاملان عرش

دعاي (3)- دعاي آنحضرت بر حاملان عرش

 

(3) وَ كانَ مِنْ دُعائِهِ عليه‏السلام فى الصَّلوةِ عَلى‏ حَمَلَةِ
دعای آن حضرت در طلب رحمت بر حاملان

الْعَرْشِ وَ كُلِّ مَلَكٍ مقرّبٍ‏
عرش و تمام فرشتگان مقرب

اَللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذينَ لايَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبيحِكَ، وَ
بارالها و حاملان عرشت كه از تسبيح تو سست نمى‏شوند، و

لايَسْئَمُونَ مِنْ تَقْديسِكَ، وَ لايَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبادَتِكَ،
از تقديست ملول نمى‏گردند، و از عبادتت وانمى‏مانند،
وَ لايُؤْثِرُونَ التَّقْصيرَ عَلَى الْجِدِّ فى اَمْرِكَ، وَ لايَغْفُلُونَ
و در اجراى فرمانت كوتاهى را بر كوشش انتخاب نمى‏نمايند، و از شيفتگى به سوى تو
عَنِ الْوَلَهِ اِلَيْكَ، وَ اِسْرافيلُ صاحِبُ الصُّورِ، الشّاخِصُ
غافل نمى‏گردند، و اسرافيل صاحب صور كه چشم به راه اجازه
الَّذى يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْاِذْنَ، وَ حُلُولَ الْاَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ
و فرمان توست تا در صور بدمد و بدين برنامه افتادگان
صَرْعى‏ رَهآئِنِ الْقُبُورِ، وَ ميكآئيلُ ذُوالْجاهِ عِنْدَكَ، وَالْمَكانِ
به زندان گور را از خواب مرگ بيدار كند، و ميكائيل كه نزد تو بلند مرتبه، و به خاطر
الرَّفيعِ مِنْ طاعَتِكَ، وَ جِبْريلُ الْاَمينُ عَلى‏ وَحْيِكَ،الْمُطاعُ
طاعت تو داراى مكانى رفيع است، و جبرئيل امين وحى تو، كه در بين اهل
فى اَهْلِ سَمواتِكَ، الْمَكينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ، وَالرُّوحُ
آسمانهاى تو مورد اطاعت است، و در پيشگاهت ارجمند، و به درگاهت مقرّب، و روح
الَّذى هُوَ عَلى‏ مَلآئِكَةِ الْحُجُبِ، وَالرُّوحُ الَّذى هُوَ مِنْ اَمْرِكَ،
كه بر فرشتگان حجب گمارده است، و آن روح كه از امر توست،
فَصَلِّ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الَّذينَ مِنْ دُونِهِمْ، مِنْ سُكّانِ
پس بر همه آنان درود فرست، و همچنين بر فرشتگانى كه از نظر مقام پائين‏تر از ايشانند از ساكنان

سَمواتِكَ، وَ اَهْلِ الْاَمانَةِ عَلى‏ رِسالاتِكَ، وَالَّذينَ لاتَدْخُلُهُمْ
آسمانهايت، و امين بر پيامهايت، و آن فرشتگانى كه از كوشش و كار
سَئْمَةٌ مِنْ دُؤُبٍ، وَ لااِعْيآءٌ مِنْ لُغُوبٍ - وَ لا فُتُورٌ، وَ لا تَشْغَلُهُمْ
ملول نمى‏شوند، و از هيچ زحمتى وامانده و سست نمى‏گردند، و خواسته ‏ها ايشان را
عَنْ تَسْبيحِكَ الشَّهَواتُ، وَ لايَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظيمِكَ سَهْوُ
از تسبيح تو باز نمى‏دارد، و سهو ناشى از غفلت‏ها آنان را از بزرگداشت تو جدا
الْغَفَلاتِ، الْخُشَّعُ الْاَبْصارِ، فَلايَرُومُونَ النَّظَرَ اِلَيْكَ،
نمى‏كند، ديدگان به خشوع فرو هشته ‏اند، و اراده نگريستن به انوار جلالت نمى‏نمايند،
النَّواكِسُ الْاَذْقانِ، الَّذينَ قَدْ طالَتْ رَغْبَتُهُمْ فيما لَدَيْكَ،
سرها به زير افكنده ‏اند، آنان كه عشق و شوقشان را به آنچه نزد توست پايانى نيست،
الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِكْرِ الآئِكَ، وَالْمُتَواضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ
شيفته ياد نعمت‏هاى تواند، و در برابر بزرگى و جلال كبريائيت
وَ جَلالِ كِبْرِيآئِكَ، وَالَّذينَ يَقُولُونَ اِذا نَظَرُوا اِلى‏ جَهَنَّمَ تَزْفِرُ
متواضعند، و بر آن فرشتگان كه چون دوزخ را بر گنهكاران خروشان
عَلى‏ اَهْلِ مَعْصِيَتِكَ: سُبْحانَكَ ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ،
ببينند مى‏گويند: اى خداى منزه و پاكيزه، ما تو را چنان كه سزاوار توست عبادت نكرديم،
فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحانِيّينَ مِنْ مَلآئِكَتِكَ، وَ اَهْلِ
پس بر همه آنان درود فرست، و نيز بر روحانيان از ملائكه ‏ات، و اهل

الزُّلْفَةِ عِنْدَكَ، وَ حُمّالِ الْغَيْبِ اِلى‏ رُسُلِكَ، وَالْمُؤْتَمِنينَ
منزلت و قرب در پيشگاهت، و حاملان پيام غيب به سوى فرستادگانت، و امينان
عَلى‏ وَحْيِكَ، وَ قَبآئِلِ الْمَلآئِكَةِ الَّذينَ اخْتَصَصْتَهُمْ
بر وحيت، و اصناف فرشتگانى كه آنان را به خود اختصاص
لِنَفْسِكَ، وَاَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ بِتَقْديسِكَ،
داده‏اى، و به وسيله تقديس خود ايشان را از خوردنى و آشاميدنى بى‏نياز نموده ‏اى،
وَاَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ اَطْباقِ سَمواتِكَ، وَالَّذينَ عَلى‏ اَرْجآئِها
و در اندرون طبقات آسمانهايت مسكن داده ‏اى، و بر آن فرشتگان كه چون فرمانت به انجام
اِذا نَزَلَ الْاَمْرُ بِتَمامِ وَعْدِكَ، وَ خُزّانِ الْمَطَرِ وَ زَواجِرِ
وعده ‏ات صادر گردد بر اطراف آسمانها گماشته شوند، و بر خزانه ‏داران باران، و حركت دهندگان
السَّحابِ، وَالَّذى بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ،
ابر، و بر آن مَلَكى كه از فرياد زجرش غرّش رعدها شينده شود،
وَ اِذا سَبَحَتْ بِهِ حَفيفَةُ السَّحابِ الَْتمَعَتْ صَواعِقُ الْبُرُوقِ،
و چون ابر خروشان به وسيله او به شنا درآيد شعله‏ هاى برق درخشيدن گيرد،
وَ مُشَيِّعِى الثَّلْجِ وَالْبَرَدِ، والْهابِطينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ اِذا نَزَلَ،
و برفرشتگانى ‏كه دانه ‏هاى برف وتگرگ را بدرقه مى‏كنند، وملائكه ‏اى كه همراه قطرات باران فرود مى‏آيند،
وَالْقُوَّامِ عَلى‏ خَزآئِنِ الرِّياحِ، وَالْمُوَكَّلينَ بِالْجِبالِ فَلاتَزُولُ،و الَّذينَ عَرَّفتَهم مَثاقيلَ المياه
و بر آنان كه وكيل خزينه ‏هاى بادند، و آنان كه بر كوهها گماشته شده ‏اند تا از جا در نروند،و بر آنان که وزن آبها,

وَ کَيلَ ما تَحويهٍ لَواعج الْاَمْطارِ وَ عَوالِجُها، وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلائِكَةِ اِلى‏ اَهْلِ الْاَرْضِ
و اندازه باران های سیل آسا و رگبارهای متراکم را به آنان آموخته ‏اى، و بر فرشتگانى كه به‏ سوى اهل زمين گسيل مى‏شوند و
بِمَكْرُوهِ ما يَنْزِلُ مِنَ الْبَلآءِ، وَ مَحْبُوبِ الرَّخآءِ،وَالسَّفَرَةِ
گرفتارى ناخوشايند و گشايش خوشايند براى آنان مى‏آورند، و بر سفيران
الْكِرامِ الْبَرَرَةِ، وَالْحَفَظَةِالْكِرامِ‏الْكاتِبينَ، وَ مَلَكِ الْمَوْتِ
بزرگوار نيكوكار، و فرشتگان بزرگوارى كه حافظ عمل مردم و نويسنده آنند، و بر فرشته مرگ
وَ اَعْوانِهِ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكيرٍ، وَ رُومانَ فَتّانِ الْقُبُورِ، وَالطّآئِفينَ
و يارانش، و منكَر و نكير، و بر رومان آزمايش كننده مردگان در گور، و بر طواف كنندگان
بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مالِكٍ، وَالْخَزَنَةِ وَ رِضْوانَ، وَ سَدَنَةِ
بيت ‏المعمور، و بر مالك، و بر خازنان دوزخ و بر رضوان، و خدمتگزاران
الْجِنانِ، وَالَّذينَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما اَمَرَهُمْ، وَ يَفْعَلُونَ
بهشت، و بر فرشتگانى كه خدا را در آنچه امر مى‏كند مخالفت نمى‏نمايند، و مأموريت خود را
مايُؤْمَرُونَ، وَالَّذينَ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ
به نحو احسن انجام مى‏دهند، و بر فرشتگانى كه به اهل بهشت مى‏گويند: سلام بر شما به خاطر آنكه صبر كرديد، پس
عُقْبَى الدّارِ، وَالزَّبانِيَةِ الَّذينَ اِذا قيلَ لَهُمْ: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ
نيكوسرايى است خانه آخرت براى شما، و بر فرشتگان نگاهبان دوزخ كه چون به آنان فرمان رسد: او را بگيريد و به زنجير كشيد سپس

الْجَحيمَ صَلُّوهُ، ابْتَدَرُوهُ سِراعاً، وَلَمْ يُنْظِرُوهُ، وَ مَنْ
به آتش درافكنيد، به سرعت دستگيرش كنند و به او مهلت ندهند، و بر
اَوْهَمْنا ذِكْرَهُ، وَ لَمْ‏نَعْلَمُ مَكانَهُ مِنْكَ، وَ بِاَىِّ اَمْرٍ وَكَّلْتَهُ،
هر فرشته ‏اى كه نامش را ياد نكرده ‏ايم، و از قدرش در پيشگاه تو خبر نداريم، و نمى‏دانيم او را به چه كارى گماشته ‏اى،
وَ سُكّانِ الْهَوآءِ وَالْاَرْضِ وَالْمآءِ، وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَى الْخَلْقِ،
و بر آن فرشتگانى كه ساكن هوا و زمين و آبند، و به هر كدام از آنان كه موكّل آفريدگانند،
فَصَلِّ عَلَيْهِمْ يَوْمَ يَاْتى كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سآئِقٌ وَ شَهيدٌ،
پس بر همه آنان درود فرست در روزى كه هركس با دو فرشته يكى راننده و ديگرى گواه مى‏آيد،
وَصَلِّ عَلَيْهِمْ صَلوةً تَزيدُهُمْ كَرامَةً عَلى‏ كَرامَتِهِمْ،
و بر ایشان درود فرست درودی که بر بزرگواریشان بیفزاید,
وَ طَهارَةً عَلى‏ طَهارَتِهِمْ. اَللَّهُمَّ وَ اِذا صَلَّيْتَ عَلى‏
و بر طهارتشان طهارت اضافه کند بارالها به وقتیکه بر
مَلآئِكَتِكَ وَ رُسُلِكَ، وَ بَلَّغْتَهُمْ صَلوتَنا عَلَيْهِمْ، فَصَلِّ
فرشتگانت و فرستادگانت درود می فرستی و درود ما را به آنان ابلاغ میکنی, به علت آن گفتار نیکو
عَلَيْنا بِما فَتَحْتَ لَنا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فيهِمْ،
که در وصف آنان بر زبان و دل ما روان ساختی ای,بر ما نیز درود و رحمت فرست,
اِنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ.
که تو بخشنده و بزرگواری.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

یک شنبه 9 خرداد 1395  3:24 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها