شمارهٔ ۲۵۶
ها نظر کن که در نظر دارم
از هویت چنین خبر دارم
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
شمارهٔ ۲۷۷
همه پابند آن دلارامند
مرغ و دانه تمام در دامند
شمارهٔ ۲۷۸
همه تسبیح حضرتش گویند
همه ناطق به رحمت اویند
شمارهٔ ۲۷۵
هرکه رو را ز غیر او بر تافت
پرتو نور او بر او برتافت
شمارهٔ ۲۶۵
هر کسی را که باشدش سر کل
صحبت او همه بود کل کل
شمارهٔ ۲۸۰
همه را رو به دوست از همه رو
وحده لا اله الا هو
شمارهٔ ۲۷۶
همچو غنچه تمام بگشوده
نور خود را به عین خود دیده
شمارهٔ ۲۷۹
همه حق است و خلق اینجا نیست
خلق ما جو که خلق با ما نیست
شمارهٔ ۲۶۹
هر که در بند نفس حیوان است
بندهٔ آب و چاکر نان است
شمارهٔ ۲۸۲
همه عالم تن است و او جان است
جام گیتی نمای سلطان است
شمارهٔ ۲۸۳
یا رب که تو را چنین دلی حاصل باد
دایم به مقام جمع خود واصل باد
شمارهٔ ۲۸۱
همه عالم به نور او روشن
نظری کن به نور دیدهٔ من
شمارهٔ ۲۷۱
هر که سلطان خویش نشناسد
عزت او تمام کی دارد
شمارهٔ ۲۷۴
هرچه داری به عشق او درباز
تا کند او به روی تو در باز