شمارهٔ ۱۵۳ - در مدح جمال المعاشرین قوال
چند با اشک و رشک خواهد بود
عرش و فرش از لحاف و بستر تو
چند بی سرمه سای خواهد بود
چند بیبوسه جای خواهد بود
فاقه تا کی کشد ز پیس دماغ
ای چو عیسی همیشه روحالقدس
خلق و لفظ تو گل به شکر تو
خاک پای تو نزد دشمن و دوست
زان که عرشیست اصل گوهر تو
آن نه از درد نقرسست که نیست
دور ماند از جمال و منظر تو
تن اگر چون فنا نباشد و نیست
شکر حق را که پیش خدمت تست
چون بقا عقل و جان و چاکر تو
بیتو خوش روی همچو دفتر تو
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
چهارشنبه 11 فروردین 1395 3:19 PM
تشکرات از این پست