ما رایت شیئاً !لا ورایت الله فیه
در جهانی که عالم ثانی است
بی زبانی همه زبان دانی است
«لی مع الله» گوی از سر شوق
دیگری اوفتاده در تک و پوی
لیس فی جبتی سوی الله، گوی
به زبان و به دل «اناالحق» گفت
واله و مست و بیخود افتاده
دل در اندیشه تا چه شاید کرد
در رهش خان و مان براندازم
تا در این منزلیکه هستی توست
واندر آن عالم افکنی خود را
ترک خودگفتن اولین قدم است
زهد ورز، اقتدا به عیسی کن
منشین اینچنین که ناخوب است
خیزو آن را طلبکه مطلوب است
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
چهارشنبه 11 فروردین 1395 2:01 PM
تشکرات از این پست