مقدمه:
با کمی دقت و تامل در زندگی انسانها به خوبی میتوان اذعان داشت که افراد بشری از سطح رفاه اجتماعی یکسانی برخوردار نیستند، از این رو این موضوع باعث بروز پدیده «مقایسه اجتماعی» در زندگی بشر شده است. مقایسه اجتماعی یعنی سنجش موقعیت خود با وضعیت دیگران. نوعاً انسانها تمایل دارند سطح زندگی خود را با سایر افراد مقایسه نمایند واز این رو این رویکرد باعث بروز آثار و تبعاتی در زندگی آنها شده است در این نوشتار سعی داریم به پیامدهای و نوع نگرش افراد در مقایسه های که در زندگی آنها مشاهده میشود اشاره کنیم.
انواع مقایسه
اینکه پدیده مقایسه در زندگی موجب حالت رضایتمندی در زندگی شود یا خیر! در واقع ریشه در نوع نگرش افراد و مقایسههای آنها در زندگی دارد. ازاین رو بعضی از محققین مقایسه کردن در زندگی را به صعودی و نزولی تقسیم کردهاند. در تبیین انواع مقایسه در زندگی اجتماعی این چنین میتوان گفت: مقایسه صعودی یعنی تطابق زندگی خود با افرادی که در نقطه بالاتری از رفاه یا کمال هستند. و همچنین مقایسه نزولی یعنی قیاس کردن زندگی خود با کسانی که از درجه پایین رفاهی و یا کمالی برخوردار میباشند.
موضوع مقایسه نیز در این چنین فضای میتوان متفاوت باشد؛ گاهی قیاس کردن در امور مادی و دنیایی است و زمانی در امور معنوی و غیر مادی[1] آنچه ازآموزههای دینی استفاده میشود، این است که برای رسیدن به کمال و سعادت مقایسه صعودی با افرادی که توانستهاند روح خود را تعالی بخشند و خود را به هنر تقوا و عمل صالح مزیین سازند موجب شادمانی و مسرت و سعادت در زندگی دنیایی و اخروی میشود. ولی با اندک توجهی درمقایسه صعودی در امور مادی این چنین نتیجهای را از آن بدست نمیآوریم.
نمونه مقایسههای مذموم در قرآن
با تأمل در آیات نورانی کلام الله مجید به خوبی میتوان بعضی از مقایسه های که افراد به آن دچار هستند را شناسایی نمود برای نمونه بعضی از این مقایسهها را میتوان در داستان قارون مشاهد کرد قارون از ثروت فراوانی برخوردار بود که تنها کلید گنجهای او را چند انسان نیرومند می توانستند حمل نمایند[2]. از این رو این مسأله موجب شده بود که عدهای افراد سطحی نگر زندگی مادی و دنیایی او را برای خود آرزو کنند.
« فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فی زینَتِهِ قالَ الَّذینَ یُریدُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا یا لَیْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِیَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظیمٍ؛ [قصص/79] پس [قارون] با كوكبه خود بر قومش نمایان شد كسانى كه خواستار زندگى دنیا بودند گفتند: «اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم] داده مىشد واقعاً او بهره بزرگى [از ثروت] دارد.»
خدای متعال بر روی این چنین نگرشی به آرزویهای دنیایی خط بطلان میکشد و از بندگان خود میخواهد که از این چنین آرزوهای پرهیز نمایند:«وَلا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَ أَبْقى؛[طه/131]و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار كردیم [و فقط] زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم، دیدگان خود مدوز، و [بدان كه] روزىِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است.»
پیامدهای مقایسههای مذموم در فرهنگ اسلامی:
1-افزایش اندوه
یکی از مهمترین پیامدهای مقایسه های صعودی در امور مادی افزایش اندوه است چراکه با چشم دوختن به اموال دیگران ودست نیافتن به آن آرزوها چیزی جز اندوه گریبان گیر افراد نمیشود: کما اینکه خداوند متعال درسوره مبارکه حجر به این موضوع اشاره میفرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ؛[حجر/88]و به آنچه ما دسته هایى از آنان [كافران] را بدان برخوردار ساختهایم چشم مدوز، و بر ایشان اندوه مخور».
2- بروز افسردگی در زندگی فردی و اجتماعی
از جمله پیامدهای که این موضوع میتواند به دنبال داشته باشد تشدید افسردگی است. هر گاه اندوه به مال و منال دنیوی طولانی شود روح آرامش وزیبا بینی را از زندگی خواهد گرفت و چیزی جز بدبینی و نگرانی را بر زندگی حکم فرما نخواهد نمود.
در روایتی از امام محمد باقر(علیه السلام) این چنین نقل شده است:«وَمَنْ أَتْبَعَ بَصَرَهُ مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ كَثُرَ هَمُّهُ وَ لَمْ یُشْفَغَیْظُه؛[3] هر کس به آنچه در دست دیگران است، چشم بدوزد،اندوه او طولانی گردد و خشم او آرام نگیرد.»
3-ریشه دواندن حسرت درزندگی
پیامد دیگری که مقایسه صعودی در امور مادی بر زندگی افراد حاکم می شود حسرت است؛ کسی که به این مقایسه در زندگی دچار شده است؛ فهرست بلندی از نداشته ها را برای خود تهیه میکند وبه خاطر آنچه ندارد؛ پیوسته افسوس میخورد و کسی که پیوسته چنین باشد همانند کسی که میخواهد جان دهد.[4]
4-ناسپاسی و بی تابی
ناسپاسی و بی تابی می تواند از جمله پیامدهای مقایسه صعودی باشد در این خصوص روایتی تأمل برانگیز از رسول اکرم (صلی الله علیه واله و سلم) نقل شده است که فرمودند:
«دو خصلت است كه در هر كه باشد خدا او را صبور و شكرگزار رقم زند و هر كه از آن بىبهره باشد وی را نه صابر رقم زند نه شكرگزار هر كه در كار دین به كسى كه فراتر از اوست بنگرد و او را پیروى كند و در كار دنیا بآن كه فروتر از اوست بنگرد و خدا را بر آنچه بیشتر دارد شكر كند، خدا او را صابر و شاكر رقم زند و هر كه در كار دین به آنكه فروتر از اوست بنگرد و در كار دنیا به آن كه فراتر از اوست بنگرد و بر آنچه كمتر دارد تأسف خورد خدا او را نه صابر رقم زند نه شكرگزار»[5].
_____________________
[1].عباس پسندیده، هنررضایت از زندگی، چاپ دهم،انتشارات معارف،1391ص47.
[2]. إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحینَ؛ [قصص/76].
[3]. الكافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج2 ؛ ص315.
[4]. عباس پسندیده ،هنر رضایت از زندگی.ص48
[5]. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة دنیاى دانش - تهران، چاپ: چهارم، 1382ش. ص457
منبع: رهپویان قرآن