وهابیت از هنگام پیدایش در قرن ۱۲ هجری تاکنون با همه مذاهب اسلامی دشمنی کرده و آنها را مورد تکفیر قرار داده است. جنایات وهابیت در حمله به مردم مظلوم سنی و شیعه شهرهای احساء، عینیه، مکه مکرمه، مدینه منوره، طائف، کربلا، نجف اشرف، جده، منطقه حوران و ... مشهور و معروف است.
بهگونهای که وهابیون وقتی به شهری حمله میکردند برایشان سنی و شیعه فرقی نمیکرد و همه را از دم شمشیر میگذراندند حتی به زنهای حامله رحم نکرده و جنین را از شکم مادران خارج کرده و سر از تن جدا میکردند.
اما در این میان دشمنی وهابیت با شیعه وحشتناکتر بوده است. فتاوای مفتیان وهابی در حلال شمردن خون شیعیان در این زمینه صراحت دارد و این دشمنی بر هیچکس پوشیده نیست، چنانچه ناصر العمر مفتی وهابی در سوالی با این مضمون که «خطر شیعیان نسبت به اسلام بیشتر از یهود و نصاری است، برای نجات امت اسلام چگونه این طایفه را ریشهکن کنیم؟» اینچنین پاسخ میدهد: «در ابتدا باید بدانیم که شیعیان جز با یک حکومت اسلامی جهادی ریشهکن نمیشوند، شیعیان بعد از برپایی حکومت اسلامی مذکور دو راه دارند: یا اینکه اسلام را بپذیرند! یا اینکه سربریده شوند، اگر اصرار کردند بر مذهب خود باقی بمانند با آنها باید این چنین برخورد کنید:
اول: همهی شیعیان را چون سربریدن گوسفند، سر ببرید تا خون سرتاپای آنها را فرابگیرد، و چه منظرهی بدیعی است زمانی که تو میبینی اجساد شیعیان در دریایی از خون شناورند و صدای امواج خون رافضی گوشهایت را نوازش میدهد و جنازههایشان، چشمهایت را به وجد میآورد.
دوم: زنان آنها را به اسارت ببرید و در میان رزمندگان بهصورت عادلانه تقسیم کنید.
سوم: کودکان شیعه را به فراگیری تعلیمات اسلامی صحیح وادارید و توحید و عقیده را به آنها آموزش دهید، و به آنان آموزشهای نظامی دهید تا در فتوحات اسلامی از آنها استفاده شود.
چهارم: معابد و ضریحهای شرکآلود شیعه را نابود و ویران کنید.
پنجم: خانههای آنها را تفتیش کنید و کتابهای شرک آلودشان را از بین ببرید.
ششم: روز عاشورا را جشن بگیرید و شیعیان را مجبور کنید، در آن شرکت کنند.
هفتم: آنها را مجبور کنید کودکان خود را با اسمائی مانند معاویه، یزید و عائشه و حفصه و... نامگذاری کنند».[۱]
دیگر مفتی وهابی با نام عثمان خمیس در رابطه با دشمنی وهابیت با شیعه میگوید: «اگر به دشمن شیعه، ناصبی میگویند، من ناصبی هستم. دشمنی من با شیعه به خاطر شیعه بودنشان نیست، بلکه دشمنی من با شیعیان به خاطر خدا و به خاطر عداوت شیعه با اصحاب پیامبر و رفتار منافقانه و دروغ شیعیان است. از همین رو است که به خاطر خدا با شیعه دشمنی میکنم و با این کار به خداوند تقرب میجویم».[۲]
اکنون پرسش این است که علت اینهمه دشمنی وهابیت با شیعه چیست؟
شاید بتوان علل دشمنی وهابیت با شیعه را در چند امر خلاصه کرد:
۱. افراط و تفریط در برداشت از دستورهای دینی در دشمنی وهابیت نسبت به شیعیان تأثیر دارد. شیعیان زیارت قبور معصومان را محترم شمرده و باور دارند که پسندیده است و در جهت تعظیم شعائر الله باید قبور آنان را حرمت نهاد. هر چند دیگر مذاهب اهل سنت نیز در این جهت با شیعه همعقیده هستند ولی وهابیت شفاعت پیامبر و خاندان او را شرک میدانند، و حال آنکه شیعیان شفاعت اهلبیت (علیهم السلام) را ارج نهاده و باور دارند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خاندان او با اذن خداوند شفاعت میکنند. بدینسان برداشتهای انحرافی وهابیان از آموزه و دستورهای دینی عامل مهمی برای توجیه دشمنی آنان نسبت به شیعیان میباشد.
۲. یکی از عوامل مهم دشمنی وهابیان نسبت به شیعیان، استکبار جهانی است، بدین معنا که آنان به اختلافات و تضاد عقاید فرقههای اسلامی دامن زده، وانمود میکنند که وهابیان طرفداران اسلام هستند، اما شیعیان خشونتطلب و ضداسلام میباشند! دشمنان در قالبهای مختلف از وهابیان حمایت کرده و به آنان آموزش میدهند که چگونه بر ضد شیعیان تبلیغ کرده و علیه آنان مبارزه نمایند. دشمنان طیف وسیعی از وهابیان را آموزش داده سپس به کشورهای دیگر اعزام نمودهاند. وهابیان نیز با حمایت و کمکهای دشمنان علیه شیعیان جنایت میکنند. جنایت همهجانبه وهابیان نسبت به شیعیان در عراق، یمن، بحرین، سوریه، افغانستان شاهد این ادعا است.
۳. تشکیل حکومت شیعی در ایران نیز یکی از عوامل مهم دشمنی وهابیت نسبت به شیعیان میباشد، زیرا این مسئله موجب پیدایش موجی از توجه بر مکتب تشیع شده، بهگونهای که بسیاری از ملّتهای مسلمان، نقش ایران را در بیداری اسلامی میستایند و این موجب پذیرش ایران و دیدگاه شیعی میشود، و این وضع متعصبان اهل سنت را که غالباً وهابی و سلفی هستند، عصبانی و ناراحت نموده است. آنان بهصورتهای مختلف قصد ضربه زدن به تفکر شیعی و جدا کردن آن از جامعه اسلامی را دارند.
دکتر عصام العماد در این رابطه میگوید: با مطالعه کتابهایی که وهّابیّت در سالهای اخیر نوشتهاند، بهیقین در مییابیم که آنان احساس کردهاند که تنها مذهب آینده، همان مذهب شیعه امامیّه است.
ایشان به نقل یکی از نویسندگان وهابی با نام «ربیع بن محمد السعودی» مینویسد: «وکلَّما نقرأ کتابات إخواننا الوهّابیّین نزداد یقیناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثنی عشری لأنّهم یتابعون حرکه الانتشار السریعه لهذا المذهب فی وسط الوهّابیّین وغیرهم من المسلمین.[۳] هنگامیکه کتابهای برادران وهّابی را میخوانیم بر یقین ما افزوده میشود که آینده از آن مذهب تشیّع است، زیرا آنان خود وسیله انتشار سریع و آشنائی با مذهب تشیّع در بین وهّابیان میباشند».
سپس از قول شیخ عبد اللّه الغُنیمان استاد «الجامعه الإسلامیّه» در مدینه منوّره نقل میکند: «إنّ الوهّابیّین علی یقین بأنّ المذهب (الاثنی عشر) هو الذی سوف یجذبُ إلیه کلّ أهل السنَّه وکلّ الوهّابیّین فی المستقبل القریب.[۴] وهّابیون بهیقین دریافتهاند، تنها مذهبی که در آینده، اهل سنّت و وهّابیّت را بهطرف خود جذب خواهد کرد، همان مذهب شیعه امامی است».
اینها دلایلی برای دشمنی وهابیت با شیعه است. هر چند شکستهای اخیر دولت سعودی وهابی، در سوریه و یمن از جبهه مقاومت، بر دشمنی بیشتر آنها بر شیعه افزوده است، تا جاییکه در این روزها شاهد ارتباط رسمی بین دولت سعودی با صهیونیست هستیم.
به امید آن روز که مسلمانان از خواب غفلت بیدار شده و دوست و دشمن را از یکدیگر تشخیص دهند و بهجای دوستی با یهود و دشمنی با شیعه، پی به حقانیت اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) ببرند. پینوشت:
[۱]. خبرگزاری شیعه نیوز، «متن فتوای شرمآور مفتی وهابی در برخورد با شیعیان» تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، کد خبر: ۵۶۷۷۹
[۲]. «إذا ادعوا أن الناصبی من ینصب العداوة للشیعة، ونحن کذلک لا ننصب العداوة للشیعة لأنهم شیعة، ولکن ننصب العداوة لمن یبغضه الله، ولمن یحقد علی أصحاب محمد - صلی الله علیه وسلم - ولمن یدلس ویکذب ویموه علی الناس فهذا الذی نبغضه فی الله، بل نتقرب إلی الله - تبارک وتعالی - ببغضه.»؛ وقفات مع کتاب المراجعات، ج ۱، ص ۱۸
[۳]. عصام العماد، المنهج الجدید والصحیح فی الحوار مع الوهابیّین، ج ۱۳، ص ۸
[۴]. همان، ج ۱۳، ص