استبداد غرب با بهرهگیری از فرقههای شوم سیاسی و درقالب مثلث صهیونیزم، فراماسونری و بهایی فعالیت سیاسی خود را دنبال میکند و در آن زمان نیز علاوه بر لژهای آمریکایی و انگلیسی فراماسونری در ایران، یک لژ مخصوصی نیز در وزارت امورخارجه قرار داشت و قدم بعدی در پیاده سازی اهداف غربی و سازماندهی دیکتاتوری پهلوی؛ ناکارآمد سازی نهادهایی بود که باید وابسته به مردم بوده و در عمل به ارگانهای ضد دینی و مردمی تبدیل میشوند.
مجلس متولد شده در این نظام نیز کاملا وابسته بوده و خواستههای پهلوی را براورده میکند، مصطفی جوان پژوهشگر ارشد تاریخ در این باره میگوید: مجلس که باید به عنوان یک نهاد قانونگذار و قوه مقننه مطرح شود، تماما تحت سیطره محمدرضا پهلوی بود و انتخاب نمایندگان مجلس و قانونها همگی از سوی وی تعیین میشد.
بهرام بهرامی پژوهشگر ارشد بینالملل نیز در ادامه میافزاید: در این رژیم گذشته نظارت و دخیل بودن مردم در هیچ زمینهای وجود نداشت و این عدم اطلاع مردم باعث میشد تا بسیاری از فساد ها برملا نشود.
مجد آبادی در تعبیری دیگر میگوید: در این مجلس هیچکس حق طراحی، ابداع و اظهار نظر ندارد جز محمدرشا پهلوی، و در اصل مجلس هیچ کاره بود چرا که هیچگاه نمیتوانست نخست وزیری را که شاه معرفی کرده را رد کند و در کل طول این 37 سال ما نخست وزیری را نداریم که نخست وزیر معرفی شده از سوی شاه را بتواند حذف کند. / باشگاه خبرنگاران