چكيده
عرفان كيهاني مكتبي انسانمحور است كه به جهان و انسان نگاهي متفاوت دارد، راه رهايي انسان از گرفتاري را در وحدت جمعي در سايه شعور كيهاني تعريف ميكند و فرادرماني را سلوك معنوي به شمار ميآورد. شناخت خدا و عشق به او و عبادت او را ناممكن ميداند و روحالقدس يا شعور كيهاني را تنها واسطه بين خدا و انسان و مايه وحدت جامعه انساني تلقي ميكند.
نگارنده مواردي از تناقض اين مكتب با آيات قرآن را نشان داده سپس از چند جهت، فاصله عرفان كيهاني را با عرفان اسلامي بازگو ميكند و شعور كيهاني را نيز پديدهاي مبهم معرفي ميكند. تقابل قدرت و كمال، حق تفويض اتصال به شعور كيهاني، رابطه روحالقدس و شفا و سادهانگاري ايجاد وحدت از ديگر مواردي است كه در اين مقاله به عنوان نقد بر اين مكتب ايراد شده است.