فصل شانزدهم
(1)جمع نمود يك روزي يسوع شاگردان خود را و رفت بر فراز كوه.
(2) چون آنجا نشست، شاگردان نزديك او شدند.دهان خود بگشود وتعليم داد ايشان را وگفت:
(3) (( بزرگ است نعمت هائي كه انعام فرموده است آنها را خداي بر ما: پس از آنجا ثابت شد بر ما؛ اينكه عبادت نمائيم او را به اخلاص دل.
(4) چنانكه شراب تازه نهاده مي شود در خمرهاي تازه، همچنين ثابت مي شود بر شما اينكه باشيد مردمان تازه، هر گاه كه بخواهيد فرا گيريد تعليم هاي جديدي را كه زود است از زبان من برآيد.
(5) حق مي گويم به شما: همچنانكه فراهم نمي آيد براي انسان اينكه نظر نمايد به چشم خود آسمان و زمين را با هم در زمان واحد، پس همچنان او را اينكه دوست بدارد خداي وجهان را.
(6) هرگز هيچ مردي نمي تواند كه خدمت نمايد دو آقا را كه يكي از آنها، دشمن باشد آن ديگر را؛ زيرا هر گاه دوست داشت تو را يكي از آنها، دشمن خواهد داشت تو را آن ديگر.
(7) پس همچنين مي گويم به شما حق را.بدرستي كه شما نمي توانيد خدمت كنيد خداي و جهان را .
(8)زيرا جهان نهاده شده است در نفاق و طمع وخباثت.
(9) به همين جهت نخواهيد يافت راحتي در عالم؛ بلكه در عوض خواهيد يافت مشقت و زيان .
(10) حال كه چنين است، پس عبادت نمائيد خداي را و حقير بشماريد جهان را.
(11) زيرا از من راحت خواهيد يافت براي روان هاي خود.
(12) گوش دهيد كلام مرا؛زيرا من سخن مي گويم با شما براستي.
(13) خوشا به حال آنان كه نوحه مي نمايند بر اين زندگاني؛ زيرا ايشان تسلي خواهند يافت.
(14) خوشا به حال بينواياني كه روي مي گردانندبه حق از لذت هاي جهان؛ زيرا ايشان زود است كه متنعّم شوند به لذايذ ملكوت خداي.
(15) خوشا به حال آنانكه مي خورند از مائده ي خداي؛ زيرا فرشتگان زود است به خدمتشان قيام نمايند.
(16) شما مسافرانيد مانند سيّاحان.
(17) آيا سيّاح مي گيرد از براي خود، در راه قصر ها و مزرعه ها وغير آنها از اموال دنيا را؟
(18)پس نه چنان است، نه چنان است؛ ليكن سياح بر مي دارد چيزهاي سبك با فايده ومنفعت را در راه.
(19) پس اين بايد مثل باشد براي شما.
(20) هر گاه دوست داريد مثل ديگري را، بدرستي بجهت شما بيان كنم تا بكنيد هر چه را مي گويم.
(21) سنگين مسازيد دل هاي خود را به خواهش هاي جهاني كه بگوئيد:مي پوشاند ما را و اطعام مي نمايد ما را.
(22)بلكه نظر كنيد به شكوفه ها و درختان و پرندگان، كه پوشانيده است آنها را خداي و غذا داده است پروردگار ما به بزرگواري، كه اعظم است از تمام بزرگواري سليمان.
(23) خدائي كه آفريده است شما را و خوانده است شما را بسوي خدمت خود، او قادر است بر اينكه عذاب بدهد شما را.
(24) آنكه فرود آورد منّ را از آسمان بر قوم خود اسرائيل چهل سال دربيابان ونگهداري نمود جامه هاي ايشان را ازاينكه كهنه يا پوسيده شود.
(25) آنانكه بودند ششصد و چهل هزار مرد، غير از زنان وكودكان.
(26) حق مي گويم براي شما اينكه آسمان و زمين تضعيف مي شوند مگر اينكه رحمت او ضعيف نمي شود براي آنانكه پرهيز مي نمايند او را.
(27) توانگر جهان، ايشان در وسعتشان گرسنگانند و زود است هلاك شوند.
(28) توانگري ثروت او زياد شد؛ پس گفت: چه كنم اي نفس!
(29) بدرستي كه من خراب مي كنم انبارهاي خود را؛ زيرا آن كوچك است و انبار ديگري بنا مي كنم بزرگتر از آن؛ پس به آرزوي خود اي نفس خواهي رسيد.
(30) بدرستي كه حسرت زده شده؛ زيرا همان شب مرد.
(31) هر آينه بتحقيق واجب بود بر او مهرباني نمودن بر مسكين و اينكه بگرداند از براي خود دوستاني از صدقات اموال ظلم در اين عالم؛ زيرا آنها [يعني صدقات] گنج بياورند در عالم آسمان.
(32) بگوئيد مرا از فضل خود، هر گاه بنهيد درهم هاي خود را در بانك باج گيري كه عطا نمايد شما را ده برابر و بيست برابر. آيا پس عطا نمي كنيد به چنين كسي هرآنچه داريد؟
(33) ليكن حق مي گويم به شما كه همانا آنچه بدهيد و ترك كنيد براي محبت خداي، زود است كه پس بگيريد او را صد برابر، با حيات جاوداني.
(34) پس حال نظر كنيد كه چه اندازه واجب است بر شما اينكه خشنود باشيد در خدمت خداي.))
منبع: http://313havvari.blog.ir/post/Download%20gospel%20nearest%20Bible%20to%20Islam