ایشان نه تنها نفرمودند که «خوب نیست»، بلکه فرمودند: «چیز بدی نیست»، و به علل «احسن نبودن» این نوع از تربیت نیز اشاره کردند.
ایشان فرمودهاند: « مهد کودک بردن چیز بدی نیست، ولی باید توجه داشت این دوره 6 ـ 7 ساله بهترین دوره عاطفه آموزی کودک است. اگر این کودک در آغوش پدر و مادر بود و 6 ـ 7 سال محبت آموزی دید ممکن نیست پدر و مادر را به خانه سالمندان ببرد تا به مرگ تدریجی بمیرد. »
دقت شود که این فقط نظر ایشان نیست، بلکه بسیاری از متخصصان روانشناسی و تربیت کودک، بر این باورند که سپردن کودکان (به ویژه زیر 7 سال) به مهد کودکها، لطمات بسیاری به روان، عواطف، احساسات و تربیت کودکان میزند که عواقبی سویی در پیدارذ. عواقبتی که برخی از آنها زودرس بوده و در همان حال، یا دوران دبستان و دبیرستان بروز میکند، یا در سنین بزرگسالی.
بدیهی است که کودکان، از همان ابتدای نوزادی، سنین دو، سه تا هفت سالگی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند به مهر و محبت پدر و مادر میباشند و شاکلهی اصلی عواطف آنها نیز در همین سنین شکل میگیرد.
یک موقع والدین، فرزند خردسال خود را هفتهای یا حداکثر روزی یک یا دو ساعت به مهد کودک میسپارند که جمع را ببیند، بازی جمعی کند، چیزی فراخور سنّ و نیاز سنّی خود بیاموزد، خب این بد نیست، اما کودکی که از صبح تا غروب در مهد کودک به سر میبرد و فقط شب وقت خواب به خانه آورده میشود و یا نهایتاً دو سه ساعت قبل از خواب آورده میشود و آن هم مقابل تلویزیون نشانده میشود، در واقع قربانی سوء تربیت شده است.
کودک در این سنین، نیازی به فراگیری انواع و اقسام سرودها، رقصها و بالماسکهها ندارد و نیازش به آغوش مهر و محبت والدین (به ویژه مادر)، به مراتب بیشتر از فراگیری الفبای فارسی و انگلیسی و یا بازیهایی که اغلب فقط وقت آنان را سپری میکند دارد.
بدیهی است کودکی که خانواده، مهر و محبت خانوادگی ندیده است و تربیتش در اردوگاه بوده، در آینده نیز مهر و محبت و عاطفه لازم را نسبت به همسر و فرزند نخواهند داشت و در همان اولین روزهای نیاز پدر و مادری که به اکنون به کهولت سن رسیدهاند، یا آنها در تنهایی رها میکند و یا در نهایت به خانه سالمندان میسپرد!
اگر چه در علوم روانشناسی و تربیتی، تازه به اهمیت این مسائل پی برده شده است، اما آموزههای اسلامی، تأکید فراوان و جامعی نسبت به مهر، محبت، عاطفه، ارحام، تربیت کودک و متقابلاً رسیدگی به پدر و مادر در سنین بزرگسالی دارد.