سماء بن حکیم می گوید: در جنگ صفین ما در سپاه علی علیه السلام در زیر پرچم عمار یاسر با دشمن می جنگیدیم.
نزدیک ظهر شد. در این هنگام ، مردی از سپاه امیرالمؤمنین(ع) به پیش آمد و گفت: عماریاسر در میان شما کیست؟
عمار گفت: من هستم.
او گفت: من هنگامی که از خانه بیرون آمدم ، اطمینان داشتم که ما در مسیر حقیم و معاویه و طرفدارانش بر باطل و گمراهی هستند، تا شب گذشته نیز، همین عقیده را داشتم. اما دیشب دیدم که اذان گوی ما و اذان گوی معاویه، هر دو بر یکتایی خدا و نبوت پیامبر(ص) گواهی می دهند، به شک افتاده و نزد علی(ع) رفتم و ایشان به من فرمود: آیا عمار را ملاقات کرده ای، برو و از او بپرس و از گفته اش پیروی کن..
عمار، پس از سوال آن مرد، روشنگری خود را با سخنان مفصلی به انجام رساند و او را به اردوگاه امیرالمؤمنین(ع)، بازگرداند. در طول جنگ صفین نیز، عمار، در هر نقطه ای که احساس می کرد ، برای سپاه حضرت علی(ع) شبهه و سؤالی بوجودآمده است، فورا در آن نقطه حاضر می شد و با بیانی رسا و روشنگرانه، حقایق را برای مردم روشن می ساخت و در همان جنگ نیز به فیض شهادت، نائل گردید.حضرت علی(ع) بعدها و در اوج جنگ نهروان، غصه و ناراحتی خود را از جای خالی عمار ، بیان می فرمود که: اَینَ عَمّار...(کجاست عمار؟...)
در فتنه ی اخیر که از جهاتی شباهت بسیاری به دوران امیرالمؤمنین(ع) دارد، یکی از اساسی ترین نیازهای جامعه، روشنگری عمارگونه ی خواص و حضور در صحنه ی آنان برای دفاع از ولایت است.متاسفانه غبار شبهه و سختی راه، تعدادی از بزرگان و نخبگان را نیز دچار تردید کرده است و در این هنگامه است که مقام معظم رهبری، ندای (این عمار) را سردادند.باشدتا عمارگونه، در صحنه باشیم و با همه ی توان، در راه روشنگری جامعه و ادای تکلیف در دفاع از انقلاب مظلوم، بکوشیم.