در قسمت دوم این مقاله با عبارتهای کارآمد زیادی بازگشته ایم و به بخشهایی همچون «بیان کردن نظرات شخصی»، «مخالفت کردن» و «بیان عدم قطعیت» در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت.
همانطور که مطلع هستید، در این سری مقالات ۳۵ عبارت کاربردی برای شروع جملات در زبان انگلیسی مورد بررسی قرار میگیرند. در قسمت اول این مقاله بخشهایی همچون «عبارات مرسوم برای شروع جملات» و «پاسخ به سوالات مشخص» مورد بررسی قرار گرفت. حال وقت آن است که در قسمت دوم به بخشهای کاربردی تازهای بپردازیم.
بیان کردن نظرات شخصی
I hate to say this but… .۱۳
این عبارت یکی از بهترین راهها برای این است که نظری که دوست ندارید را بیان کنید. با استفاده از این عبارت شما به طرف مقابلتان نشان میدهید که دوست ندارید این حرف را بزنید اما راه دیگری ندارید. این عبارت در فارسی به صورت «دوست ندارم اینو بگم اما...» ترجمه میشود. مثال:
I hate to say this but I really have to go, sorry about that!
ترجمه:
دوست ندارم اینو بگم ولی واقعا مجبورم که برم؛ متاسفم.
Well, I’m very well aware that .۱۴
هرگاه در شرایطی قرار گرفتید که میخواهید بیان کنید از قبل، از موضوع خاصی آگاه بودهاید، میتوانید از این عبارت استفاده کنید. استفاده از این عبارت میتواند جایگزین بسیار مناسبی برای عبارت “Yes, I know that…” به معنی «بله، میدانم که...» باشد. این عبارت در فارسی به صورت «به خوبی میدانم که...» یا «به خوبی مطلع هستم که...» ترجمه میشود. مثال:
Well, I’m very well aware that I could be sacked any moment, but I’m not afraid to speak my mind!
ترجمه:
خیلی خوب میدونم که هر لحظه ممکنه اخراج بشم ولی من نمیترسم و حرفم رو میزنم!
To put it in perspective .۱۵
عبارت بسیار مفیدی که در عین کارآمد بودنش بسیار جالب است و میتوانید از آن در شرایط بسیار زیادی استفاده کنید. واژه “perspective” در این عبارت برای مخاطبان شما این مفهوم را به همراه دارد که شما قصد دارید موضوع مورد بحث را جوری توضیح دهید که طرف مقابلتان کاملا بفهمد و درک کند که شما در مورد چه چیزی حرف میزنید. مثال:
The unemployment rates in our region are hitting an all-time-high! To put it in perspective, there’s a 50% unemployment among young people of 25 years of age and younger, so…
ترجمه:
نرخ بیکاری توی منطقه ما به بالاترین حد خودش رسیده است. اگر بخوام دقیق تر بگم، ۵۰% از جوانهای ۲۵ سال و کمتر الان بیکار هستند. پس...
If you think about it, you’ll realize that .۱۶
بعضی مواقع شما باید در ابراز نظرتان بسیار هوشمندانه عمل کنید. شروع کردن جملهتان با این عبارت نه تنها باعث میشود که شما نظر خود را به زیبایی و صراحت بیان کنید، بلکه نظر طرف مقابلتان را هم تحت الشعاع قرار داده و باعث میشود طرف مقابلتان هم به سمت نظر شما متمایل شود. شما صراحتا به آنها نمیگویید که اشتباه میکنند، بلکه نظر خود را در قالب حقیقت طوری بیان میکنید که انگار نظر طرف مقابلتان هم عملا همین است اما هنوز به آن نرسیده و با کمی بیشتر فکر کردن میتواند آن را پیدا کند! این عبارت در فارسی به صورت «اگه بهش فکر کنی تو هم متوجه میشی که...» ترجمه میشود. مثال:
If you think about it, you’ll realize that our workload has almost doubled over the last couple years while our wages have stayed the same!
ترجمه:
اگه بهش فکر کنی متوجه میشی که توی این یکی دو سال اخیر، حجم کاری ما دو برابر شده در حالیکه حقوقمون تغییری نکرده!
There’s no denying that .۱۷
یک عبارت بسیار کارآمد دیگر برای مواقعی که نظرتان بر خلاف نظر دیگران است. این عبارت در فارسی به صورت «انکار نمیکنم که...» یا به صورت خیلی خودمانی به صورت «بر منکرش لعنت!» ترجمه میشود. مثال:
There’s no denying that the crime rates have dropped this year, but if you look into the statistics, you’ll realize that…
ترجمه:
انکار نمیکنم (قبول دارم) که نرخ جرم و جنایت امسال افت داشته؛ اما اگه به آمار نگاه کنید متوجه میشید که...
Actually, I’m fully aware of the fact that .۱۸
این عبارت زمانی میتواند استفاده شود که شما میخواهید بر روی این مسئله تاکید شدیدی کنید که از قبل با مسئله یا شرایط خاصی آشنایی داشتهاید. این عبارت در فارسی به صورت «در واقع، من کاملا از این قضیه مطلع هستم که...» ترجمه میشود. مثال:
_ Why did you leave jimmy at the workshop on his own? You could have asked someone whether he was fully trained or not?
_ Actually, I’m fully aware of the fact that he’s not fully trained – but I could never have imagined that…
ترجمه:
_ چرا جیمی رو توی کارگاه تنها ول کردی؟ میتونستی از یه نفر بپرسی که اون کاملا آموزش دیده یا نه؟
_ در حقیقت، من کاملا از این قضیه مطلع هستم که اون به صورت کامل آموزش ندیده؛ ولی من هیچوقت نمیتونستم تصور کنم که...
I don’t want to sound like bragging, but .۱۹
این عبارت کاربردی را زمانی استفاده کنید که میخواهید از دستاوردهای خود سخن بگویید و دوست ندارید واکنش طرف مقابلتان به حرف شما منفی باشد و حرفتان را فخر فروشی برداشت کند. واژه brag در زبان انگلیسی به معنای «تکبر» و «فخر فروشی» است. در نتیجه عبارت بالا در زبان فارسی به صورت «نمیخوام که حرفم رو از روی تکبر برداشت کنید ولی...» ترجمه میشود. مثال:
_ How did you know how to use this printer?
_ Well, I don’t want to sound like bragging, but I’ve been using the same printer in my previous job!
ترجمه:
_ از کجا میدونستی که چطوری از این پرینتر استفاده کنی؟
_ خب، دوست ندارم که حرفم رو از روی فخر فروشی برداشت کنی ولی من توی شغل قبلیم هم از یه پرینتر مثل این استفاده میکردم!
Speaking of … there’s one thing I can say for sure .۲۰
با استفاده از این عبارت به طرف مقابل خود نشان میدهید که از مسئله خاصی اطلاع کامل و قطعی دارید. این عبارت در فارسی به صورت «صحبت از فلان چیز شد، یه چیزی رو قطعی میتونم بهت بگم...» ترجمه میشود. مثال:
_ Can you tell me what kind of shoes I should be wearing for the wedding?
_ Speaking of the wedding, there’s one thing I can say for sure – brown shoes is the latest trend, so…
ترجمه:
_ میتونی بهم بگی که برای عروسی چه کفشی بپوشم؟
_ صحبت از عروسی شد، یه چیزی رو قطعی میتونم بهت بگم، کفش قهوهای الان جدیدترین مد هست. پس...
Well, taking into consideration that .۲۱
این عبارت کارآمد انگلیسی زمانی به کمک شما خواهدآمد که بخواهید از صحبت خاصی نتیجهگیری کنید. این عبارت در فارسی به صورت «اگر بخواهیم فلان موضوع را مد نظر قرار دهیم...» ترجمه میشود. مثال:
_ What time you think we should leave to make it home on time?
_ Well, taking into consideration that it takes about half an hour to get home, we should…
ترجمه:
_ به نظرت کی باید بریم که به موقع به خونه برسیم؟
_ خب، اگه بخوایم این موضوع رو مد نظر قرار بدیم که از اینجا تا خونه نیم ساعت راهه، ما باید...
Well, I guess it goes without saying that .۲۲
از این عبارت زمانی استفاده کنید که میخواهید به موضوع مشخص و واضحی اشاره کنید. موضوعی که میدانید تقریبا همه از آن مطلع هستند و در عین حال با آن موافقاند. این عبارت در فارسی به صورت «فکر میکنم نیازی به گفتن نباشه که...» ترجمه میشود. مثال:
_ You think Mark is going to be angry if we leave 5 minutes early?
_ Well, I guess it goes without saying that he won’t be happy with us leaving the shop before it’s supposed to close, but…
ترجمه:
_ به نظرت مارک ناراحت میشه اگه ما ۵ دقیقه زودتر بریم؟
_ خب، به نظرم نیاز به گفتن نیست که اون اصلا خوشحال نمیشه اگه ما مغازه رو قبل از بسته شدن ترک کنیم ولی...
Well, I think it’s safe to assume that .۲۳
آیا در صحبت خود میخواهید یک نظر یا یک فرضیه را بیان کنید؟ پس چرا از این عبارت کاربردی استفاده نمیکنید؟ این عبارت در شرایط بیان یک نظر یا یک فرضیه مورد استفاده قرار میگیرد و در فارسی به صورت «فکر میکنم خوب باشد اگر اینطور فرض کنیم که...» ترجمه میشود. مثال استفاده از این عبارت در مکالمات روزمره به صورت زیر است:
_ Do you think it’s OK to drive the tractor?
_ Well, I think it’s safe to assume that Johnny fixed the brakes or else he wouldn’t have left it here, don’t you think so?
ترجمه:
_ به نظرت روندن این تراکتور مشکلی نداره؟
_ خب، به نظرم خوب باشه اگه اینطوری فکر کنیم که جانی ترمزها رو تعمیر کرده وگرنه تراکتور رو اینجا نمیگذاشت. تو اینطور فکر نمیکنی؟
Well, it really shouldn’t come as a surprise that .۲۴
این عبارت هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که در طول صحبت، بحث با موضوع غافلگیر کنندهای میشود، اما شما میخواهید به طرف مقابلتان طوری نشان دهید که موضوع مطرح شده آن چنان هم عجیب نیست و مخاطبتان نباید زیاد غافلگیر شود! این عبارت در فارسی به صورت «این مسئله نباید آن چنان عجیب به نظر برسد که...» ترجمه میشود. در طول صحبتتان، بحث مطرح شده را همانند مثال زیر بیان کنید:
_ Did you know that all bodybuilders use steroids these days?
_ Well, it really shouldn’t come as a surprise that they’re all doing it – after all, it’s very popular in other sports as well!
ترجمه:
_ میدونستی که تمام بدنسازها این روزا از استروئید استفاده میکنن؟
_ خب، این مسئله که همشون این کار رو میکنن نباید زیاد هم برات عجیب باشه! هر چی باشه این کار توی ورزشهای دیگه هم رایجه.
Well, to answer this question, I have to stress that .۲۵
یک عبارت ساده و در عین حال کارآمد که با استفاده از آن بر روی بخش خاصی از صحبت خود بیشتر تاکید میکنید. این کار باعث میشود که صحبتتان بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و تاثیر بیشتری بر روی او بگذارد. این عبارت در فارسی به صورت «برای پاسخ دادن به این سوال باید روی این مسئله تاکید کنم که...» ترجمه میشود. مثال:
_ Do you think it would be possible for me to start my own business?
_ Well, to answer this question, I have to stress that 90% of all new business fail within the first year, so…
ترجمه:
_ به نظرت برای من امکانش وجود داره که بتونم شغل خودمو شروع کنم؟
_ خب، برای جواب دادن به سوالت باید روی این مسئله تاکید کنم که ۹۰% شغلها توی اولین سال شروعشون شکست میخورن. پس...
مخالفت کردن
I don’t mean to be rude, but… .۲۶
این عبارت هنگامی به یاری شما خواهدآمد که بخواهید نظر مخالف شدید خود را صادقانه و با احترام کامل بیان کنید؛ به طوری که مخاطبتان از ابراز مخالفت شما ناراحت نشود. این عبارت در فارسی به صورت «نمیخواهم که حرفم بی ادبانه به نظر برسد اما...» ترجمه میشود. مثال:
Sorry, I don’t mean to be rude, but would you mind turning the volume down? I’m trying to get some sleep!
ترجمه:
ببخشید، نمیخوام که حرفم بی ادبانه به نظر برسه اما ممکنه که صدا رو کم کنی؟ میخوام بخوابم!
همانطور که انتظار میرود، وقتی که از این عبارت استفاده کنید، باید خودتان را آماده یک بحث و مجادله با مخاطبتان کنید؛ چراکه مشخصا حرف شما ممکن است به عنوان یک توهین برداشت شود.
No offense, but .۲۷
یک عبارت کارآمد دیگر که با استفاده از آن به مخاطبتان خواهید فهماند که صحبتی که در ادامه میخواهید بیان کنید به صورت بالقوه قرار است برای او یک توهین باشد! پس صحبت خود را تا حد امکان زیاد طولانی نکنید و از این عبارت استفاده کنید تا مخاطبتان از حرف شما زیاد ناراحت نشود. همواره به یاد داشته باشید که از این عبارت زیاد استفاده نکنید، مگر اینکه مجبور باشید. این عبارت در فارسی به صورت «توهین نباشه ولی...» یا «جسارت نباشه ولی...» ترجمه میشود. مثال:
No offense, but I think you looked way better at the last party – just my opinion!
ترجمه:
جسارت نباشه ولی به نظر من ظاهرت توی مهمونی قبلی خیلی بهتر بود!
Well, it’s nice and well, but… .۲۸
همیشه یکی از بهترین استراتژیها برای مخالفت کردن این است که در ابتدا موافقت و تعریف کنید و سپس مخالفت خود را نسبت به موضوع مطرح کنید. کاری که با استفاده از این عبارت انجام میدهید عملا این است که در ابتدا از موضوع تعریف و تمجید میکنید و سپس مخالفت خود را بیان میکنید. بدین ترتیب مخاطبتان راحتتر مخالفت شما را هضم میکند و احتمال اینکه نظر شما را قبول کند بیشتر است. این عبارت در فارسی به صورت «همه چیز خوب و درست است اما...» ترجمه میشود. مثال:
Well, it’s nice and well, but for some reason I just don’t think Alex is the type of guy our daughter should be hanging out with!
ترجمه:
خب، همه چی خوبه و مشکلی نیست؛ اما بنا به دلایلی فکر میکنم که الکس از اون دسته آدمایی باشه که دخترمون نباید باهاش بره بیرون!
We’ll just have to agree to disagree .۲۹
بر خلاف دیگر عباراتی که تا کنون بررسی کردیم، این عبارت برای پایان دادن به یک صحبت است! یک عبارت بسیار کاربردی برای شرایطی که دو طرف بحث کاملا با یکدیگر مخالف هستند و در بحث مطرح شده هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند و مشخصا ادامه دادن بحث هیچ فایدهای نخواهد داشت. این عبارت در فارسی به صورت «باید قبول کنیم که کاملا با هم مخالفیم!» ترجمه میشود و با بیان این عبارت معمولا بحث بدون نتیجه به پایان میرسد.
Well, I can definitely see where you’re coming from, but... .30
یک عبارت کارآمد دیگر که با استفاده از آن به مخاطبتان خواهید فهماند که کاملا متوجه هستید که او به چه دلیلی این حرفها را میزند و حال شما قرار است به او ثابت کنید که چرا با این حرفها مخالف هستید. این عبارت در فارسی به صورت «میدانم که چرا این حرفها را میزنی اما...» یا «میدانم که صحبتهایت از کجا نشات میگیرد اما...» ترجمه میشود. مثال:
_ …so that’s why I think we shouldn’t increase the price.
_ Well, I can definitely see where you’re coming from, but I’d say we should slightly increase the price because everyone else in the industry is going to do so!
ترجمه:
_ به خاطر همینه که میگم نباید قیمتها رو بالا ببریم.
_ خب، من کاملا میدونم که چرا اینو میگی، اما من میگم که باید قیمتها رو کم کم بالا ببریم؛ چون الان همه توی این صنعت قراره همین کار رو انجام بدن.
With all due respect .۳۱
این عبارت را پیش از ابراز مخالفت خود بیان کنید تا صحبتتان مودبانه شود. این عبارت در فارسی به صورت «با تمام احترام باید بگم که...» ترجمه میشود. مثال:
_ Juan, you shouldn’t be wearing sandals at work!
_ With all due respect, but everyone else is wearing sandals, so either we all stop wearing them or I’ll keep wearing them!
ترجمه:
_ جُوان، تو نباید سر کار دمپایی بپوشی!
_ با تمام احترام باید بگم که بقیه هم پوشیدن. پس یا همه نباید بپوشن یا اینکه منم میپوشم!
بیان عدم قطعیت
Well, you can’t really say that .۳۲
یک عبارت کارآمد و مفید برای زمانی که با طرف مقابل خود مخالف هستید، اما از مخالفت خود اطمینان کامل ندارید و به نوعی مخالفت شما قطعی نیست. این عبارت در فارسی به صورت «نمیتوان گفت که...» ترجمه میشود. مثال:
_ I think her dress looks ugly!
_ Well, you can’t really say that it’s ugly, but yes, I can admit it’s not the best dress I’ve seen…
ترجمه:
_ به نظرم لباس اون خیلی زشته!
_ خب، نمیشه گفت که زشته... ولی آره... قبول دارم که این بهترین لباسی نیست که تا حالا دیدم...
Well, as far as I’m aware .۳۳
از این عبارت هنگامی استفاده کنید که میخواهید حرفی را بزنید که به نظر خودتان صحیح است، اما کاملا مطمئن نیستید و ممکن است چیزهای دیگری هم در میان باشد که مهم بوده و شما از آنها بیخبرید! این عبارت در فارسی به صورت «تا جایی که من اطلاع دارم...» ترجمه میشود. مثال:
_ Excuse me, can you tell me if the London bus leaves at the same time today?
_ Well, as far as I’m aware it does, but you’d be better off calling the directory inquiries to make sure!
ترجمه:
_ ببخشید، اتوبوس لندن امروز هم مثل همیشه از اینجا حرکت میکنه؟
_ خب، تا جایی که من میدونم آره... ولی برای اطمینان بیشتر بهتره با مراجع مدیریتی تماس بگیرید و بپرسید.
To the best of my knowledge .۳۴
این عبارت از نظر معنی و شرایط استفاده، دقیقا همانند عبارت بالا بوده و تفاوت بین آنها تنها در واژگان و بازی با کلمات است، وگرنه فرق زیادی با هم ندارند. مثال:
_ By the way, are we working next Monday?
_ Well, to the best of my knowledge we’re off next Monday, but I guess we should check it with the secretary. Just to stay on the safe side!
ترجمه:
_ به هر حال، دوشنبه بعدی باید کار کنیم؟
_ خب، تا جایی که میدونم دوشنبه بعدی تعطیلیم... ولی به نظرم بهتره از منشی بپرسیم. محض احتیاط!
Well, if I’m not mistaken .۳۵
یک عبارت کاربردی دیگر و آخرین عبارت از ۳۵ عبارت ما که برای شرایطی استفاده میشود که از اطلاعاتی که میدهید اطمینان کامل ندارید. این عبارت در فارسی به صورت «اگر اشتباه نکنم...» ترجمه میشود. مثال:
_ So, what time does the film start at?
_ Well, if I’m not mistaken, it starts at 5 but I guess we’d better be there before time, just in case!
ترجمه:
_ فیلم کی شروع میشه؟
_ خب، اگه اشتباه نکنم ساعت ۵، اما بهتره که قبلش اونجا باشم... محض احتیاط!