0

آنچه من از جهنم مي فهمم

 
m_salehy
m_salehy
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 443
محل سکونت : اصفهان

آنچه من از جهنم مي فهمم

آنچه من از جهنم مي فهمم

  1. آيا جهنم چيست ؟

 خداوند میفرمايد :

" من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من يعمل مثقال ذره شرا يره 1 "

هر انساني كوچكترين كار خير و يا شري انجام دهد ، ( همان را ) خواهد ديد .

با مثالي ساده مي توان توضيح داد :

جسم ما مانند کاربنی است که روی روح ما گذاشته شده است . و رفتار و اعمال ما ( به سبب ستاريت خداوند ) همچون مداد نامرئيي است كه روی آن می نویسیم  و نقش می کشیم  .

و وقتی مشخص میشود كه چه از آب در آمده ، که  این كاربن جسم از آن روح جدا شود و از روي آن برداشته شود .

و مفهوم ديدن اعمال ، در آيات فوق ، همین دیدن خود در آیینه بعد از مرگ است . كه روح ، شكلي مطابق و در عينيت اعمال ما ، بخود گرفته است . اعمال خوب ما ، تصويري زيبا در روح ما نقش ميكنند و اعمال بد ما ، تعيني زشت در روح ميگيرند .

بنابراين ، وقتی روح ، از جسم عریان میشود و شخص ، خود را میبیند ، زشتي آن نقش ، امكان ورود و پيوستن او را به زيبارويان و خداصفتان ، از او مي گيرد و اين چيزي نيست جز همان درد فراقي كه چون شكنجه و عذابي جهنم گونه ، او را در خود خورد ميكند و فرو مي ريزد .

  1. كاركرد جهنم چيست ؟

آنچه از آيات قرآن مي دانيم ، انسان در مسيري تا حد خداگونگي و لقاي ربوبي در جنت اوست 2 و بنابراين نقش ناموزوني كه در روح او شكل گرفته و چون زنگار و پوسته اي ، آن را در خود فرو برده است ، بايد پاك شده و زدوده شود و آنگاه چون برگه اي پاك و صاف ، نقش نوي گيرد و با او ، به اوج خدايي پرواز كند .

و اين نكته ظريف ، در آيات متعددي بيان شده كه از جمله آنها آيات زير است :

  • لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر  3

هیچ از پوسته ، که روح را پوشانده نخواهد ماند.

  •  ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا  4

سپس متقین را نجات داده و ظالمین را در آن ( جهنم ) بصورت نیم خیز رها می کنیم  ( که با زمین گذاردن بارهای سنگین گناه خود ، سبک بار شده ، قامت راست کنند و پای در راه  جهت  ادامه  مسیر کمال الی الحق بگذارند  ).

پس جهنم ، نه انتهاي راه ، كه ایستگاهی است كه شخصی جهنمی ، در حالیکه نیم خیز و آماده خروج است ، تحت آتش دوزخ اعمال خود قرار میگیرد تا زنگارهایی که چون پوسته ای روحش را گرفته  زدوده شوند .

و آنگاه ، برخاسته به راه ابدیت الیه راجعون  برود .

 

  1. آيا جهنم ابدي است ؟

از آيات بند 2 ، به اجمال متوجه شديم كه ، جهنم اعمال ما ، فقط يك ايستگاه موقت بين راهي است و هرگز نميتواند ابدي باشد .

در ادامه ، تفصيلگونه ، آيات ديگري جهت تاييد اين مهم مي آورم :

  • ايستگاه نهايي : حضور در بارگاه ربوبي

افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون – 5

آيا گمان کرديد شما را بيهوده آفريده‏ايم ، و بسوى ما باز نمى‏گرديد؟

آيا هدف خداوند از خلقت بشر ، پاداش دادن به اعمال او و تبعا عذاب او بدليل اعمال بد او بوده است ؟

در حاليكه ،در اين آيه و صدها آيه ديگر ، هدف خلقت را رجوع به زيبامكان اولي او ،كه جايي جز جنت لقاي او نيست ، ميداند .

الى ربك يومئذ المستقر – 6

آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است؛

  • هدف : عبوديت و يگانگي با هستي خداوندي

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون7

من هيچ موجودي را نيافريدم جز براي عبوديت و يگانگي با معبود .

خداوند آنقدر شوق کمال در وجود بشر قرار داده که راهی جز عبوديت كه همان رسیدن به كمال و جلوس در بارگاه اوست باقي نمی ماند .

  • كاركرد خداوند : تربيت رباني بشر

رب العالمین 8

تربيت كننده همه عوالم وجود .

وقتی خداوند خود را " رب العالمین "  معرفی می کند ،  پس او در همه حال و در هرجا ، در حال تربیت مخلو قات خود بوده ،  چه دنیای زمینی باشد و چه عالم برزخ و آخرت ، و البته که مقصد تربیت هم ، جز رشد بسوی کمال نیست .

پس عذاب جهنم هدفی جز جبران خساراتی که انسان به خود وارد کرده نداشته  و در سرانجام آن چیزی جز جنت خدا و لقا ی حق نیست .

  • آنچه ميماند : وجه الهي است

کل شیئ هالک الا وجهه 9

هر چيزي از بين مي رود مگر آنكه وجهي از وجوه خداوندي باشد .

وقتی كه  هر چه قرار است مشمول ابدیت ، که صفت ذات اقدس احدیت است شود ، باید وجهی از خداوند باشد ! حال آیا جهنم ، وجهی از ذات احدیت است که تا ابدیت خدایی بماند ؟!

  • رحمت خدا بر غضبش رجحان دارد

يا من سبقت رحمته غضبه " 10        

اي كسي كه رحمتش بر غضبش سبقت و رجحان دارد .

وقتي که غضب خداوند ، نيز سبقه و رنگ رحمت دارد ، آیا جز شوق بخشش و رحمت از خدا می توان انتظار داشت ؟ حال چگونه می شود که نتیجه این رحمت ، خیر و صلح و کمال و حضور نباشد ؟

  • حد عذاب ، متناسب با مقدار اعمال است

فذوقوا العذاب بما کنتم تکسبون 11

پس بچشيد عذابي را كه متناسب و عينيت اعمال شماست .

وقتی خداوند ، عذاب هر کس را متناسب اعمال او و نتیجه غایی افعال او می داند ، و از طرف دیگر عقوبت آنرا به ازای هر یک  گناه ، فقط یک عذاب مرتبط  دانسته و همچنین خود را از ظلم به او مبرا می داند 12  ، دیگر ابدی بودن عذاب و جهنم چه معنا می تواند داشته باشد ! وقتی که نه دنیای زمینی ابدی بوده و نه او تا ابدیت در حیات زمینی بوده و گناه کرده است ؟!

نتیجه آينكه خداوند رحمت محض بوده و فیض مطلق ، که با هیچ موجودی سر عناد و انتقام نداشته و هر چه فرمان داده ، جز سوق او بسوی کمال معنوی نبوده است .

در این دنیا هرگاه او را به راه خطا دیده ، با ارسال رسل و الهامات و حتی ایجاد گرفتاریها 13 ، او را به راه فرا خوانده ، باشد که راه گم نکند و خسران و جبرانش سخت گردد و تاخیر در وصل و لقا .

و در آن دنیا نیز ، عذابش فقط تنبیه اوست متناسب با خطا ها و انحرافاتش ، تا برسد آنگاه که زنگارها از روحش زدوده شود " لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر "  و در جاده کمال قرار گرفته  "  ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا  " و راه بسوی حیات ابدی در جوار قرب الهی 14 ادامه دهد 15 .

همانگونه که بهشت را مراتبی است تا به تناسب اعمال نیکمان ، در هر غرفه که شان ماست قرار گرفته 16 ، راه کمال را از آنجا ادامه داده تا به کی شان حضور در بارگاه ربوبی بدست آوریم  و شادان از آن همه یگانگی و وصال .

  1. پس دلالت " خالدين فيها " چيست ؟

همه آنچه در اين هستي انجام ميشود از دايره قانونمندي كه همان مشيت الهيست خارج نبوده و نتيجه هر كار ، عينيتي است كه در آن محقق ميشود .

و از آنجا كه خداوند ، رحمت و رحمانيت و غفاريتش ، عام بوده و حتي غضبش ، رنگ و سبقه رحمت دارد ، لذا در آيات متعددي از جمله آيه زير ، خلود در آتش را با اراده خود كاهش مي دهد :

               قال النار مثواکم خالدين فيها الا ما شاء الله ان ربک حکيم عليم – 17

              آتش جايگاه شماست ؛ جاودانه در آن خواهيد ماند ، مگر آنچه خدا بخواهد ، پروردگار تو حکيم و داناست.

دو نكته قابل توجه در اين آيه :

  • ميگويد جايگاه شما خلود در آتش است ، مگر آنچه كه خدا بخواهد كه او حكيم و عليم است . نگفته " من شا " ، بلكه گفته است " ما شا " . كه شائبه تفاوت گذاشتن بين افراد را بوجود نياورد ، بلكه خواسته كه بگويد من خداي دانا به اعمال شما ، بر اساس حكمت و هدف خود از خلقت ، اين حكم را تغيير ميدهم .
  • با توجه به آيات مختلف و بحث فوق ، جهنم همان حالت انسانهايي است كه نتوانسته اند قواي وجودي خود را فعليت بخشند و در مسير كمال الي الله قرار گرفته باشند ، لذا تا زماني كه اثر هر يك از اين حالات از بين نرود كه بتواند وارد مرحله بعدي جهت بازسازي حالات ديگر شود ، در آن حالت ميماند كه اين امر همان خلود در آن حالت جهنمي است .

( بنابراين خلود ، توقف در زمان نيست ، بلكه ماندن در حالات نفساني انسان است تا زماني كه امكان خروج از آن را بيابد 18 )

و طبق اين آيه ، خداوند مي تواند ، به دليل علم و حكمت و رحمانيت خود ، تغيير در اين حالات را تسريع نمايد .

و از طرف ديگر ، در آياتي از قرآن ، بعد از كلمه " خالدين فيها " ، جمله " ما دامت السماوات و الارض " را بكار برده كه مفهوم حصر و حد زماني از آن افاده ميشود .

فاما الذين شقوا ففي النار ......  خالدين فيها ما دامت السماوات و الارض ..  19

       امّا آنها که بدبخت شدند ، در آتشند؛ ..... جاودانه در آن خواهند ماند ، تا زمانيكه آسمانها و زمين برپاست ؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد ! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد!

به آن معنا كه تا آنگاه که " سماوات و زمین " باقی باشد، جهنميان مشمول جهنم اعمال خود خواهند بود و شاید " زمین " ، مرحله زمینی دنیایی رشد بشر و " سماوات " مراحل تعالی آسمانی بشر است تا به مرحله خلد و جنت لقا برسد .

بنابر اين بعد از طي كردن اين مراحل رشد ، هر انساني راه به منتهاي راه كه جنت لقاست ميابد و آنجا در حضور حضرت رحماني در حاليكه هر دو شادانند و مسرور ، به ابديت خداوندي پيوند ميخورد .

یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی – 20

      تو اى روح آرام ‏يافته ! به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است ، پس در سلک بندگانم درآى ، و در بهشت من وارد شو ! ."

  1. آيه " لايموت فيها و لايحيي " چه ميشود ؟

خداوند در اين آيه ، به صراحت اعلام ميدارد كه جهنم مكان مرگ و نابودي كسي نيست :

انه من يات ربه مجرما فان له جهنم لا يموت فيها و لا يحيى 21

     هر کس در محضر پروردگارش خطاکار حاضر شود ، آتش دوزخ براى اوست ؛ در آن جا، نه مى‏ميرد و نه زندگى مى‏کند!

و اين بهمان دليل است كه هيچ انساني براي فنا خلق نشده و تنها آنچه باقي ميماند ، باور به بقاي همه بشريت است و اين بقا و زندگي ، از جنس خداوندي است و قطعا ، جهنم جايي براي حيات نيست .

بنابراين هر انسان جهنمي ، پس از طي كردن دوره پاكسازي روح خود از زنگارهاي دنيايي ، از آن رها شده و راه بسوي ابديت بهشتي پيش خواهد گرفت و گويي دوباره زنده شده و زندگي آغاز كرده است .

  1. آيه "  اقرا کتابک کفى بنفسک اليوم عليک حسيبا " 22 به چه مفهوم است ؟

( و به او مى‏گوييم : ) خودت کتابت را بخوان ، کافى است که امروز ، خود حسابگر خويش باشى!

خداوند با اعلام اينكه كتاب اعمال تو ، بدست خودت سپرده ميشود ، دقيقا همان بيان بند 1 را تكرار كرده كه ، شكل آخرتي روح تو ، همان عينيت اعمال دنيايي توست ، و اين بيان ، گويي سپردن نامه هركس به دست خود اوست .

و اينكه ميفرمايد ، خودت اعمالت رامحاسبه كن و حكم صادر كن ، چيزي جز ظهور نتيجه اين نقش و شكل آخرتي روح براي هر شخص نميباشد و قطعا ، شخصي كه شكل نازيبا و ناهمگوني از خود ايجاد و تصوير كرده و آرايشي بس زشت بر چهره خود نمايان كرده است ، جايي براي ورود در بهشت و همراهي زيبارويان بهشتي براي خود نميبيند كه بخواهد ورود كند ، مگر آنكه جايي بيابد و اين آرايش و نقش را بزدايد و چقدر سخت است اين زدودن ، وقتي كه اين آرايش ، غليظ تر و آن نقش ، ناهمرنگتر و بيقواره تر باشد .

زيرنويسها :

  1. سوره زلزال آيات 7 و 8
  2. بقره آيه 156 ( انا لله و انا اليه راجعون )
  3. سوره مدثر ،آیات 28 و 29
  4. سوره  مریم ،آیه 72
  5. سوره مومنون ،آیه 115
  6. سوره قیامت – آیه 12
  7. سوره  ذاریات - آیه 56
  8. سوره های  فاتحه ،آیه 1 -  یونس ،آیه 10 و ...
  9. سوره قصص ،آیه 88
  10. دعا ی جوشن کبیر – 19
  11. سوره اعراف ، آیه 39
  12. من جائ بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لایظلمون – سوره انعام ،آیه 160
  13. الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون – سوره بقره ،آیه 156
  14. لم یدخل الجنه من لم یولد مرتین – امام معصوم (ع) به نقل از عیسی (ع) – کتاب رازهای رستاخیز ، غفارزاده ، ص 116 ( کسی وارد بهشت نمی شود مگر آنکه دوبار متولد گردد – یکبار تولد از مادر که وارد حیات زمینی شده و آماده فعلیت بخشیدن به قوای ذخیره الهی در وجود خود شده  و دیگرتولد ، تولد از گناهان یا انتقال از قید و بندهای گناهان  که تولد حقیقی است و مردان حق در همین دنیا به آن دست یافته  و لیکن گنهکاران پس از مرگ و فراغت از جسم ، در عالم دیگر به عذاب ها دچار تا از بار گناهان ، موت حقیقی حاصل و تولد دوباره و حیات ابدی در بهشت برین الهی عطا گردد . )
  15. مرحوم دولابی : فی مقعد صدق عند ....  آنجا آخر راه و مرحله کمال انسان است . ص 59 طوبای محبت 2
  16. لکن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف ...  – سوره زمر ،آیه 20
  17. انعام 128
  18. كتاب رازهاي رستاخيز – غفارزاده ص 470
  19. هود 107
  20. سوره فجر،آیه 27
  21. طه 74
  22. اسرا آيه 14

محمد صالحي -  جمعه 10/11/94

دوشنبه 17 اسفند 1394  7:22 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها