📌قسمت 2⃣ از 2⃣
😴اما آن واقعیت چیست که خواب از چشمان مینیونها ربوده و جامعهی آنان را در افسردگی مدام فرو برده است؟😔
👌🏼آن واقعیت که عاملی میشود برای خروج سه مینیون معروف قصه همان عنصر گم شده ای است که از ابتدا به دنبالش بودند. موجودی که تمام خصوصیات شر در او یکجا جمع شدهاند. "ابر شرور"
👺ابرشرور در شرترین حالتش شیطان است. یهود به دنبال شیطان است. شیطانی که در کالبد انسانی با نام گرو حلول کرده و به گمان آنها یکه تاز میدان منازعات جهانی است.
👽 گرو نماد شیطان است. شیطان انسان نما. همان موجودی که در دو گانهی من شرور در مکانی به نام امریکا مستقربود. امریکا تجلیگاه شیطان است. موضوعی که دوگانهی من شرور و اکنون مینیونها بر آن تکیه داشته و بیمی از طرح آن ندارند.
👑در «مینیونها» ملکهی الیزابت دوم که فردی خبیث، جنایتکار و شیطان صفت است، بسیار مظلوم و دوست داشتنی تصویر میشود. تاج و تخت از آن ملکه انگلیس است و اگر کسی قصد تصرف آن را داشته باشد، قطعاً با شکست مواجه خواهد شد. این پیامی است که «مینیون ها» به مخاطب القا میکند.
📝حکایت مینیونها، حکایتی از تطور قوم یهود در طول تاریخ است. کوتولگی و اقلیت جمعیتی آنها استعاره ای است از کوتولگی و اقلیت قوم یهود. چندزبانه بودن آنها نیز دلایلی موجه دارد؛ و آن جهانوطنی (کاسموپولیتنیسم) یهود و تسلط این قوم بر امپراطوریهایی با رسم الخط و زبانهای متفاوت است. از این رو مینیون ها به چند زبان (البته به شکل ناقص) تکلم میکنند.
〽️کوچ و مهاجرت از یک منطقه به منطقهی دیگر نیز جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مینیونهاست که قرابت زیادی به مهاجرت قوم یهود از یک تمدن به تمدن دیگر و از یک امپراتوری به امپراتوری دیگر دارد.
♻️نتیجه گیری
1⃣ مینیون ها عالم را محضر خدا نمیدانند. آنان برای عالم آغاز و پایانی قائلاند. آغاز آن تولد مادی است و پایان آن مرگ جسمانی. یهود خداستیز غایتی برای عالم متصور نیست. داروینیسم در همان صحنههای اولیه با اصل تنازع بقا، گزینش طبیعی و بقای اصلحش پدیدار میشود.تجلی داروینیسم انجایی هویدامیشودکه به طرزی سلسله وار در جهان زیر آبها ماهیهای کوچک تر صید ماهیهای بزرگ میشوند و حیاتشان پایان مییابد.🐋
مینیون ها داروینیسم را میپذیرند. آنان میپذیرند که پیرو موجودات و نژادهای قوی تر باشند تا خود را تحت پوشش قدرتشان پنهان سازند؛ اما قصه به اینجا ختم نمیشود.
2⃣یهود به شدت در تلاش است تا در راستای اهداف عمدتاً شیطانی خود، استراتژی حیات انگلی را به طرزی کنه وار ادامه دهد. چسبیدن به قدرتهای برتر در ادوار مختلف تاریخ (امپراطوری های هخامنشی، انگلیس، امریکا و …) اثباتی بر این مدعاست؛ که این رویه تا به امروز ادامه داشته و خواهد داشت.
3⃣ استراتژی کلان یهود و جبههی باطلِ همراه و هم زبان با او، اصالت بخشی به شر و شیطان است که این استراتژی با ساخت آثار شر محور، ضداخلاق و مرزشکن نظیر چندگانهی من شرور و مینیونها تقویت خواهد شد.